بیتردید در حال حاضر شرایط دشواری بر عموم جهان و ملّتها حاکم است و طبیعی است که جامعهی بشری در آینده دستخوش تغییرات مهمّی شود.بشریّت پیش از اینچنین شرایطی را تجربه نکرده است بنابراین اکنون باید از حوادث پیشی بگیریم نه این که منتظر آمدنش باشیم.
باید آمادهی رویارویی با حوادث باشیم و نباید تنها به یک واکنش بسنده کنیم. این کار از ما ساخته نیست مگر اینکه برخی از مسائل اساسی را مورد توجّه قرار دهیم که اجازه میخواهم آنها را با شما در میان بگذارم:
• ما به عنوان نخبگان علمی مسلمان باید تمام گزارشهایی را که از سوی کارشناسان علمی و اداری منتشر میشود و به جهان پس از کرونا میپردازد به دقّت پیگیری کنیم چرا که اینها چراغ ما برای دیدن واقعیت تیره و تاریک موجود هستند. مؤسّسات جامعهی جهانی و مراکز پژوهشی و هیأتهای علمی به شدّت تلاش میکنند تا بشریّت اعمّ از دولتها و ملّتها را برای آیندهای ناشناخته آماده کنند. ما باید از این گزارشها استفاده کنیم به ویژه آنهایی که از جبههگیری سیاسی و گرایش به یک کشور به دور هستند.
• ما باید گزارشهای علمی خود را در زمینهی کاری و مهارتی خود یعنی در حوزهی دین، ایمان و دعوت منتشر کنیم تا مؤسّسات دینی و دعوی و علمای آیندهی خود را بسازیم. این کار تنها با درک حقیقت این رخداد و تأثیر آن بر دین و دینداران ممکن است. به نظرم لازم است به ابعاد زیر توجّه کنیم:
١- بُعد اجتماعی: ما باید تغییرات روابط اجتماعی ناشی از این بحران را رصد کنیم؛ در دوران پسا کرونا بسیاری از روابط خانوادگی، عاطفی و اجتماعی شکل متفاوتی به خود خواهد گرفت؛ روابط بیشتر به سمت دوری خواهد رفت تا نزدیکی و به جای همگرایی، جدایی حاکم خواهد شد. این امر بر دینداری تأثیر بسزایی خواهد گذاشت زیرا نقش دین را در حوزهی عمومی محدود خواهد کرد؛ برای اینکه حوزهی عمومی خود با تنگنا و محدودیت مواجه است. بنابراین آیا ما با دینداری خاصّی روبرو خواهیم شد؟ ماهیّت این دینداری چگونه خواهد بود؟ ثوابت و متغیّرات آن کدام است؟ چنان که میدانید بخشی از روابط دینی افقی و برخی عمودی است؛ روابط افقی ایمان را در داخل جماعت مسلمان تحریک میکند یعنی در میان افراد همسان در یک سطح و در اینجا منظور سطح بندگی برای خداوند است. روابط عمودی یعنی رابطهی فرد با پروردگارش؛ آیا ضعف روابط افقی بر ضعف روابط عمودی تأثیر میگذارد؟ آیا لازم است از جماعتهای بزرگ دینی به جماعتهای کوچک خانوادگی روی آوریم؟ این کار چه تأثیری بر آیندهی دین دارد؟ اینها سؤالات مهمّی هستند که باید به دقّت به آنها پاسخ داده شود.
٢- بُعد سیاسی: اغلب تحلیلگران علوم سیاسی بر این باورند که جهان دستِکم در سالهای آینده بیشتر به سمت سیطره بر شهروندان و ایجاد نوعی حکومت فراگیر حرکت میکند و قطعاً با کاهش فضای باز و محدودیت بیشتر روبرو میشود. تا جایی که هر کشوری به مرزهای خود محدود میشود و مناسبات جهانی از طریق اینترنت انجام میگیرد. رویکرد ما نسبت به این روند چیست؟ آیا ما در صف حمایت از آزادیهای عمومی قرار میگیریم یا در صف حامیان قدرت و حافظان امنیّت؟ من در این باره پاسخی ندارم بلکه بیشتر سؤالاتی را مطرح میکنم که باید بر گفتمان دینی آینده تأثیر بگذارد.
