نویسنده : نصیره حکمتی
اگر در عالم وجود همه چیز در یک مرتبه واقع بود جهان رنگ سیاه فنا داشت پس هر مرتبه ای در سیر صعودی نسبت به مرتبه ی بالاتر ،ناقص یا مادون است.و نسبت به رتبه ی پایین تر کامل یا مافوق؛ و در این سیر ابدی است که جمال و زیبایی به وجود می آید .
مطلب را با مثالی روشن می سازیم:
اگر عددی جز ۱۲ در عالم نبود وجود سلسه ی عددی امکان نداشت پس چون عدد ۱۲ حقیقتا موجود است به ناچار اعداد بالاتر و پایین تر از آن (۱۱ و۱۳)نیز موجود است و چنین است بالاتر و پایین تر از این اعداد .اینک می بینیم که در این مراتب بی نهایت هر مرتبه دارای خصوصیت و عوارض وجودی مشخصی است که مرتبه های دیگر واجد آن نیست .
در این مثال (۱۲)به اعداد (۲،۳،۴،۶)تقسیم پذیر است اما اعداد مافوق و ما دون آن (۱۳و۱۱)واجد این خاصیت نیستند و به هیچ عددی تقسیم نمی شوند (عدد اول).آیا در این مورد می توان گفت که به ۱۳و ۱۱از این رو که بر هیچ عددی تقسیم نیستند ظلم شده یا در حق ۱۲ که بر سه عدد دیگر قسمت شدنی است عدالت و لطفی رفته است؟
هریک در مرتبه ای است و باری بر دوش دارد و وظیفه ای انجام می دهد .
هم چنین است تشکیل کلمات و نغمه ها و هر چیز دیگر …..
اگر یک حرف یا یک نت تکرار شود کلمه و آهنگ صورت نمی پذیرد پس حروف و کلمات و نغمه ها و نت ها ناچار نسبت به هم پس و پیشی دارند .هیچ یک را بر دیگری مزیتی نیست بلکه اگر درست و مناسب تلفیق شده باشند نقش معنی و شکفتگی نغمه را نشان می دهند .
باری،از مجموعه ی جمله ها و مرتبه ها سلسله ی تصاعدی وجود تشکیل می شود.این تنوع دل انگیز و حیرت آور وجود،از آن است که مرتبه ی آن بی نهایت است و در مقابل هر موجود میدان بی پایان کمال قرار دارد در این میدان وسیع است که هر موجود چندان که می تواند و می خواهد به پیش می تازد و پیوسته از مرتبه ی بالاتر برخوردار می شود و از هوای جاودان بخش افق کمال تنفس می کند و هر دم رنگ حیات در چشمانش ثابت تر و بدیع تر می گردد.
چه شگفت آور است این جهان!!
پای هیچ موجودی بر بسته نیست و همه در جام عدل باده می کشند و سرمست می شوند . اینک بازگردیم به سخن خود؛ زن نیز همچون هر چیز این جهان ،در عالم وجود و در عالم اجتماع مرتبه ای دارد و آن مرتبه دارای لوازم و ضروریاتی است ،در مرتبه ی وجود و اجتماع زن چنان است که حامل امانت نسل است زنجیر نسل را که هدف اعلای جهان است وجود زن به هم بر می پیوندد .پایه ی عظیم خلقت بر دوش اوست این ارزش و مرتبه لوازم و وظایفی را بر او تحمیل می کند که از آن جمله صفت عفت است.
زن ،فرزند می زاید تا در تربیت و سعادت او بکوشد که هم نسل را ادامه دهد و هم از بهتری نسل که هدف جهان است ؛پیروی کند.و هم در آینه ی گذشته نما ؛یعنی فرزند، حیات زود گذر جمال و جوانی خویش را پیوسته مشاهده کند . پس اگر زن ومرد از نظر آزادی در چشم اسلام مساوی نیستند عجبی نیست و ظلمی به او روا نشده و از ارزش او چیزی نکاسته است .
