پنجشنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Thursday, 25 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2340 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 1908×
شناسه : 280

گردآورنده : روژینا درخشان   میرزا محمود فرزند محمد در سال ۱۲۷۲ هجری خورشیدی در روستای سردربند  بخش باینگان از توابع شهرستان پاوه دیده به جهان گشود روستای سردربند در نزدیک روستای بله ای و در نزدیکی زیارتگه پیر پرچن بوده که امروز اثری از آبادانی در آن وجود ندارد . میرزا محمود در کودکی […]

ارسال توسط :
پ
پ
گردآورنده : روژینا درخشان
 
میرزا محمود فرزند محمد در سال ۱۲۷۲ هجری خورشیدی در روستای سردربند  بخش باینگان از توابع شهرستان پاوه دیده به جهان گشود روستای سردربند در نزدیک روستای بله ای و در نزدیکی زیارتگه پیر پرچن بوده که امروز اثری از آبادانی در آن وجود ندارد . میرزا محمود در کودکی در دامان پر مهر پدر و مادر تربیت یافته است  . پس از چند سال پدر میرزا به دلایلی که امروز نیز ناشناخته مانده روستای خویش ( سردربند ) را ترک گفته و در کنار یک چشمه روستایی را از نو بنیاد می نهند که امروز به مزیدی معروف است . تا سن بیست سالگی در کنار پدر و مادر در همان روستای مزیدی می ماند و در همان سال برای کار کشاورزی به روستای شمشیر ( در هشت کیلومتری پاوه )  می آیند .در روستای شمشیر میرزا محمود جوان با دختری به نام سدری  ازدواج می نماید . و پس از مدتی آنجا را نیز به قصد روستای دوریسان در سه کیلومتری پاوه ( که امروز جزیی از پاوه است ) ترک می گویند . در روستای دوریسان میرزا به همراه خانواده چند قطعه زمین و باغ خریداری می نمایند و به کار آن می پردازند .
در سن ۳۵ سالگی ( حدود سال ۱۳۰۷) میرزا در دوحادثه پدرش محمد و مادرش فاطمه را از دست می دهد . تا سال ۱۳۱۰ اورامان به شیوه ارباب رعیتی اداره می شد که در آن سال حکومت مرکزی قصد تسلط  بر اورامان را دارد که با مقاومت بگزاده های اورامان به رهبری جافر سان  در نوسود و حسین بگ وکیل در جوانرود مواجه می شود  که پس از جنگی سخت جافر سان بهمراه ۲۴ پسر خویش راهی عراق می گردد . پس از این وقایع حکومت مرکزی برای اینکه زهر چشمی گرفته و فضای رعب و وحشت ایجاد نماید اقدام به دستگیری بگزاده ها ، روحانیون و مردان بانفوذ می کند  که در این میان ۲۸۰ نفر در پاوه و مریوان و نوسود و جوانرود دستگیر شده و به زندان کرمانشاه منتقل می گردند .پس از یکهفته دویست نفر از آنان به زندان قصر تهران و حدود ۸۰نفر به استان خراسان و زندانهای آن منتقل می گردند .که میرزا محمد دوریسانی نیز یکی از هشتاد نفری می باشد که به استان خراسان منتقل می گردد .که بهمراه پنج نفر از دوستانش بمدت شش سال زندانی می شوند و پس از اتمام شش سال برای همیشه به سمنان و دامغان ( روستای کلا در یک کیلومتری سمنان  ) تبعید می گردند .

به‌و هه‌ناسه‌ی سه‌رد مه‌شیم وه دما
تا به ئابادی مه‌نزلگای که‌لا
قه‌ریه‌ی که‌لا بی چوون مه‌کانمان
جه یه‌ک فه‌رسه‌خی شاری سمنان

 
چهارده ماه اینگونه در روستای کلا می ماند تا دوباره به زندان دامغان منتقل می گردد که در آنجا به همراه یکی از دوستان همبندش فرار می کنند و پس از ۲۶ شبانه روز پیاده و سواره به کرمانشاه می رسند .

