چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Wednesday, 24 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2340 تعداد نوشته های امروز : 2 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 1908×
شناسه : 162

گردآورنده : نصیره حکمتی                  شکوت الی وکیع سوء حفظی            فأرشدنی الی ترک المعاصی                  و قـال اعـلـم بـأن الـعـلم فضل            و فـضـل الله لا یــؤتـــاه عـاص از ضعف حافظه ام نزد حکیمی شکایت کردم           او مـرا به پرهـیـز از گـنـاه رهنمـون شد و گـفـت […]

ارسال توسط :
پ
پ
گردآورنده : نصیره حکمتی

                 شکوت الی وکیع سوء حفظی            فأرشدنی الی ترک المعاصی
                 و قـال اعـلـم بـأن الـعـلم فضل            و فـضـل الله لا یــؤتـــاه عـاص

از ضعف حافظه ام نزد حکیمی شکایت کردم           او مـرا به پرهـیـز از گـنـاه رهنمـون شد
و گـفـت بـدان کــــــه دانــایــی فــضــل است          و فضل خدا به گناهکار داده نمی شود

استادی از شاگردش سؤال کرد وگفت:چه مدت است که نزد من درس میخوانی وعلم یاد می گیری؟ شاگرد جواب داد: ۳۳ سال .       معلم :در این مدت طولانی چه چیزهایی یاد گرفتی ؟
شاگرد : ۸ نکته            معلم از شنیدن این جواب ناراحت شد و گفت : إنا لله و إنا الیه راجعون ،عمرم را صرف تعلیم تو کردم حالا فقط هشت نکته یاد گرفتی ؟    ناچارا " معلم گفت : این ۸ نکته چیست ؟

شاگرد گفت :

نکته ی اول :
وقتی به مردم نگاه  می کردم،دیدم که هر کس رفیق یا رفقایی دارد که وقتی پا به خانه ی قبر می گذارد او را تنها می گذارند از این رو من اعمال خوبم را رفیق خود کردم تا در قبر نیز همراهم باشند.

نکته ی دوم :
کلام خداوند متعال را ورق زدم به این آیه رسیدم « وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ ﴿۴٠﴾ فَإِنَّ الْجَنَّهَ هِیَ الْمَأْوَىٰ ﴿۴١) »
از آن هنگام با نفس خود به مبارزه پرداختم تا بر اطاعت پروردگارم ثابت قدم شوم .

نکته سوم :
آدم ها را دیدم که نزد هر کدام چیز با ارزشی وجود دارد که سفت آن را گرفته و  از آن مراقبت می کند که مبادا از دستش بدهد،قرآن را مطالعه کردم،می فرماید:« مَا عِندَکُمْ یَنفَدُ ۖ وَمَا عِندَ اللَّـهِ بَاقٍ ۗ »
بعد از آن هر چیز با ارزشی به دست آوردم به پروردگارم سپردم تا خود از آن برایم محافظت کند.

نکته ی چهارم :
وقتی به انسانها نگاه کردم متوجه شدم که هر کدام به چیزهایی از قبیل ثروت ،زیبایی،مقام و نژاد افتخار و مباهات می کنند ،در این فرموده خالقم تدبر و تأمل  کردم که می فرماید: « إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاکُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ ﴿١٣﴾ »
بعد از آن تر س از خدا و تقوایم را افزایش دادم تا نزد پروردگارم محترم و مکرم باشم.

نکته پنجم:
مردم را مشاهده می کردم که برخی از آن ها به همدیگر تهمت می زنند و یکدیگر را لعنت می فرستند و منشأ این احساسات ناپاک هم چیزی جز بخالت و حسادت نبود با این آیه از کلام پروردگارم برخورد کردم « نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَّعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا »
از این رو از حسادت دوری کردم برایم روشن شد که قسمتم را خداوند تعیین کرده است،پس دیگر حسادت چرا؟کینه و عداوت و دشمنی چرا؟

نکته ی ششم:
بعضی از مردم را دیدم دشمن هم هستند و بعضی از آن ها به هم نوعان خویش ستم می کنند و آن را از بین می برند ، پروردگار م می فرماید:« إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا » از دشمنی و ستم گری نسبت به مردم دور شدم و خود را برای دشمنی و جنگ با شیطان آماده کردم.