زن از منظر اسلام:
اسلام نه زن را بنده ی بی اراده و از هر حیث فرمان گذار شوهر می شناسد و نه آزادی بی حساب و خلاف طبیعت برای او قائل است و آن گهی در کدامین مورد،آزادی بی حد منطقی است؟ تحدید آزادی خود از آزادی سرچشمه می گیرد . اگر زن امروز می توانست تصور کند که چه روزگار دراز پر دامنه ای در زندان بی ارزشی و ناشناسی می گذرانیده ،بر دست و پای آنکه اینهمه از قید و بند از پیکر روحش برداشته و این همه حقوق و مزیت با او عطا کرده چه …….آری!! دست بخشایشگر اسلام پرده ی قرن های تاریک و جهالت عمیق و بی انتها را از جمال زیبای زن برداشت . قبل از اسلام ،وقتی دختری به دنیا می آمد رنگ پدر از این خبر تیره می گشت ،ننگین و سرافکنده خود را از دیگران بر کنار می گرفت. « وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالْأُنثَىٰ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ ﴿۵٨﴾» اما در آیین نورانی اسلام ،زن، انسان شناخته شد .بر پیشانی گشاده و پرنورش که اجتماع نادان و نقش عار و ننگ منقوش کرده بودند ؛تاج افتخار و عزت گذاشت.
چه بخشایش گر است این آیین الهی که بندگی و ننگ و زبونی را به کلی شست. هنوز طنین زنگ با شکوه آن قافله ها ،پس از قرنها به گوش می رسد آن صدای عظیم و شکوه مند،یاد مردان عظیم و زنان بزرگواری است که آیین محمد «صلی الله علیه و آله و سلم» به
جهان داد. آیین محمد«صلی الله علیه و آله وسلم» نشان داد که عرابه ی گل پیرای وجود با دست ظریف زن از شیب تند زندگی بالا می رود و به مقصد حیات جاوید می رسد .در ظلمت قرون زن مدفون می شد و هر گونه زشتکاری و تعدی بر او روا میداشتند.
اسلام زن را راه نمود و جمالش را آشکارا نشان دادو کسی را که حق زن را را فرو گذارد از انسانیت و رحمت خداوند دور دانست .
و یکی از خصایص اخلاق پیامبران را مهر ورزیدن به زنان برشمرد.و نیز برای مردان؛ مهر ورزیدن و جوانمردی با زنان و مراعات جانب آنان را ،نشانه ی بسیاری ایمان دانست. آری معنای دوست داشتن زنان از سیاق این گفته ها پدیدار است، بزرگ داشت و یافتن ارزش زنان است، نه چیز دیگر و فرمود :که بهترین مردم کسی است که با همسر خود نیکوکارترین مردان باشد. باری اسلام نه تنها زن را از چاه عمیق زبونی برآورد بلکه هم دوش و هم پایه ی مردان شناخت و خیر و مزیتش را بر آنان گواهی نمود و فرمود: « وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿٢١﴾» همچنان که اسلام مزیت و ارزش زن را در ترازوی سنجش خود نشان می دهد همچنان که غرایز را لگام می زند و تربیت می کند،فطرت را صیقلی و بیدار نگه می دارد رشته های محبت را بین مردمان می تابد و عشق به وجود و حیات را زنده و پایدار می دارد و وجدان بشری را قوت و قدرت می بخشد و حکومت عقل و منطق را مستقر می سازد تا در قلمرو آن احساس های بجا رشد کنند .
و خالق چه زیبا فرموده است:
« وَمَا خَلَقَ الذَّکَرَ وَالْأُنثَىٰ ﴿٣﴾ إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّىٰ ﴿۴﴾ فَأَمَّا مَنْ أَعْطَىٰ وَاتَّقَىٰ ﴿۵﴾ وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ﴿۶﴾ فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ ﴿٧﴾»
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاکُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ ﴿١٣﴾
خلق کردیم این دو موجود را ؛ استعدادهایی متفاوت به آنان عطا کردیم و اما پاداش و جزای یشان بسته به تصدیق و تقوایشان است!
پروردگارا ! در عمل به آموخته ها توفیق مان ده،
حکیما ! در به کار گیری نعمت ها برای پایداری در راهت یاری مان فرما.
رحیما ! خطاها و لغزش هایمان را بیامرز .
عظیما ! در تقوی و اخلاص پیشگام مان فرما و در زمره ی متقین و مخلصین و عبادالرحمن ات جایمان ده.
عزیزا ! با صدیقین و شهدا محشورمان فرما.
آمین
———————————————————————-
منابع:
– قرآن کریم
– اقتباس از کتاب: راه محمد،از استادمحمود عقاد
تشکر از مطلب خوبتون
سلام.با تشکر فراوان از مطلب و قلم زیبایتان. جای دقت و توجه دارد که تاکنون آنچه که راجع به شبهات حول حقوق زنان و شبهات پیرامون آن در مجامع عمومی بیان شده از طرف علمای دین بوده که بیشتر مردان بوده اند. و اکنون اگر رفع این شبهات توسط زنان جامعه اسلامی صورت گیرد چون ناصح امین بودن آنها برای هم نوعانشان واضح تر است ودر میان عوام بیشتر به چشم می آید و قابل باور است،می تواند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد. ان شاالله که دراین راه بردوام باشید.
