دسته :
چهارشنبه، 18 اسفند ماه، 1389
بازديد : 84710 بار
نويسنده: صلاح الدین توحیدیدر یکی از اقیانوسهای دور دست زمین غو غایی بر پا بود. شیاطین بزرگ و کوچک در آنجا حاضر شده بودند تا در جلسه ای مهم که ابلیس،شیطان بزرگ و رئیس آنان،دستور بر پایی آن را داده بود،شرکت نمایند.شیاطین به دور تخت ابلیس که بروی آب بود ، حلقه زده و منتظر او بودند . بعد از مدتی ،چهره بسیار زشت ابلیس از دور نمایان گشت. شیاطین سر به سجده گذاشتند و ابلیس بعد از نشستن بر روی تخت به آنان دستور داد سر از سجده بردارند . ابلیس بعد از نگاهی کوتاه به فرزندان،نوادگان و فرماندهان ارتش خود ،ناگهان با عصبانیت فریادزد :دو تن از شما در این جمع حاضر نیستند ،چگونه جرات نموده اند از دستور من سرپیچی کنند... هنوز سخنان ابلیس تمام نشده بود که آندو تن در میان جمع شیاطین حاضر شدند و بعد از سجده در مقابل ابلیس دلیل تاخیر خود را این گونه بیان نمودند. اولی گفت:مشغول وسوسه جوانی بودم که تا به حال لب به شراب نزذه بود؛مجبور شدم وقت زیادی را صرف و سو سه او نمایم و در نهایت موفق شدم .ابلیس گفت:کار خوبی کرده ای،اما ارزش این تاخیر را نداشت.دومی نیز گفت:
دسته :
چهارشنبه، 18 اسفند ماه، 1389
بازديد : 229430 بار
نويسنده: عبدالرحمان سنجری/ ترجمه: حسن قادریزنی زیبا در مکه بود . شوهری داشت که روزی در حضور او به آینه نگاه کرد و به او گفت:آیا کسی را سراغ داری که این چهره را ببیند ولی فریب آن را نخورد؟ گفت:آری گفت: آن کیست؟ گفت: عبید بن عمیر گفت: به من اجازه بده تا او را مفتون خود گردانم. گفت: به تو اجازه دادم.گفت: می روم و او را شیفته خود خواخم کرد. زن رهسپار شد در حالی که مانند قرص ماه می درخشید. گفت: به راستی من شیفتۀ تو شده ام پس در کارم نظر کن ( به من توجه کن و زیبایی هایم را ببین!) عبید بن عمیر گفت:من از تو چیزی می پرسم اگر به من راست بگویی خواسته ی تو را برآورده می کنم. گفت: هر چه از من بپرسی به تو صادقانه جواب میدهم. گفت: به من بگو اگر هم اکنون ملک الموت پیش تو بیاید و بخواهد که تو را قبض روح کند آیا دوست داری که این خواسته ی تو را برآورده کنم؟ گفت: خیر گفت: راست گفتی.
دسته :
چهارشنبه، 18 اسفند ماه، 1389
بازديد : 130340 بار
نويسنده: دکتر حسین حسین شحاته/مترجم: یونس یزدان پرستنفس مطمئنّه نفسی است که صاحب آن احساس کمک و امنیّت از طرف خداوندمیکند و نفس او در نزد خداوند – تبارک و تعالی – آرام است و با ذکر خدا مطمئن می شود وبه سوی او باز می گردد و مشتاق لقاء و قرب او است ، نفسی است، شکسته و خوار در نزد خداوند – عزّ و جلّ – زاهد و پرهیزگار در زندگی فانی دنیا، وملائکه به صاحب نفس های مطمئنّه در موقع مرگ می گویند: « يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ** ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً** فَادْخُلِي فِي عِبَادِي** وَادْخُلِي جَنَّتِي» ترجمه : اي انسانِ آسوده خاطر ( كه در پرتو ياد خدا و پرستش الله ، آرامش به هم رسانده اي و هم اينك با كوله باري از اندوخته طاعات و عبادات ، در اينجا آرميده اي ) !** به سوي پروردگارت بازگرد ، در حالي كه تو ( از كرده خود در جهان و از نعمت آخرت يزدان ) خوشنودي ، و ( خدا هم ) از تو خوشنود ( است ) .** به ميان بندگانم درآي ( و همراه شايستگان و از زمره بايستگان شو ) .** و به بهشت من داخل شو ( و خوش باش ! ) .{فجر/30/27}
دسته :
چهارشنبه، 18 اسفند ماه، 1389
بازديد : 117920 بار
