گردآورنده: میلاد یوسفی
هر جیز که هدف و غرضی در آن هست ناچار تابع حدود و قوانینی است و هرچه نظم و قانونی دارد ناچار دارای مقیاس و میزانی نیز هست که به آن سنجیده می شود و از روی این سنجش است که درست را از نادرست و کامل را از ناقص می توان باز شناخت.سنجش و آزمایش لازمه ترقی و پیشرفت هر فنی است تا خطا را از صواب نشناسیم از خطا پرهیز نمی کنیم و کار ما بی نقص نمی شود. زرگر ساخته خود را به محک می سپارد و نویسنده آثار خویش را در معرض انتقاد قرار می دهد.
انتقاد عبارت است از انتقال اطلاعات به دیگران به نحوی که افراد مورد انتقاد بتوانند آن را در جهت مصالح خود به کار برند.انتقاد، امروزه یکی از فنون ادبی است و فن مهمی است. منتقد حقیقی به قدر یک شاعر ونویسنده بزرگ ممکن است به ترقی ادبیات خدمت کند.میدان کوشش منتقد نیز وسیعتر از قلمرو نویسنده است. اگر نویسنده فقط به خواننده خطاب می کند منتقد با هر دو سروکار دارد.در اثر گوشش منتقد، ادبیات و همه فنون هنر از دو جنبه ایجاد و ادراک رو به کمال می رود.
فن انتقاد وظیفه مهمی برعهده دارد و آن معرفی آثار جدید و تعیین ارزش آن هاست تا خواننده، از میان این آثار فراوان، سرگردان نشود و در فرصت کمی که دارد بر حسب ذوق خود بتواند کتابی را برای خواندن برگزیند و در ادراک دقایق آن از منتقد، که به علم و ذوق لیاقت رهبری یافته است، کمک بخواهد.
در انتقادهای متداول، انتقاد کننده معمولاً به شکلی غیرمنصفانه فقط روی نقاط ضعف انگشت میگذارد.
انتقاد به صورت متداول خود جریانی منحصراً یکسویه است.
انتقاد نادرست احتمال رشد و پیشرفت را از بین میبرد. این شیوه با تمرکز بر روی اعمال گذشته فرد روزنه هر نوع جبران و پرهیز از خطا را میبندد.
برای اینکه انتقادمان سازنده باشد و از آن احساس خشنودی کنیم، باید به یک پرسش کلیدی پاسخ دهیم: اطلاعاتی را که میخواهیم به فرد مخاطب بدهیم، چگونه بیان کنیم که از یک طرف مخاطب ما آن را بپذیرد و از آن سود ببرد و از طرف دیگر به بهبود روابط ما با او کمک کند "به عبارتی دیگر" چه بگوییم ؟ "و" چگونه بگوییم ؟"
در مجموع انسانها نیازمند انتقاد کردن و انتقادپذیری موثر و مثبت برای تکامل خود ، گروه و سازمان هستند. این نقد افراد ، سازمانها و جوامع را به سوی تعالی سوق میدهد در حالی که نقد منفی ، روحیه خصومت و پرخاشگری و تضاد را گسترش داده و افراد و سازمانها را به سوی عدم بهرهوری از منابع انسانی و مادی و در نهایت نابودی آنها سوق میدهد.
منابع: فرهنگ و اجتماع از دکتر پرویز خانلری و سایهای معتبر
سلام
زیبا بود
براتون آرزوی موفقیت دارم
سلام آقای یوسفی
مطلب بسیار جالبی بود.
من تازه آدرس شما رو پیدا کردم.
انشاالله در پناه حق موفق و پیروز باشید .
با آرزوی پیشرفت روز افزون شما و دوستان
با تشکر از دوست عزیزم کاک میلاد.
مطلب خیلی علمی،جالب، دقیق و خلاصه و مفیدی بود. امیدوارم روزی برسه که همه ما فرهنگ انتقاد و انتقادپذیری رو در وجود خودمون نهادینه کنیم تا بتونیم هرچه بهتر و بیشتر به سمت کمال حرکت کنیم.
سلام کامبیز جان
ممنون از اینکه به پینوس سر زدی
خیلی خیلی خوشحال شدم از اینکه نظرتو اینجا دیدم
به دوستان سلامم رو برسون. امیدوارم که همیشه بهمون سر بزنی
کاک یحیی ازتون تشکر می کنم که قابل دونستید و این مطلبو خوندید و نظرتون رو در مورد اون دادید. منم امیدوارم که همگی انتقاد رو به خاطر رفع کاستی ها و کمبودها و سوق دادن افراد به مراحل بالاتر در زندگی انجام بدهیم نه به خاطر خودنمایی و کوچک کردن هم نوعان خود.
سلام اقا میلاد مطلبتون خیلی مفید بود مرسی خسته نباشی
با سلام و تشکر …
مختصر و مفید…
به نظر من هم در جامعه ای مثل جامعه ی ما که انتقاد پذیری کم است اگر فقط به چه گفتن کفایت کنیم شاید ضررش بیشتر از نگفتنش باشد اما اگر چگونه گفتن را هم رعایت کنیم نتیجه بسیار بهتری میدهد این تجربه ی شخصی را داشته ام که چون چگونه گفتن را رعایت نکرده ام به مشکل برخورد کرده ام . با سپاس فراوان