اثرات دارویی کوکایین عبارتند از :
۱) افزایش انرژی و اعتماد به نفس (وتصور قدرت ماهیچهای و ذهنی)، وراجی، سرخوشی و خودبزرگبینی.
۲) اوج سرخوشی که موجب از بین رفتن مقادیر موجود سه انتقال دهنده عصبی (دوپامین، سروتونین، و نورابی نفرین) مغز میشود و بعد از کاهش تأثیرات دارو، نوعی افسردگی و عصبانیت در مصرف کننده ایجاد میشود.
۳) تحریک پذیری همراه با بیقراری.
۴) با مصرف آن تحمل ایجاد میشود و به احتمال زیاد وابستگی.
۵) آثار مقلد سمپاتیک ایجاد میکند: عصبانیت، واکنش زیاد بازتابها، عرق کردن، کلفت شدن صدا، افزایش تعداد نبض، و با مقادیر زیاد سایکوز.
۶) افکار پارانوئید و سوءظن معمولاً پیدا میشود، ممکن است قصد آسیب رساندن به دیگران بکنند.
۷)توهمات بدنی، از جمله خزیدن حشرات بر پوست که به آن حشرات کوکایین میگویند. که توهم یا خطاهای ادراکی لامسه است. این توهم ممکن است چنان نیرومند باشد که شخص برای درآوردن حشرات چاقو به کار ببرد.
این تجربهها به این علت رخ میدهد که کوکایین موجب شلیک خود به خودی نورونهای حسی میشود. درمان به کوکایین خیلی موفقیت آمیز نیست خصایص اعتیادآور کوکایین آن قدر شدیدند که بیش از ۵۰درصد مصرف کنندگان کوکایین، شش ماه بعد از درمان شدن بار دیگر سراغ آن میروند. متخصصان سوء مصرف مواد میگویند پیشگیری بهترین رویکرد در کاهش مصرف آن است.
۳) ۳ ، ۴- متیلن دیوکسی متامفتامین ( MDMA یا اِکستِسی XTC): داروی مصنوعی قاچاقی است که محرک و توهمزا است. نام خیابانی آن اِکستِسی، (hug) XTC، بینز (bns)، و لاودراگ (Lovedrug) است. مصرف این دارو میتواند به مغز، خصوصاً به آن دسته از سلولهای عصبی مغز که برای ارتباط برقرار کردن با سلولهای عصبی دیگر، سروتونین مصرف میکنند، صدمه بزند. فقط ۴ روز مصرف این دارو میتواند چنان صدمهای به مغز بزند که آثارش ۶ تا ۷ سال باقی بماند. شکل ۴ اسکنهای مغزی کسی که هرگز این دارو را مصرف نکرده است (شکل چپ). و اسکنهای مغزی کسی که دائم ۳ و ۴ متیلین دیوکسی متامفتامین (MDMA) مصرف کرده است. رنگ روشن در تصویر سمت چپ نشانگر اتصالات زیاد سلولهای عصبی است. اما این اتصالات در تصویر سمت راست بسیار کمتر است.
۱) تغییر خُلق، اضطراب و اختلال خواب.
۲) تندخویی، سردرد، شنیدن صدای زنگ در گوشها، خشکی دهان، فشار خون و مشکلات هاضمه، کافئین بر مراکز لذت مغز تأثیر میگذارد، به همین دلیل نیز ترک کافئین سخت است.
۵) نیکوتین: ماده روانگردان اصلی تنباکوی دُخانی و غیردُخانی است. نیکوتین با بالا بردن سطح دوپامین، مراکز پاداش مغز را تحریک میکند. ترک نیکوتین غالباً به سرعت، نشانههای ناخوشایندی چون: تندخویی، عطش سیگار کشیدن، عدم تمرکز حواس، اختلال خواب و افزایش اشتها ایجاد میکند. این نشانهها چندماه یا بیشتر ادامه مییابد.
