جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ Friday, 29 March , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2324 تعداد نوشته های امروز : 1 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 1914×
انسان در جستجوی معنا
شناسه : 3851

نویسنده: سکینه عبدالهی / روح انسان بخشی از روح خداست این یعنی نه‌تنها انسان فطرتاً ارزشمند و توانمند است و می‌تواند انعکاسی از صفات خدا روی زمین باشد بلکه تنها با وصل و رسیدن به اصل و سرچشمه خود است که به آرامش می‌رسد اما در طول تاریخ، انسان‌ها چون چیزی از خدای احد واحد […]

ارسال توسط :
پ
پ

نویسنده: سکینه عبدالهی / روح انسان بخشی از روح خداست این یعنی نه‌تنها انسان فطرتاً ارزشمند و توانمند است و می‌تواند انعکاسی از صفات خدا روی زمین باشد بلکه تنها با وصل و رسیدن به اصل و سرچشمه خود است که به آرامش می‌رسد

اما در طول تاریخ، انسان‌ها چون چیزی از خدای احد واحد نمی‌دانستند به دنبال این گمشده خود می‌گشته‌اند و اله‌های مختلفی برای خود برمی‌گزیدند تا شاید جوابگوی این نیاز فطری‌شان و وسیله‌ای برای درک اصل و سرچشمه خود باشد.

إله یعنی عشق، یعنی سرچشمه حیات که مربوط به بعد الوهیت خداوند است.

بنابراین یکی از ابعاد وجودی انسان، احساس تعلق به یک موجود برتر و قابل پرستش است. همان گمشده‌ای که دکتر فرانکل در کتابش بنام «انسان در جستجوی معنا» در مورد آن سخن می‌گوید. درک همان بُعد وجودی انسان که به زندگی انسان معنا، ارزش و جهت می‌بخشد.

آیه اول سوره اخلاص «قُل هُوَ اللهُ احدٌ» به همین گمشده اشاره می‌کند ؛ بگو او یکی بیش نیست، کسی که در نهاد و ضمیر شماست و فطرتا دنبال او می‌گردید یکی بیش نیست و گمشده تو همان است. از آنجایی که انسان والاتر از همه مخلوقات خداوند است پس هیچ کدام از مخلوقات نمی‌توانند ظرف وجودی انسان را پر کنند به همین دلیل انسان فطرتاً دنبال قدرت، ارزش و معنایی فراتر از خود و سایر موجودات می‌گردد و تنها درک وجود الله متعال در وجود انسان است که می‌تواند به انسان، معنای انسانیت ببخشد.

بنابراین از آیه دوم به بعد مشخصات این گم شده همان اله واقعی انسان که سرچشمه حیات اوست  متناسب با نیاز او معرفی می‌گردد..

او غنی است از هر جهت و بی‌نیاز است از هر نظر«اللهُ الصَّمَد»

بَدَل و مشابهی ندرد «لَم یَلِد و لَم یُولَد»

در ربوبیت، ملوکیت و الوهیت یکتای بی‌همتاست یعنی تنها او آگاه بر آشکار و نهان، گذشته و حال و آینده، دانا بر هر امری، توانا بر هر کاری و دارا بر هر نیازی و مهربان بر هر حالتی است «وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ»

درواقع سوره اخلاص، راهنما و پاسخ مناسبی به دکتر فرانکل و پیروانش جهت شناسایی و پیدا کردن گمشده انسان است.

البته نباید از نظر دور داشت که هر کس متناسب با درک و فهم و معرفت خود، به میزانی که از فطرت پاک و قلب سلیمش دور نشده باشد و به میزان آگاهی از حق ‌و حقیقت و رشد فضیلت‌های اخلاقی، اله خود را انتخاب می‌کند. اینکه اله‌های مختلفی هم برای خود انتخاب کرده است نشان می‌دهد که هنوز به پاسخ خود، به این گمشده فطری نرسیده چرا که اگر نیاز ‌فطری انسان برطرف میشد این همه اله‌های متفاوت در دنیا وجود نداشت.

درحالی که انسان با توجه از این و آن گرفتن، تسلیم نیاز بدن نشدن، به هوا و هوس نه گفتن، از جلوه آرایی‌ها عبور کردن، و خواهش‌ها را زدودن، پرده‌های غفلت را کنار می‌زند‌، غبارها را می‌شوید‌، و وجود خود را آنقدر خالی می‌کند تا ببیند در اعماق وجودش چیست، تا مرواریدِ صدفِ خویش را در یابد، تا فطرت خویش را ببیند و دریابد‌ که سرشتش الهی است، یگانه است همان «فطرت الله» است.

وقتی انسان، این فطرت الهی و بُعد وجودی خود را درک کرد درواقع با سرچشمه و شُهود خودِ متعالی اش ملاقات می‌کند به آگاهی، بیداری، وصل درون، خویشتن خویش و یافتن معنای وجود می رسد ازاین پس، در مسیر اصلی ارزشمندی، توانمندی و انسانیت قرار می‌گیرد، به معنا و ارزش واقعی خود و زندگی پی می‌برد و مسیرش در جهت رشد و شکوفایی فضیلت‌های اخلاقی و رسیدن به کمال انسانیت خواهد بود در این حالت است که چرایی خواهد داشت که بخاطرش با هر چگونه‌ای خواهد ساخت.

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.