چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Wednesday, 24 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2340 تعداد نوشته های امروز : 2 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 1908×
صحف ابراهیم و موسی
شناسه : 357

نویسنده : سهیلا سعیدیانی  در حدیثی که ابن حبان در صحیحش روایت کرده و الفاظ از خود اوست و حاکم اسنادش را صحیح می داند و استاد مرحوم سیدسابق در کتابش «عقایداسلامی» ترجمه ی علی آقاصالحی ،صفحه ی ۱۹۷ آورده است ،چنین آمده است : ابوذر غفاری (رض) روایت می کند که :«گفتم: ای رسول […]

ارسال توسط :
پ
پ
نویسنده : سهیلا سعیدیانی 

در حدیثی که ابن حبان در صحیحش روایت کرده و الفاظ از خود اوست و حاکم اسنادش را صحیح می داند و استاد مرحوم سیدسابق در کتابش «عقایداسلامی» ترجمه ی علی آقاصالحی ،صفحه ی ۱۹۷ آورده است ،چنین آمده است :
ابوذر غفاری (رض) روایت می کند که :«گفتم: ای رسول خدا(ص) ! صحف ابراهیم(ع) چه بوده است؟
فرمود : در آن همه امثال و پند بود :
ای پادشاه قدرتمند ، چیره دست و مغرور ! من ترا برای گرد آوری دنیا برنیانگیختم .بلکه ترا برانگیختم تا دعای ستمدیده را به من برسانی. بدرستی که من دعای مظلوم را ،هرچند کافر هم باشد، رد نخواهم کرد.
بر انسان عاقل و دوراندیش لازم است که زندگیش را به ساعتهای مختلفی تقسیم بندی کند. و آن را به موارد زیر اختصاص دهد : ساعتی با خدا راز و نیاز کند و ساعتی خود را مورد بازخواست قرار دهد. و ساعتی درباره ی آفریده های خداوند بیاندیشد و ساعتی را به غذا خوردن و تغذیه صرف کند.

و بر انسان عاقل و دور اندیش لازم است ،جز برای سه چیز ،بار سفر بر نبندد :
۱ـ برای کسب اعمال خیر واندوخته ی قیامت
۲ـ کسب معاش وهزینه ی زندگی
۳ـ کسب لذتهای مشروع وخداپسندانه.
انسان عاقل باید، زمان شناس ،با شخصیت، و دارای عفت کلام باشد،بیشتر از آنچه می گوید عمل کند و جز به نیکی سخن نگوید.
گفتم :ای رسول خدا(ص) !صحف موسی (ع)چه بوده است؟
فرمود: تمامی  پند واندرز بود:
از کسی در شگفتم که به مرگ ایمان دارد و بعد شادمان می شود.
و از کسی تعجب می کنم که به آتش جهنم یقین دارد و بعد سرمستانه لبخند می زند.
و از کسی درشگفتم که به قضا و قدر ایمان دارد و بعد بیتابی میکند .
و از کسی در شگفتم که دنیا و بی وفاییش را نسبت به مردمان می بیند ؛ ولی به آن دل میسپارد.
و از کسی در شگفتم که به حسابرسی و بازخواست روز قیامت ایمان دارد؛ولی برایش نمی کوشد.
گفتم : ای رسول خدا (ص)! مرا وصیت کن.فرمود ترا به تقوا پیشگی و ترس از خدا وصیت می کنم. بدرستی که تقوا سرلوحه ی تمام کارهاست.
گفتم : مرا بیشتر نصیحت بفرما. فرمود: قرآن را تلاوت کن وبه ذکر خداوند مشغول شو. حقیقتاً که آن ، روزنه ی نور و روشنایی تو در زمین و ذخیره ات در آسمان است.
گفتم: ای رسول خدا(ص) !ادامه بده .فرمود: بر تو بادا جهاد در راه خدا .بدرستی که جهاد ،رهبانیت امت من است.
گفتم :ای رسول خدا (ص) ادامه بده .فرمود : نیازمندان را دوست بدار و با آنان همنشینی داشته باش.
گفتم :ای رسول خدا (ص) ادامه بده .فرمود : همیشه به افراد سطح پایینتر از خود بنگر و به بالاتر از خودت چشم مدوز .این شایسته تر است بر تو تا نعمت خدا را سبک نشماری.
گفتم :ای رسول خدا(ص) ادامه بده.فرمود: حق بگو ،هرچند تلخ باشد.
گفتم :ای رسول خدا (ص)ادامه بده .فرمود:آنچه را در نفس خود داری به دیگران مگو و آنچه را خود انجام می دهی به مردم انتصاب مده ،برای علم ودانش تو کافی است اینکه چیزی که خود نمی دانی ، آنرا از میان مردم بشناسی .
سپس با دست به شانه ام زد وفرمود : ای ابوذر ! هیچ عقلی مثل تدبیر نیست و هیچ ورع وپرهیز کاری چون بازداشتن وخودداری از گناهان نمی باشد وهیچ شرف وبزرگی به پایه ی خلق وخوی نیکو نمی رسد.»

ثبت دیدگاه

1 دیدگاه برای “صحف ابراهیم و موسی”
  1. باسلام وتشکر از شما خواهر عزیز بابت مطلب بسیار زیبا ومفیدتون جزاک الله خیرا

    پاسخ
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.