تأثیرات رفتاری نیکوتین عبارتنداز:
۱)افزایش توجه و هوشیاری،
۲)کاهش عصبانیت و اضطراب و کاهش درد،
مصرف درازمدت و روزانه نیکوتین، تحمل ایجاد میکند، طوری که تأثیر سیگار کشیدن در اواخر روز از تأثیر سیگار کشیدن در اوایل روز کمتر است.
ج) داروهای توهمزا (Hallucinogens) یا روانپریشیزا (Psychedlics): به توهمزاها، داروهای سایکدلیک (یعنی ذهنگردان) هم گفته میشوند.
داروهای روانگردانی هستند که تجربههای ادراکی را تغییر میدهند، و تصویرهای غیرواقعی ایجاد میکنند. مثلاً با مصرف این داروها صداها و رنگها به نحو شگفتانگیزی متفاوت به نظر میرسند. ادراک زمان چنان تغییر مییابد که هر دقیقه ممکن است چند ساعت به نظر آید، و شخص ممکن است توهمات شنیداری، دیداری و بساوشی تجربه کند و توانایی او در تمیز خود از پیرامونش کاهش یابد.
بعضی داروهای توهمزا از گیاهان به دست میآیند. مانند مسکالین از کاکتوس و سیلوسی بین از قارچ، برخی دیگر در آزمایشگاه ساخته میشوند مانند: ال اس دی (اسید لیزیرژیک دی اتیلامید LSD(iyergic acid diethylamide) و پی سی پی (فن سیکلیدین) PCP(phency clidine). بین الاسدی، مسکالین و پسیلوسیبین «تحمل همپوش» (crosstorerance) به وجود میآید. برای مثال کسی که الاسدی مصرف میکند تحمل بالایی برای مصرف مسکالین دارد، همین طور هم کسی که پسیلوسیبین میخورد، باید نسبت به دیگران الاسدی یا مسکالین بیشتری مصرف کند تا اثر مشابهی در او ظاهر شود.
۱) ماریجوآنا یا کانابیس (Cannabis)
ماریجوآنا برگ و گل خشک گیاه شاهدانه (Cannabis) است که ابتدا در آسیای مرکزی میرویید، ولی اکنون در اکثر مناطق دنیا کاشته میشود. رزین (Resin) خشک شده این گیاه، حشیش (hashish) (بنگ) نامیده میشود. ماری جوآنا و حشیش را معمولاً همراه با توتون در سیگارهای مخصوصی که دستی پیچیده میشود، دود میکنند. اما ممکن است به صورت خوراکی و مخلوط با چای یا غذا نیز مصرف شود. عامل فعال در ماریجوآنا و حشیش تیاچسی (تتراهیدروکانابینول) است.
مصرف اندک تیاچسی از راه دهان (۵ تا ۱۰ میلیگرم) سرخوشی ملایمی ایجاد میکند. اما مصرف مقادیر بین ۳۰ تا ۷۰ میلیگرم واکنشهای شدید و دیرپاتری همانند واکنشهای ناشی از داروهای توهمزا به وجود میآورد. واکنش به ماریجوآنا غالباً دو مرحله دارد: مرحلهی تحریک و سرخوشی و به دنبال آن آرامش و خواب.
وقتی ماریجوآنا به صورت سیگار دود میشود. تیاچسی ۱۰ تا ۲۰ درصد جذب ذخیرهی خون ریهها میشود. و در پیپ آبی یا قلیان به ۴۰ تا ۵۰ درصد میرسد. زیرا پیپ آنقدر دود را نگه میدارد تا استنشاق شود و به همین سبب ابزار بسیار کارآمدی برای انتقال کامل تیاچسی است. تیاچسی چون به مغز میرسد به گیرندههای حشیشی که در هیپوکامپ بسیار فراوانند میچسبد و موجب بازداری خاطرههای جدید میشود. حشیش، مهارهای کنترل کننده را کم میکند، تلقینپذیری فرد را افزایش میدهد و حساسیت شنوایی را زیاد میکند. وابستگی روانی به آن ممکن است چشمگیر باشد. در بسیاری از نقاط جهان مصرف حشیش گام اول به سوی اعتیاد به هرویین است. مثلاً افراط در مصرف ماریجوآنا (حشیش) احتمال مصرف داروهای غیر قانونی را بالا میبرد.