نوشته ای زیبا و مفید بود؛ خدا اجرتون بده خواهر…
سلام وبلاگ زیبا وبسیار مفیدی دارید من شما رو در وبلاگم لینک می کنم شما هم سری به وبلاگ ما(آشنائی با اعتقادات اهل سنت )بزنید ودر صورت مفید بودن مطالب وبلاگ ما رو لینک نمائید.
با تشکر
http://quranvahadis.mihanblog.com
سلام دوست عزیزم.واقعا عالی بود؛مثل همیشه!
با عرض سلام و تشکر
نوشته تان بسیار زیبا و جالب بود، امیدوارم که تمامی بانوان مسلمان معرفت بیشتری با رسالتشان در عرصه هستی و خلقت بیابند و در ادای آن به نحو احسن بکوشند.
ممنون از نوشته زیباتون ایات قران در مورد انسانهابیانگر حقیقت زیبای اسلام است که این روزها از جانب افکار باطل با گستاخی یا کتمان میشن یا با کج فهمی ذهن رو در موردشون منحرف میکنن
با سلام و تشکر
از نوشته زیباتون
جزاکم الله خیرا کثیرا
متن فوق العاده ای بود.با این متن دهان خیلی ازمدعیا بسته میشه.واقعا زن جایگاه با ارزشی داره متاسفانه خیلی از دخترا و زنها ارزش خودشونو نمی دونن وگرنه هر گز از ارزش وجودیشون کوتاه نمیومدن .حیف.کاش بهتر و بیشتر این نوع مقالات نشر بشه.من پیشنهاد می کنمدوباره منتشرش کنید بیاید اول چون واقعا مفید و ضروریه
نها جان راسته میگن از پینوس رفتی مطالب شما خیلی به درد ما دانشجوا می خوره .عضو ساییتون نیستیم ولی همیشه ازمقاله هات استفاده می کنیم .نرو که ما هم …….:(
اخلاص نفوذیت همه ما رو عاشقت کرده .راستی امسال خیلی کم برامون کلاس گذاشتی ازت گله داریم.ما به امید کلاسهای مسجد دخان تعطیلات رو بر می گردیم ولی به فکرمون نیستید مثل گذشته ؟چرا؟
چون معلم شدی ما رو دیگه فراموش کردی؟
مدعیانی هستند که تا عمل فاصله ها دارند.اینان فقط مردم را گول می زنند.مث ملاهاو بزرگاشون فقط میگن اینا کار خوبه و این کار بددرحالیکه مه خودشون هرچی دوست دارن می کنن.تا به نون و نوا و مقامی میرسن صف مسجد رو رها می کنن و میرن .کی می تونه خلافش رو ثابت کنه؟
نوشته ی خوب ومتفکرانه ای بود لطفا بازم تکرار کنید……..
سلام مهمانان گرامی.
جواب سوال مهمان اول رو خود داده نصیره باید بدن که چرا از مسولیت در سایت استعفا دادن. ولی جناب مهمان دوم؛ در جوابتون چند نکته رو باید عرض کنم:
اول: کسی که ادعا میکنه باید ادعاشو ثابت کنه نه کسی که مورد اتهام قرار میگیره. ضمنا در قضاوت در مورد رفتار یک فرد، هرگز رفتار تعدادی از سایر انسانها حجت نیست و استدلال استقرایی هیچ جایگاهی در قضاوت نداره!!!
دوم: این ملاها و بزرگان کین که همینجوری با دو تا کلمه ساده جمع کثیری از عالمان و دلسوزان و خدمتگزاران امت اسلام رو باهاش زیر سوال می برین؟؟!! به احتمال زیاد این اتهام هم شبیه همون اتهامیه که به داده نصیره زدین؛ نشأت گرفته از یک سری تخیلات منفی و سوء ظن ها.
سوم: همه کسانی که در جریان فعالیت های سایت بودن می دونن که اداره این سایت و به اینجا رسوندنش مدیون فعالیت های مداوم و گاها طاقت فرسای افراد زیادی بوده که بدون شک خانم نصیره حکمتی هم یکی از اصلی ترین نقش ها رو در این زمینه به عهده داشتن. الحمدلله جای دستشون هم در همه بخش های سایت، و همه فعالیت های اجرایی سایت در سطح جامعه کاملا مشهود و واضحه. و این علاوه بر سایر فعالیت های ایشون در سطح جامعه در قالبهای دیگه ای غیر از سایت هست(اولین شاهد این مدعای بنده هم همین نظریه که مهمان اول دادن!)