نويسنده:دکتر حسین حسین شحاته/مترجم: یونس یزدان پرست نفس لوّامه نفسی است که بر یک وضعیت یکسانی ثابت نمیماند و آن دارای تغییر و تبدّل زیادی است و به یاد می آورد و از یاد میبرد، قبول می کند و معارضه مینماید، دوست می دارد و بغض می ورزد ، خوشایند و فرمان بردار و پرهیزگار می گردد «یعنی در آن نیروی خیر وشر و رایحه های ایمان و وسوسه های شیطان وجود دارد.»و گفته شده که آن نفس انسان مؤمن است: می بینی انسان مؤمن را که دائماً خودش را سرزنش می کند: منظور از صحبت کردنم چیست؟ و هدف از علمم چیست؟ معنی نفس لوّامه: خداوند – عزّ و جلّ – در قرآن کریم به نوع دیگری از انواع نفس ها اشاره کرده و آن نفس لوّامه است و میفرماید:« لَا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ** وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ» به روز قيامت سوگند !* و به نفس سرزنشگر سوگند ! ( كه پس از مرگ زنده مي گرديد و رستاخيز حق است ) .{قیامة :2/1} خداوند – عزّ و جلّ - میفرماید:« فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ» پس خود را با غم و غصّه آنان (کسانی که عملبد خود را توسط شیطان زینت میبینند)هلاك مكن{فاطر/8}
دسته :
چهارشنبه، 18 اسفند ماه، 1389
بازديد : 156170 بار
دین یعنی چه و لازمه اش در زندگی انسان چیست؟دین چیزی نیست جز روش زندگی و یا همان برنامه سعادت و رستگاری بشر، که اگر انسان طبق فرامین آن عمل نماید سعادتمند خواهد شد و حقیقت زندگی رو در پرتو آن یقینا خواهد یافت.دین همانند راه راست و روشنی است که انسان را به سوی سعادت رهنمون می سازد و راه را از چاه می شناساند. حال برای اینکه انسان از این راه راست منحرف نشود لازمه اش این است که این راه را کاملا بشناسد و به صحیح بودن آن ایمان کافی داشته باشد، و گرنه با دام های مختلفی که به هر روشی سر راه انسان برای انحرافش نهاده می شود، از راه حق و حقیقت دین دور خواهد شد و به ضلالت و تاریکی روی خواهد آورد.در نتیجه دین را به هیچ وجه نمی توان جدای از زندگی روزمره انسان لحاظ کرد. ولی باید توجه داشت که در این راه برای انسان انتخاب های متفاوتی به وجود می آید، هم دنیوی و هم اخروی که اگر آسیب ها و آفت ها را شناسایی کند می تواند بهترین انتخاب را داشته باشد.
دسته :
چهارشنبه، 18 اسفند ماه، 1389
بازديد : 84670 بار
نويسنده: استاد جليل بهرامي نيامطالعه متون دینی نشان می دهد که شدّت تخریبی گناهان،یکسان نیست و بسته به این که گناه در چه شرایطی،نسبت به چه کسی،در چه زمانی و با چه تلقی و تصوّری انجام شود،شدّت تخریبی و میزان مجازات آن نیز متفاوت خواهد بود؛یکی ازایمان سوزترین انواع گناه،گناهی است که در تنهایی انجام شود؛ارتکاب گناه در تنهایی،نشانگر فقدان یقین به آیات قرآن،ضعف شدید ایمان و بی اعتنایی به نظارت و غیب دانی خدای متعال و همچنین پذیرش دین بر اساس ملاحظات اجتماعی است که نوعی ضعف شخصیت و نفاق محسوب می شود
حیا نکردن از خالق و حیاکردن از انسان،به بیان قرآن از اوصاف منافقان است: {يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلاَ يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ . . . } النساء/ 108 یعنی: از مردم شرم می کنند امّا از خدای متعال که ناظر و همراهشان است،شرم نمی کنند!مطابق حدیثی صحیح و البته بسیار هراس انگیز، که ابن ماجه قزوینی به شماره۳۴۴۲ از ثوبان روایت کرده است،پیامبر(ص)فرموده اند:"لَأَعْلَمَنَّ أَقْوَامًا مِنْ أُمَّتِي يَأْتُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِحَسَنَاتٍ أَمْثَالِ جِبَالِ تِهَامَةَ بِيضًا فَيَجْعَلُهَا اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ هَبَاءً مَنْثُورًا "