٣- بُعد اقتصادی: برخی از گزارشها حاکی از آن است که اقتصادی جهانی در سالهای پیش رو تا ٧٠ درصد افت خواهد داشت و این نتیجهی تأثیر مستقیم بحران حاضر است. در نتیجه ما انتظار داریم که اقتصاد جهانی راهحلّهای جدیدی در پیش گیرد که برخی از آنها ممکن است برای طبقات متوسّط و فقیر کشنده باشد و برخی نیز بهرهورانه خواهد بود نه توسعهمحور. فقر و فلاکت بر بخش بزرگی از بشریّت سایه میافکند و بسیاری از شاخصههای رفاه در کشورهایی که روزی وضعیت مالی مناسبی داشتند از دست خواهد رفت. ما چگونه با این متغیّرات برخورد خواهیم کرد؟ چگونه فقه اقتصاد را در محیطی که سرمایه و حق فقیر و تلاش را حفظ میکند نهادینه کنیم بدون اینکه با یک نگاه کلّی نسبت به چرخ توسعه در یک کشور سپس جهان کوتاهی کرده باشیم؟
۴- حوزهی آموزشی: این بحران شیوهی آموزش را کاملاً دگرگون کرد. آموزش از راه دور را در تمام سطوح آموزشی حتّی کنفرانسهای علمی و تخصّصی رواج داد. ما در میراث دینی خود برای آموزش شفاهی و نشستن در محضر علما ارزش خاصی قائل هستیم. علما از نگاه ما تنها مخزن علم و دانش نیستند بلکه مدارس زندهی اخلاقی هستند و ما با وصل شدن آنان به شبکهی اینترنت و عمومیت دادن خصوصیت علوم شرعی، وارد مرحلهی نوینی میشویم که لازم است برای آن آماده باشیم تا بتوانیم به خوبی با آن تعامل کنیم پیش از آنکه از قافله عقب بمانیم.
۵- بعد اخلاقی: این بحران اخلاق کشورها را آشکار کرد؛ همچنان که اخلاق افراد را آشکار کرد؛ بسیاری از ارزشهای جامعهی بینالملل و مؤسّسات جهانی در برابر منافع فرو ریخت. در فضای کاملاً عملگرایانهی فرد مسلمان چگونه اخلاقش را حفظ خواهد کرد؟ حکومت مسلمان در رویارویی با جامعهی جهانی مصلحتگرا و سودطلب چگونه ارزشهایش را حفظ خواهد کرد؟ ما چگونه میتوانیم روابط اخلاقی خود را در پایینترین سطوح در میان بستگان و همسایگان و دوستان حفظ کنیم؟ بر چه اساسی؟ آیا در حال حاضر انسان مسلمان بیشتر فردگرا شده است؟ آیا حقیقت همین است و شرع و مصلحت همین را اقتضا میکند؟
۶- بعد دینی: این بعد را در پایان آوردم تا به سرانجام و فراگیری آن اشاره کنم؛ برخی از مکّاران و سادهلوحان جنگ میان دین و علم راه انداختهاند و چه بسا میخواهند برخی از میراث کهن اروپا را زنده کنند که در آن علم و دین بر سر حقایق زندگی با هم در ستیز بودند. حتّی برخی گفتهاند: یک پزشک بهتر از ۱۵۰ هزار امام است. این باور به فهم غلط از دین یا فهم اشتباه از علم باز میگردد. دین هیچگاه ادّعا نکرده است که برای درمان ویروس یا انجام عمل جرّاحی یا اختراع واکسن آمده است. علم پزشکی هم نیامده است تا مشکلات روحی را درمان کند و از بافت جامعه محافظت کند. این بحران یک فرصت طلایی است تا ماهیّت ارتباط علوم شرعی با علوم طبیعی بلکه ارتباط علوم شرعی با هر یک از این علوم را تشریح کنیم. یادآور شویم که علوم طبیعی از جمله علم پزشکی برخلاف آن چه تبلیغ میشود علم «غیر شرعی» نیست و تنها علم فقه و تفسیر علوم شرعی محسوب نمیشوند.
ما اکنون فرصت مهمّی در اختیار داریم و باید از آن استفاده کنیم. نباید این فرصت را نباید در اختلافات فرعی فقهی و اشکالات کماهمّیّت عقیدتی هدر دهیم. باید این رخداد سخت را به فرصت تبدیل کنیم و از لابلای آن خود را ارزیابی کنیم و میراثی علمی از خود بر جای گذاریم که برای نسلهای آینده راهیاب باشد.
از علمای بزرگوار به خاطر کوتاهی و عقب انداختن این موضوع پوزش میخواهم به باور من در این مجموعه برگزیدگانی از علما و بزرگان امّت هستند. به باورم ما باید بحث خود را در خصوص مسائل و احکام اختلافی مانند حدّ مرتدّ و غیره عوض کنیم و به جای آن به مسائل مربوط به آیندهی امّت و نسلهای پیشرو بپردازیم. از شما میخواهم در گفتوگو بر سر مسائلی که ذکر شد مشارکت کنید و آنچه مناسب میدانید به آن بیفزایید. هدفمان این باشد که گزارشی از وضعیت ایمانی و دینی در مرحلهی پسا کرونای جهان اسلام آماده کنیم مانند گزارشهایی که در این خصوص از مؤسّسات رسمی منتشر شده است؛ تا علما و دعوتگران و حتّی مؤسّسات به این گزارشها مراجعه کنند و از آن سود جویند و آن را نقطهی عطفی در تحوّل اندیشهی اسلامی و گسستن از گذشته و حرکت به سمت آینده فرض کنند.
نویسنده: دکتر محمّد کورماز – رییس انستیتوی اندیشهی اسلامی
ترجمه: اصلاحوب
ثبت دیدگاه