له دوای شه‌ش سال بکه‌رو ئاخیر
له دامغاندا بکه‌رو گوریز
بیست و شه‌ش  مه‌نزل وه له‌یل و نه‌هار
نه‌شو نه توی خاو نه‌گیرو قه‌رار

پس از ۲۶ روز راهپیمایی که به شهر کرمانشاه می رسند و قبل از آنکه به روستای خود یعنی دوریسان و برای استراحت و دیدن اقوام داخل شهر کرمانشاه می شوند . . .

په‌ی به‌دبه‌ختیمان نه‌بیمان خه‌یال
دل وه‌ش و سه‌روه ش په‌شیو بیم جه حال
نه‌گبه‌تی جه پشت به دبه ختی نه وه‌ر
نه رووی خیابان کیشامان به وه‌ر
به‌و خه‌یاله‌وه   شیم وه کرماشان
به‌لکه‌م بوینوون به‌عزی جه خویشان

از بخت و اقبال نامراد پزشکی که در زندان دامغان در خدمت ارتش بوده و به امور بهداشتی زندان رسیدگی می کرد و به کرمانشاه منتقل گردیده و میرزا از این موضوع بی اطلاع تااینکه در خیابان نواب شهر کرمانشاه به دکتر برخورد می نماید که دکتر اورا شناخته و به پاسبانی که در آن محل است گزارش می نماید . . . پاسبان آنها را دستگیر می نماید و وساطت و خواهش مردم هم کارگر نمی افتد و میرزا محمود دوباره راهی زندان می گردد .

ته‌قدیرات پیمان حه‌واله که‌رده‌ن
جه‌ی خیاباندا ماوه‌رومان وه به‌ن
ناگا ئه‌و دوکتور جه‌وری خه‌یابان
جه ( خته‌ )ی جه‌پشنی مه‌یدان
واتش ئه‌سه‌لام ره‌فیقی جاران
ئاخر تو کوجا یاوای وه‌ی مه‌کان
که‌ی جه دامغان فیرارت که‌رده‌ن
وه پای ویت ویتان وه به‌ن ئاورده‌ن

تا آماده شدن مقدمات انتقال میرزا محمود به زندان دامغان مدت بیست روز در زندان کرمانشاه می ماند و فرصتی دست می دهد تا با اقوام و خویشان دیداری داشته باشد .

جه‌و زیندانی تار ئه‌منیه‌ی کرماشان
جارجار  مونته‌زر په‌ی ئامای خویشان
بیست روژ جه‌و زیندان تاریکی بی ده‌ر
سزای قیامه‌ت بکیشام یه‌کسه‌ر

سرانجام پس از انتقال به زندان دامغان در یک دادگاه نظامی به دویست ضربه شلاق محکوم می شود . و سپس به زندان نیشابور و سپس به زندان سبزوار منتقل می گردد . وتا سال ۱۳۲۰ هجری شمسی یعنی زمان شروع جنگ جهانی دوم در آنجا می ماند . با شروع جنگ جهانی دوم ایران میان دو قدرت روسیه و انگلیس تقسیم می گردد و تمام زندانیاتن نیز آزاد می شوند .اما میرزا محمود بهمراه هفت نفر از همبندی هایش به عنوان تبعیدی در همان شهر سبزوار می ماند . در بهار ۱۳۲۱ در همان شهر شبزوار با دختری از همان شهر بنام حیات ازدواج می نماید و در پاییز همان سال با تخلیه پادگان ها و اوضاع نابسامان کشور بهمراه همان هفت نفر به شهر و دیار خویش اورامان که در آن زمان تحت نظر بگزاده های اورامان زیر نفوذ حکومت مرکزی اداره می شد باز می گردند .
پس از بازگشت به دوریسان میرزا محمود که تجربه های فراوان دوری چندین ساله اورا پخته نموده است به پیشنمازی مسجد دوریسان می پردازد و در همان روستا به تعلیم قرآن و سواد آموزی می پردازد که حاصل آن تربیت جوانان بسیاری بوده است که هم اکنون نیز در ادارات و مراکز مختلف دولتی و غیر دولتی مشغول خدمت می باشند .
میرزا محمود دوریسانی پس از تحمل سالها رنج و انجام سالها خدمت به مردمش در سن ۸۸ سالگی و در سال ۱۳۵۸ هجری شمسی در روستای دوریسان دیده ازجهان فروبست . روحش شاد و قرین رحمت الهی . . .