اثرات ماریجوآنا عبارتنداز:
۱) تحریک و سرخوشی و به دنبال آن آرامش و خواب،
۲) احساس بهزیستی،
۳) تحریف مکان و زمان،
۴) تغییرات در ادراک اجتماعی،
۵) آسیب به هماهنگی حرکتی (زمان واکنش برای متوقف کردن اتومبیل طولانیتر میشود)،
۶) اختلال در توجه و حافظه: ماریجوانا دو اثر بارز بر حافظه دارد:
الف) در حافظه کوتاه مدت تداخل را افزایش میدهد. مثلاً ممکن است بر اثر حواس پرتی زودگذر رشتهی کلام از دست برود. یا شخص در وسط جمله فراموش کند چه میخواسته بگوید.
ب) دری یادگیری جدید نیز اثر زیانبار دارد. به این معنا که در انتقال اطلاعات تازه از حافظهی کوتاهمدت به حافظهی دراز مدت اختلال به وجود میآورد.
۷) اضطراب، ترس، گمگشتگی، افسردگی، توهم، ا ختلال در توجه و حافظه، افکار نامربوط خودانگیخته، حساستر شدن نسبت به صداها، بوها، طعمها و رنگها.
۸) در مقادیر زیاد مصرف، در تعداد اسپرمها و چرخههای هورمونی تغییر ایجاد میکند.
۲) الاسدی (لیسرجیک اسید دیاتیل آمید (iysergic acid diethylamide) LSD: (ال اس دی یا اصلاحاً اسید)
مادهیی است بیرنگ، بیبو و بیمزه که غالباً به صورت جذب شده در حبههای قند یا ورقههای کاغذ فروخته میشود. دارویی بسیار قوی است که مصرف مقادیر اندک آن نیز ایجاد توهم میکند. ال اس دی عمدتاً روی سروتونین مغز تأثیر میگذارد. دارای ساختاری شیمیایی مشابه سروتونین است و انباشت آن در بعضی از یاختههای بدن موجب تقلید اثر سر وتونین میشود.
اثرات دارویی LSD عبارتنداز:
۱)توهمات: شکل و درخشش اشیاء تغییر میکند، رنگها متغیر و درخشان میشوند، تصاویری باورنکردنی دیده میشود. طرحها دورانی میشوند، و صحنههای عجیبی رؤیت میشوند.
۲) تجارب فرا روانشناختی (mustica): تجربههای عرفانی یا نیمهمذهبی.
۳) واکنش ناخوشایند یا سفر بد: اضطراب بسیار زیاد، افکار پارانوئید، و تکانههای خودکشی و قتل.
۴) پدیده بازگشت (فلاشبک): بازگشتی است به گذشته به صورت تجربهی مجدد حالت پس از مصرف، بدون آنکه مصرف مجدد انجام گرفته باشد.
۵) گم گشتگی ذهنی و عاطفی دراز مدت: یا از دست دادن تشخیص واقعیت.
۶) اختلالات پسیکوتیک درازمدت.
۷) صدمات سخت و حتی مرگ بر اثر تجارب هذیانی (مثل احساس همه کار توانی و یا احساس امکان پرواز).
۸)اختلال در توجه و حافظه.
۹) نوسان سریع خلق.
