مسئول طرح : نجیبه سبحانی
یار دبستانی من با من و همراه من باش…
بدون شک معلمان و دبیران این شهر جزو بهترین و ماندگارترین های پاوه هستند. همه ی ما به یه شکلی مدیون این عزیزان هستیم و اگر این عزیزان نبودند ما به خیلی جاها نمی رسیدیم. چند وقتیه این ایده به ذهنم رسیده که از دانش آموزان پاوه بخوام هرکدومشون یه خاطره ی جالب و بامزه و خنده دار از دوران مدرسه شون بنویسن(هم دانش آموزانی که الان در مدرسه هستند و هم کسانی که این دوران رو پشت سر گذاشتند). قصد دارم این خاطرات رو در یک کتاب چاپ کنم. دوست دارم همه تون همکاری کنید که به این بزرگواران نشون بدیم جزو بهترین های زندگی تک تک ما بودند و ما در کنارشون بهترین روزها رو داشتیم. اگر مایلید شما هم در این کار نقشی داشته باشید و با این کار یک هزارم زحمات معلماتون رو جبران کنید این چند مورد رو که اینجا نوشتم بخونید:
.:: پروژه جمع آوری خاطرات دوران مدرسه ::.
۱: هر کدوم از شما میتونید یک خاطره جالب و خنده دار که هیچ وقت یادتون نمیره از اون دوران بنویسید (لزومی هم نداره حتما قلم خوبی داشته باشید، همونجوری که تعریف می کنید برای دوستاتون همونجوری هم بنویسید).
۲: اگر تکیه کلام و رفتار خاصی از معلماتون یادتونه اونا رو هم بنویسید.
۳: عکسهای اون دوران رو اگه خودتون مشکلی ندارید حتما بفرستید( عکس از خودتون و دوستان و معلماتون). تصمیم دارم عکس همه ی معلمان و دبیران عزیز رو تا جایی که امکان داره و در دسترسم باشه، در این کتاب چاپ بشه.
۴: مطلبی که مینویسید زیاد نباشه، نهایتش نصف یه صفحه ی A4 باشه.
۵: توی مطلبتون به کسی بی احترامی و توهین نشه.
۶: اسمتون رو در پایان مطلبتون بنویسید(میتونید اسم مستعار هم بنویسید).
۷: خاطرات و عکساتون رو به این ایمیل بفرستید: ( فقط خواهشا با حروف لاتین ننویسید).
mkhaterat@yahoo.com
منتظر ایمیلهاتون هستم. خواهشا این درخواست رو جدی بگیرید و همکاری بکنید. اگر براتون امکان داره تا جایی که میتونید اطلاع رسانی کنید. ببینم چکار می کنید. میخوام بترکونید. همه با هم از بهترین روزهامون و بهترین آدمهای زندگیمون بنویسیم.
نجیبه سبحانی
سلام طرح جالبیه برگشتنی منم خاطره مو میفرستم برات :}
برو بچ بترکونن!
متاسفانه بنده وقت ندارم .
ye dabir dashthm ghadesh kotah bud vaghth miyomad kelas takhte pakono mizashtim balay witbord hamash bala pahen miparid khayli maghrur bud b asi kasi nemigoft vasash byare.un vaghta koli kayf kardim
:):}
سلام ممنون طرح جالبی بود انشاالله در آینده ای نه چندان دور (چون الان وقت ندارم) منم برات میفرستم !
اسد آباد گیان واقعا یادش به خیر ولی کاش درمورد ریزه میزه حرف نمیزدی رو اعصابم راه میره
موش موشی رو یادته ….. ساعت عوض کردنامون ……..تقلبی کردنامون……. دزدکی ساندویچ خریدنامون …….. هنوز عکست رو با لیست افراد ساندویچ خور دارم ……وووووووو…….. دلم واسه اون روزا خیلیــــــــــی تنگـــــــیده:(
سلام علیکم.
کلاس سوم دبستان بودم معلممون هم اقای محمد سلیم محمدی بود.
یک روز سر کلاس بودیم جدول ضرب داشت می پرسید من رو اورد بیرون من هم نگاه کتاب رو نکرده بودم .
دو سه تا سوال پرسید هیچی یادم نمی اومد فقط یادمه سوال اخرش ۳ضرب در ۳ بود
هیچی نمیدونستم گفت بیا جلو کارتون دارم منم رفتم جلو یک کف گرگی گران بر سرم
زد که به صورت افقی با زاویه ی ۴۵ در جه وارد سطل اشغال شدم .
هنوز هم که پسرش من رو میبینه یه اشره ای بهمون میکنه .
خدایش این مهم ترین حادثه مدرسه بود.
با تشکر
سلام فقط دانش اموزان خاطره بفرستند.معلمان هم خاطره زیاد دارند