نکته ی هفتم:
می دیدم که مردم برای کسب رزق و روزی خود را به آب و اتش می زنند و بسیاری از اوقات هم اهمیتی به حلال و حرام بودن آن نمی دهند،خداوند می فرماید« وَمَا مِن دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ رِزْقُهَا » فهمیدم که من نیز یکی از آفریده های پروردگارم هستم از همین رو خود را مشغول رزقی کردم که خداوند به من عطا کرده است .

نکته ی هشتم:
مردم را می دیدم که به افراد دور و بر خود توکل می کنند  و یا پشت به ثروت ،زمین،تندرستی و قدرت و ….می بندند و خداوند می فرماید« وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّـهِ فَهُوَ حَسْبُهُ  » از این جا بود  که امید به هر چیزی را از دل بیرون راندم و فقط به خداوند عظیم الشأن توکل کردم.

ثبت دیدگاه

10 دیدگاه برای “در طول عمرم فقط ۸ نکته آموختم”
  1. سلام نصیره خانم ممنون خیلی خوب بود
    نکته ی مهمی که منم از عزیزترین دبیرم یادگرفتم
    **** الیس الله بکاف عبده****
    :**

    پاسخ
  2. سلام و تشکر خدمت شما خواهر گرامی، مطلب جالب و مفیدی بود، اجرکم عندالله …

    پاسخ
  3. نکات جالبی بودند. با تشکر …

    پاسخ
  4. صبح نزدیک است
    باید بروم
    فردا دیر است
    با عشقی در سینه باید بروم
    صدای پایم را نخواهی شنید !!!
    آرام و بی صدا خواهم رفت !!
    و عشق صدای فاصله هاست … صدای فاصله هایی که غرق ابهامند …

    سلام نصیره خانم .واقعا” زیبا و اثر گذار بود و زندگی ماشینی را در قالب ۸ نکته به نمایش گذاشتی . آفرین و درود بر شما

    پاسخ
  5. با تشکر از مطلب مفیدتون
    از خداوند منان می خوام که به همه ما این توفیق رو بده که این مفاهیم را در زندگی خود عملی کنیم و به صورت ملکه در رفتار و اعمالمان ظاهر شوند.
    ان شاء الله
    پس الی العمل

    (وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَى اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ

    الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ )

    ببخشید منبع و مراجعی را که استفاده کردید سعی کنید بنویسید.

    پاسخ
  6. با سلام و تشکر از نصیره عزیز، نکات بسیار مفیدی بود.اجرکم عندالله

    پاسخ
  7. هوالمستعان*السلام علی من التبع الهدی*سپاس گزارم از اظهار لطف و توجه همه ی همراهان گرانقدر*فرمودید منبع رو ذکر کنم؛راستش این مطلب رو از لای دست نوشته های قدیمی پیدا کردم که متأسفانه هر چی گشتم منبعش رو پیدا نکردم.*رستگار باشید*

    پاسخ
  8. سلامو خوای تا ونه بو ده ستا وه ش بو په ی مه تله به وه شه که یتا هیوادارینمه حه ر پیسه ده س به قه له می بیده

    پاسخ
  9. سلام مطلب خیلی مفیدی بود امیدوارم که همیشه نوشته هایت مفید و مثمر ثمر باشند با تشکر

    پاسخ
  10. به راستی جیگای ریزو ته قدیره که خوشکانی ئا وا تیکو شه رمان هه بن له بواری ئایین و خزمه ت به ئه خلاق دا خه ریکی خزمه تن

    پاسخ
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.