نویسنده : سید عبید فخرالدینی
انتخابات؛ گذری بر روی تغییر انتقاداتی در باب شیوه تبلیغات برخی از نامزدهای شورای شهر پاوه انتخابات؛ کارزاری که به طور معمول این روزها دو جبهه ی کاملاً متضاد و نا متوازن را در جامعه ی ایرانی بوجود آورده است
جبهه ی اول جبهه ی امید، اشتیاق، هیجان و تلاش و جبهه ی دوم، جبهه ای منفعل، سردرگم، شاید خسته و البته منتظر…! در شرایط کنونی جبهه ی اول امیدوار و پرتلاش اند و به دنبال به قدرت رسیدن نامزد یا نامزدهای انتخاباتیشان هستند و با شور و شوق خاصی شرایط و اتفاقات رخ داده را رصد می کنند وبه هر شکل ممکن در صدد افزایش آرای نامزدهای مورد علاقه خود هستند. شاید با در نظر گرفتن فضای انتخاباتی دوره های گذشته بتوان گفت که به طور معمول نامزدهای مورد علاقه ی این جبهه تائید صلاحیت شده اند و در فضای مطبوع خود به فعالیتهای تبلیغاتی وسیعی پرداخته اند. اما در سوی دیگرجبهه ی دوم به دلایل انگشت شماری در شوک پیش انتخاباتی به سر می برند و با اضطراب و نگرانی نظاره گر اوضاع کنونی هستند. بدون شک این دسته در انتظارثبت نام و تائید صلاحیت نامزد یا نامزدهای مورد علاقه خود بودند اما به یکباره با عدم ثبت نام یا رد صلاحیت نامزدهای انتخاباتی خود مواجهه شدند و به اصلاح دچار سردرگمی و نا امیدی موقتی شدند. هرچند این جبهه نامزدهای حداکثری خود را در صحنه نمی بینند اما بسیاری از آنان بر این باورند که می بایست به حداقل ها هم بسنده کرد و جهت شرکت در انتخابات و کسب آرای انتخاباتی حداکثر توان خود را به کار برد تا بتوان نقش موثری در حوزه سیاست، فرهنگ، اقتصاد و… ایفا کرد. اینکه این دو جبهه در روز۲۴ خرداد چه تصمیمی خواهند گرفت و به چه نتیجه ای خواهند رسید مهم است اما مهمتر این است که این دو جبهه از چه راهی و با چه شناختی، نامزدهای مورد علاقه خود را انتخاب خواهند کرد و آیا به، صداقت رفتار و گفتار، سوابق تجربی، علمی و فرهنگی، توان اجرایی و مدیریتی و برنامه های قابل دسترسی نامزدها توجه خواهند کرد یا اینکه بر اساس طیف سیاسی و فکری، نفوذ اقتصادی و تبلیغاتی و روابط عشیره ای و خویشاوندی به پای صندقهای رأی می روند؟ طبق شرایط موجود می توان گفت: که جامعه ما در برهه ی حساسی قرار گرفته و در حال انتخاب راهی است که می تواند نتایج گوناگون و مختلفی را در بر داشته باشد، راهی که انتخابش در دست یکایک مردم، علی الخصوص جوانان و روشنفکران است. راهی که می بایست با آگاهی کامل و کسب شناخت لازم، آن را انتخاب و با ایفای نقش خود، پستهای کلیدی و مدیریتی را به دست افراد اصلح سپرد. و اما چه کسانی اصلح هستند؟ بدون شک بسیاری از ما به عنوان افرادی مسئول که دغدغه ی فردای شهر و کشورمان را داریم ازتکرار شرایط و جو سالهای گذشته ناخرسند و نگرانیم و انتخابات را وظیفه و حق سیاسی خود جهت اصلاح امور می دانیم و بدون هیچ قید و شرطی ملزم به انتخاب افرادی هستیم که بتوانند شهر و کشورمان را به جایگاه واقعی خود برسانند. لذا بر ما لازم است هر روز اتفاقات و اخبار انتخابات را رصد کنیم، اطلاعات و شناخت لازم جهت انتخاب افراد اصلح را بدست آورده و در حد توان این اطلاعات را در اختیار اطرافیان قرار دهیم. برماست طبق وظیفه برای آنان که با صداقت و مسئولیت پذیری واقعی خود، اعتماد روشنفکران وخواص جامعه را به خود جلب نموده و سابقه ی روشنی در انجام امور داشته و بدور از شعارهای غیر واقعی برنامه های هر چند کوچکی ارائه داده و توانسته اند مورد اطمینان قرار گرفته، کسب رأی کنیم. آنچه که بنده را بر این