در پایان هم باید عرض کنم: این که من دارم زودتر از خود داده نصیره ازشون دفاع میکنم بخاطر اینه که تحمل قدرناشناسی های این چنینی رو ندارم. بخصوص که خودم تا حدودی از چند و چون زحمتایی که کشیدن و سختی ها و خستگی هایی که تحمل کردن خبر دارم
بهتره با حسن ظن بیشتر یا حداقل با سوء ظن کمتری نسبت به رفتار دیگران نظر بدیم و حواسمون به دادگاه قیامت هم باشه…
أستغفر الله لی و لکم و لسائر المسلمین و أتوب إلیه.
دلیلش چیزی جز ترس نیست.چرا نظرات منو تایید نمی کنین چون من ازتون نقد می کنم اگرتعریف میکردم احتمالا ده بار چاپش میکردین
اسم ایمیل گذاشتید مردم رو شناسایی کنین چون جرات شنیدن نقد رو ندارین
چرا نظرای نقد رو نمی ذارین چون جواب ندارید برا شون.شما فقط ادعا دارید کم میارید چون حرف ندارید فقط شعار دارید مناسب تر اینه که خودتونو اصلاح کنید نه شعار بدید مردم نفهمن و شما می خواید اصلاحشون کنید اون یکیهم که ادعا می کرد خودش همه چی فهمه و کسانی مث طارق و ….سلفی و و تند رو می گفت در حالیکه اسلام واقعی رو میگن کجاس؟اونم بریده معلومه شما همه پرورده شده ی های دست یه تعداد هستید همه مث هم اید
همه اهل شعارید اونایی که روز اول سنگ اخوان رو به سینه میزدن کجان؟ حالا که آبروشون رفته دیگه خودشونو قایم کردن می ترسن سر در بیارن این جوانان اخوانی شجاع که همه اش شعر می دهند ما دست پرورده ها ی حسن بنا یم شما کجا و حسن بنا کجا؟
.اضحه که شعار دهنده کیه و اسلام واقعی پیش کیه دیگه نمی خواد جو گیر بشین و حرف گنده بزنین جوانان اخوانی کدام بودن و هستن اینا خودمون عمل شون رو می بینیم همه تون که اونجا داغ کرده بودین الان سرد شدین
هی خانم/آقای به اصطلاح مسلمان!
چرا داری چرت و پرت می گی؟! اولا این کادری که واسه ایمیل گذاشته شده ظاهرا با هرچی پر بشه کار میکنه و لازم نیست حتما ایمیل معتبر باشه. پس فقط یه گزینه اختیاریه واسه کسی که دوست داشته باشه خودشو بیشتر معرفی کنه. دوما من اگه جای این اخوانی ها بودم عمرا اجازه نمیدادم بی سروپاهای نمک نشناسی مثل شما هرچی از دهنشون در اومد به بزرگاشون بگین و بعدم اجازه بدن که تو سایت منتشر بشه. شما و امثال شما دارین از سعه صدر و تعهد اخلاقی و ایمانی اخوانیا سوء استفاده می کنین.
حقد و کینه از سرتاپای حرفات داره می باره. حتی انقدر نادونی که پیش خودت نمیگی این نظرو می نویسی و ارسالش می کنی، اگه ثبت بشه، دروغ و تهمتی که زدی معلوم میشه و در واقع ضد خودت حرف زدی. متاسفانه تا حالا توی این سایت بی ادبی ای نبوده که نسبت به بزرگای اخوانی ها نشده باشه. من موندم مدیرا و مسولای سایت چطوری می تونن تحمل کنن این چیزا رو. این تنها سایتیه که نظرات کاربران رو قبل از تایید توسط مدیر و بدون هیچ فیلتری ثبت می کنه. فقط نظراتی که توشون بی تربیتی و فحش و از این حرفا نوشته شده باشه، حذف میشن. تازه اونم بعد از اینکه ثبت شدن و خیلیا دیدن و خوندنشون. امیدوارم حداقل به این مساله اعتراض نداشته باشی و به اخوانیا حق بدی واسه این کار. بهرحال تو هم مسلمونی و تازه کلی هم ادعا داری!!! با ادبیات خودن حرف زدم، چون لیاقت نداری که بشینم و دونه دونه جواب اراجیفتو بدم. خدا هممونو هدایت کنه و قدرت تشخیص حق از ناحق و صواب ار ناصواب رو بهمون عطا کنه. آمین.