درباره دیوان شعر میرزا محمود دوریسانی :
از میرزا محمود دوریانی دیوانی بنام ( حه‌وت به‌ند ) هفت بند بر جای مانده که شامل هفت بند ذیل است :
۱- بند اول شامل ۳۸۱  بیت شعر مناجاتنامه که میرزا محمود  برای آزادی از زندان با خدای خویش به راز و نیاز پرداخته است .
۲-بند دوم معروف به ( شه‌مال ) شامل ۳۰۹ بیت شعر که پیوندی میان نقاط مختلفی است که در طول مسیر طولانی انتقالش به زندانهای مختلف  و زادگاه و محل زندگیش پاوه و مزیدی بیان نموده است که شه‌مال ( نسیم ) را برای ایجاد این پیوند به مدد خواسته است .
۳-بند سوم شامل بیان حال و هوای انتقالش به زندان شهرهای مختلف می باشد به عنوان نمونه در در انتفال به زندان دامغان و در گردنه ای کبکب را می بیند که با او به درد دل می پردازد و درد خویش را در قالب و پرسش و پاسخ با او در میان می گذارد .این بند شامل بیش از ۲۰۰ بیت شعر است .
۴-بند چهارم شامل فرار او از زندان دامغان است . که شامل حدود ۸۶۱ بیت شعر است .
۵و ۶ – این دو بند شامل گفتگو با چشمه ای بنام ( سه‌راو ) است و در آن« تاریخ پادشاهان ایران و حاکمانی که بر آن حکومت کرده اند را بیان می نماید . که این قسمت شامل ۷۰۲ بیت می باشد .
۷-شامل ۵۷ بیت از اشعار شاعر است

در مجموع دیوان میرزا محمو دوریسانی بیش از ۲۳۱۰  بیت شعر می باشد .

چند بیت از  مناجاتنامه میرزا محمود دوریسانی

یا وه‌ فه‌ریادره‌س یا وه‌ فه‌ریادره‌س !                          که‌سی بی که‌سان فه‌ردی فه‌ریاد ره‌س
یا قایم به زات قدیمی موتله‌ق                                  یا ده‌لیلی خه‌یر حه‌قیقه‌ت به حه‌ق
یا قودره‌ت نما مه‌کانی لاهووت                                 یا شای لایه‌نام مه‌قامی ناسووت
یا ساحیب ته‌مکین شان و جه‌به‌رووت                         یا ئاگاه جه زیکر گروی مه‌له‌کووت
تو ده‌لیلی خه‌یر بی چاره‌گانی                                  توی ده‌وای حاجه‌ت ده‌ردمه‌ندانی
تو ته‌بیبی خاس ده‌رده‌دارانی                                   تو موشکل گوشای موشکل کارانی
تو ملجا په‌نای نیازمه‌ندانی                                       به‌رئاورده‌ی کار حاجه‌تمه‌ندانی
وه زه‌لیلیمان هه‌ر تونی ئاگاه                                    خیلافش نیه‌ن والله و بالله
یا مفتاح الخه‌یر یا موشکل گوشاد                              بیاوه به داد به‌نده‌ی ناموراد
عاله‌م بی هوشه‌ن خو تو هوشیاری                            مه‌خلوق جه خاوه‌ن تو خه‌به‌رداری
به حه‌قی زاتت تونی ره‌حم که‌ر                                  بده‌ره نه‌جات به‌ندیان یه‌کسه‌ر

ثبت دیدگاه

2 دیدگاه برای “میرزا محمود دوریسانی شاعر و تاریخ نویس”
  1. با تشکر فراوان از شما دوست گرانقدر که در معرفی مشاهیر منطقه همت نموده اید.

    پاسخ
  2. ولا جالبو دس خوش

    پاسخ
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.