داشت تا دست به قلم شوم و این موضوع را ابراز نمایم، نگاه مردم، روشهای انتخاب نامزدها و شیوه ی تبلیغات نامناسب و بدور از عقلانیت عده ای از نامزدهای انتخابات شورای شهر پاوه بوده و لازم می دانم در اینجا انتقاداتی را از شیوه تبلیغات چند تن از نامزدهای شورای شهر پاوه داشته باشم؛ – اول اینکه بسیاری از نامزدها در تبلیغات خود بیش از حد به چاپ و نصب بنر و انواع پوسترهای تبلیغاتی (که البته بدون اشاره به تجربیات کاری و برنامه هایشان داشته یا نداشته شان) پرداخته اند… حال این سوال مطرح است که آیا این کار جز ریخت و پاش و قدرت نمایی مالی و تبلیغاتی چه حاصلی دارد؟ آیا این اشخاص جز انجام امورات روزمره و کارهایی شخصی و منفعت طلبانه، تا کنون سودی برای این شهر داشته اند که اکنون با ژستهای حماسی و متفکرانه بر روی در و دیوار شهر قد علم کرده اند؟ براستی آنان که در دل مردم جای دارند و درعمل ثابت کرده اند که می توانند مسئولیت پذیر و مورد اعتماد شهروندان باشند، اینگونه اند؟! – دوم؛ عده ای از نامزدها شعارها و برنامه های غیر قابل دسترسی (حداقل در طول چهار یا حتی چهل سال) را اعلام کرده اند که جز تظاهر جهت کسب آرا هیچ هدف دیگری را ندارند… همه می دانیم که تا کنون شعار سر دادن هیچ گره ای از مشکلات مردم و شهرمان را باز نکرده و با چشم پوشی از واقعیات و شرایط اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی موجود نمی توان وعده های تو خالی و دست نیافتنی داد… براستی که گذشته گان چه زیبا گفته اند که ((سنگ بزرگ نشانه نزدن است!)) باید از ایشان سوال کرد که در عمل چه کار فرهنگی، اجتماعی، علمی و عمرانی را (نه از روی منافع شخصی، بلکه از روی مسئولیت پذیری) برای شهر پاوه انجام داده اند که اکنون دلسوز شهر شده و برنامه های غیر قابل اجرایی ارائه می دهند؟ آیا جز این است که بدنبال منافع شخصی و کسب شهرت و منصب اند؟ – سوم؛ یکی از نامزدها در تبلیغات خود به برخورد فیزیکی (در صورت وجود مشکلی) اشاره کرده بود! از ایشان می خواهیم صعه سدر داشته و بجای شعار دادن و درگیری فیزیکی (آنهم در عصر تعاملات انسانی و ارتباطات گفتاری) راه منطق و گفتگو را در پیش بگیرند! براستی که جای تعجب است که چرا اشخاصی که درعکسها و پوسترهای تبلیغاتی خود ژست روشنفکرانه به خود گرفته اند، در عمل به تفکر و تعامل اعتنا نمی کنند و راه برخورد فیزیکی را یکی از بهترین گزینه های رفع مشکل می دانند؟ آیا راه و منش معتمدین و مسئولین این است؟! – و چهارم اینکه طبق اظهار نامزدها، برخی از آنان به کار گروهی و ائتلاف باور ندارند و از هم اکنون کار فردی و تک روی را سر لوحه برنامه های خود قرار داده و حتی در مواردی مشاهده شد که خود را روشنفکر و دلسوز نشان داده و مردم پاوه را به عشیره گری و طایفه بازی متهم کرده اند… آیا این درست است که چون این عده به ائتلاف و کار گروهی باورندارند همه را زیر سوال ببرید و به طایفه گری و عشیره بازی متهم کنند؟ براستی که دوصد گفته چون نیم کردار نیست! خطاب به این عده باید بگوییم که امیدواریم هنگام شمارش آرا، شاهد تک رأی هایشان نباشیم! در هر صورت انتخابات آغازی و پایانی دارد و گذری است بر روی تغییر، و این ما هستیم که با نگاه و انتخابمان در شرایط کنونی، تغییرات را رقم می زنیم و فرداهای خوب یا بد را می سازیم… پس بیایید گذشته را تکرار نکنیم و دست در دست هم نهیم و فردایی بهتر بسازیم…
با سپاس سید عبید فخرالدینی ۱۹/۳/۹۲
باسلام
لیست ائتلافی خانه موسیقی در سایت خانه موسیقی موجود است.
shemshal.com