هوالحق؛سلام خدای تعالی بر بندگان راستینش؛
از تأخیر پیش آمده از مخاطبان ارجمند چه دوستان گران قدرم که بسیار متذکر می شدند پاسخ گویم و چه منتقدان که انتظار کشیدند!طلب بخشش دارم.
در حقیقت فقط به احترام اطرافیان و مهمان گرامی ای که لطف نمودند و پاسخ فرمودندبه سخن آمدم.
خواهر دانشجوی عزیز؛ممنونم ؛لطف داریدکاش خودتون رو معرفی می کردید.تعطیلات نوروز ما چندین جلسه کلاس تفسیر داشتیم تا حد امکان من اطلاع رسانی کردم،بعید می دونم پیام ما نرسیده باشه چون تقریبا برای هر جلسه اقدام به اطلاع رسانی نمودیم!احتمالا شما یا مسافرت بودید یا مقدور نبوده حضور یابید.(اگر سؤالی یا سخنی داشتید با دیده ی منت از طریق ارتباط مستقیم پاسخ گو خواهم بود.)
نکته:نظراتی هم که به علت تغییر قالب سایت حذف شده اند را دیده ام و دارم!در مورد منتقدان ارجمند ؛وظیفه می دانم تشکر ویژه نمایم از این بزرگواران که دغدغه ی فروانی برای تعطیلی برنامه ها دارند ؛باید عرض کنم ۲ تا از دورها ی کلاس های تجوید مااواخر بهمن ماه۹۱ به اتمام رسیدند،یکی دیگر در حال برگزاری است،اما کلاس تفسیر،بنده کلاس تفسیر نداشته ام (به اون حد هم نرسیدم که داشته باشم)،
بنده اگر کوتاهی مرتکب شده باشم قطعا در درگاه حق تعالی باید پاسخ گو باشم ولکن تذکر شما خواهر/برادر ایمانی!را پذیرا خواهم بود و تلاش می نمایم در رفتارها و کوتاهی هایم تجدید نظر نمایم.
در مورد استادان و بزرگان فقط همین نکته را عرض می نمایم چرا که «إن الله یدافع عن الذین ءامنوا».بهتر است در جامعه ی کنونی به اندازه ای ظرفیت وجودی مان را بالا ببریم و از توهین و تحقیر و تخریب و ترور شخصیت بزرگان و گروه ها و …..بپرهیزیم چرا که نه تنها از جایگاه آنان نمی کاهد،بلکه شخص طاعن را هم دچار مشکلاتی خواهد نمود.بهتر است در عمل مسلمان باشیم نه در گفتار.(حضرت محمد صلی اللع علیه و آله و سلم:المسلم من سلم المسلمون من یده و لسانه).الله متعال همه ی ما را مورد عفوت قرار ده و یا ربنا لاتؤاخذنا إن نسینا أو أخطأنا.رضی الله عنی و عنکم
جوابتون فقط بدرد خودتون میخوره.برید توجیه ها و دورغاتونرو جایی بگید که نفهمن
-سلام علیکم. خیلی جالبه که یک چنین سایتی و سایت هایی وجود داره و یا با بیانی بهتر مکان های مناسبی تهیه شده تا هر کدام از ما بتوانیم به سایر برادران ایمانیمان خیر و منفعت برسانیم: با نوشته ای، تذکری، سلام علیکی و یا هر درسی از درسهای اسلام… اما کسانی هستند که نه تنها شاکر این نعمت نیستند و از آن استفاده نمی کنند بلکه مانع سایرین شده و بدتر از آن کاری جز کینه توزی و بدگویی و … ندارند. بسیار جای تاسف است و از آیین اسلام به دور که اینقدر راحت کسی یا کسانی را مورد تهمت قرار بدهیم صرفا به خاطر اینکه روند و منش دینداری آنها را نمی پسندیم.
برای همدیگر دعا بکنیم که هیچ وقت خصلت پندپذیری را از دست ندهیم و در حق پذیری الگویمان اما شافعی(رح) باشد که با آن همه علمش، نیت کرده بود که حق را از طرف مقابلش بشنود.
فذکر إن نفعت الذکری. سیذکر من یخشی . و یتجنبها الاشقی. الذی یصلی النار الکبری. ثم لا یموت فیها و لا یحیی(۹-۱۳ اعلی)