۳) پیسیپی (فن سیکلیدین PCP(phency clidine
به عنوان دارویی توهمزا با نامهای خیابانی چون «گرد پریان» ahseldust، «شرمانز» shermans و «سوپراسید» superacid خرید و فروش میشود. و از لحاظ فنی در طبقهی هوشبرهای تجزیهزا قرار میگیرد. ابتدا به عنوان داروی بیهوشی برای ایجاد بیهوشی و از بین بردن درد استفاده میشد اما به خاطر اثرات منفی و زیانآور آن، تولید آن غیر قانونی اعلام شد. پیسیپی را میتوان به صورت مایع یا به شکل گرد یا قرص مصرف کرد، اما غالباً آن را دود میکنند یا به بینی میکشند.
اثرات دارویی پیسیپی عبارتنداز:
۱) احساس تجزیهی هشیاری یا جدایی از محیط،
۲) بی احساسی نسبت به درد (درد را از بین میبرد)
۳)ایجاد بیقراری، توهم، و حالت شبه روانپریشی همانند اسکیزوفرنی.
۴) فقدان بازداری،
۵) ضعف هماهنگی روانی- حرکتی،
۶) گمگشتگی و حالت اغماگونه،
۷) منگی یا تجربهیی شبیه به حالت نیمهمستی.
سببشناسی (Etiology)
عوامل اتیولوژیک پسیکوپاتولوژیک سوء مصرف مواد عبارتنداز:
۱)نظریهی در دسترس بودن مواد روانگردان: در دسترس بودن مواد روانگردان شایعترین عامل آمادهکننده در مصرف مواد میباشد.
الف) در دسترس بودن مواد در مناطق پرازدحام و محروم شهری.
ب) در دسترس بودن داروهای مسکن و آرامبخش و باربیتوراتها برای پزشکان مستعد سوء مصرف آنها.
ج) در دسترس بودن مسکنها و ترکیبات ضد اضطراب برای زنانه خانهدار.
۲) از لحاظ روانشناختی: تیپ شخصیتی واحدی برای کسی که وابستگی دارویی پیدا میکند وجود ندارد، اما یکی از ویژگیهای شخصیتی که میتواند مبنای پیشبینی مصرف دارو قرار گیرد، همنوایی اجتماعی است. کسانی که نمرههای بالایی در آزمونهای گوناگون همنوایی اجتماعی به دست میآورند (از نظر خودشان همنوایی بیشتری با ارزشهای سنتی جامعهی خود دارند) احتمالاً کمتر به مصرف دارو گرایش نشان میدهند تا افرادی که نمرههای کمتری در این گونه آزمونها دارند. آدم ناهمنوا ممکن است یک انزواطلب باشد که احساس میکند ارتباط عاطفی با دیگران ندارد.
۳)از لحاظ طبقهی اجتماعی، اقتصادی: اعتیاد در پایینترین و بالاترین طبقات اجتماعی اقتصادی شایعتر و در طبقات متوسط اجتماعی اقتصادی کمتر شایع است.
۴) از لحاظ زیستشناختی: هر چند تصور میشود که اعتیاد به مواد افیونی در نتیجه کمبود آندورفین Endorphin است. اما ریشههای زیستشناختی اعتیاد هنوز به اندازهی کافی شناخته نشدهاند.
۵)تأثیرات والدین:
الف) تعلق داشتن به خانوادههای ناخرسند.
ب) تعلق داشتن به خانوادههایی که به تنبیهات شدید بدنی متوسل میشوند.
ج)تعلق داشتن به خانوادههایی که در آنها آزادانه از الکل، آرامبخشها و سایر داروهای قانونی استفاده میشود.
۶)تأثیرات دوستان: دوستانی که داور مصرف میکنند ممکن است جوان را تشویق کنند که مصرف دارو را تجربه کند.
۷) حس کنجکاوی: برخی به خاطر کنجکاوی نسبت به تأثیرات داروها و تمایل به تجربه حالت تازهای از هشیاری، آنها را مصرف میکنند. همچنین تجارب مثبت با یک دارو ممکن است شخص را ترغیب کند که داروهای دیگری را نیز بیازماید.
۸) اثرات نشئهآور آنها به خاطر: احساس لذت، شنگولی و سرحالی و رفع ملال و خستگی.
۹)برای غلبه بر مشکلاتی مانند:
– غلبه بر احساس حقارت یا عدم کفایت.
– غلبه بر تنش و استرس شخصی و اجتماعی.
– رهایی از دردهای جسمی و روحی.
پیشگیری
تدایبری که میتوانند به پیشگیری از اعتیاد به مواد روانگردان کمک کنند از این قرارند:
۱) پیشگیری پایه: جلوگیری از ظهور و استمرار آن گروه از الگوهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در زندگی که در افزایش خطر بیماری نقش شناخته شدهای دارند. مانند مطالعه و پژوهش در زمینهی صفات شخصیتی و عوامل محیطی منجر به اعتیاد. و اجرای تدابیر قانونی و طبی مانند:
الف) تدابیر قانونی: مانند غیرقانونی کردن تملک غیرمجاز مواد دارویی که هم میتواند در کنترل، حمل و پخش داروها کمک کند و هم روشهای کنترل سریع و مؤثر تجویزهای زیادی را تعیین کند.
ب)تدابیر طبی: شامل مراقبت در تجویز داروهای اعتیادآور.
۲) پیشگیری نوع اول: ارائه آموزش و دادن اطلاعات مفید مربوط به خطر و آثار زیانبار داروها به منظور جلوگیری از گرایش جوانان، نوجوانان و کل جامعه در مورد مصرف داروها و آموزش مهارتهای زندگی و ارتقای فرهنگ.
3) پیشگیری نوع دوم: تشخیص زودرس و درمان بیماری (شامل درمان وابستگی به دارو درمان علایم قطع دارو (بازیگری). مسمومیتزدایی و درمان نگاهدارنده با متادون برای معتادان به افیون و مواد شبه افیون وگروه درمانی مانند مانند درمان باگروههای خودیار .
۴)پیشگیری نوع سوم: توانبخشی و به حداقل رساندن رنج و آسیب ناشی از اعتیاد . روان درمانی و گروهدرمانی در بسیاری موارد می تواند کمک کننده باشد.
————————————————————————————————
۱- اتکینسون ، ریتا ال و همکاران ( 1985 ) متن کامل زمینه روانشناسی هیلگارد، ترجمه براهنی ، محمد تقی و دیگران ، انتشارات رشد .
۲- اتکینسون ، ال ،ریتال و همکاران ( 1380 ) زمینه روانشناسی هیلگارد ترجمه براهنی، محمد تقی و دیگران ، ج۲ ، تهران : انتشارات رشد .
۳- سانتراک ، جان دبیلو ( ۱۳۸۳ ) زمینه روانشناسی سانتراک ، ترجمه فیروز بخت ، مهر داد ، ج ، ا ، تهران: موسسه خدمات فرهنگی رسا .
۴- کاپلان ، هارولد ای و همکاران ( ۱۳۸۲ ) خلاصه روان پزشکی ، ترجمه دکتر نصرت ا… پور افکاری .
۵- فیش ، فرانک ، جی ( ۱۳۶۸ ) روانپزشکی ، ترجمه دکتر نصرت ا… پور افکارای ، تبریز : انتشارات تابش
۶- ریس ، لینفورد ( ۱۳۶۴ ) مختصر روانپزشکی ، ترجمه گروهی از مترجمان ، تهران : مرکز نشر دانشگاهی
۷- روا . ج ، کلارنس 🙁 ۱۳۶۶ ) مباحث عمده در روانپزشکی ، ترجه جواد وهاب زاده ، تهران : سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی
سلام .ممنون از مطالب مفیدتان جناب دکتر . واقعا مفید و قابل استفاده می باشند . جزاکم الله خیرا
منم اسفاده کردم از زحماتتون ممنونم
هوالمستعان*سلام خدا بر شما*سپاس از مطالب مفیدتان،رستگار باشید.