در تعریف انسجام میگویند که ویژگیاى است که در آن نیروى اعمال شده بر اعضا و جامعه براى ماندن در گروه بیش از کل نیروهایى است که میکوشد آنان را به ترک گروه وادار سازد و انسجام ایشان را از میان بردارد.
به سخن دیگر، گروهها و جوامعایى که در آنها اعضا یکدیگر را دوست دارند و میخواهند در حضور یکدیگر باقى بمانند و فعالیت کنند، گروهها و جوامع منسجم هستند. چنان که گروهها و یا جوامعایى که اعضاى آن به یکدیگر جذب نشدهاند، جوامع از هم پاشیدهاى هستند که از نظر سطح انسجام در پایینترین حد خود قرار دارند. همبستگی یا انسجام گروه یکی از شاخص های مهمی است که بر اعضای گروه اثر زیادی دارد. گروه ها از لحاظ انسجام متفاوتند. انسجام حدی است که در آن افراد گروه جذب یکدیگر شده و در هدفهای گروه سهیم هستند . هر قدر اعضای گروه بیشتر جذب یکدیگر شوند و هدفهای فردی اعضای گروه هماهنگ تر باشد، انسجام گروه بیشتر خواهد شد.
اعضای گروه های کاملا منسجم به احتمال قوی با هدف گروه توافق دارند، چون در این گروهها بر همرنگی تاکید می شود و اعضا می خواهند همچنان عضو گروه باقی بمانند.
عوامل چندی انسجام گروه را تحت تاثیر قرار می دهد[۱]، این عوامل عبارتند از:
۱) مدت زمانی که اعضای گروه با یکدیگر سپری می کنند
اگر فردی فرصت نداشته باشد تا به ملاقات دیگران برود و با آنها تعامل داشته باشد، احتمالا مجذوب آنان نخواهد شد. هرچه افراد مدت زمان بیشتری باهم باشند، دوستی آنان محکم تر خواهد شد. زیرا به ناچار شروع به صحبت می کنند، از خود واکنش نشان می دهند، بین آنها رابطه ی متقابل برقرار می شود و این روابط به نوعی علاقه ی مشترک تبدیل و آنان جذب یکدیگر خواهند شد.
۲) مشکل بودن عضویت در گروه
هرچه ورود به گروه مشکل تر باشد، انسجام گروه بیشتر می شود.
۳) اندازه گروه
با بزرگ شدن اندازه ی گروه، انسجام آن کاهش می یابد، بخاطر آنکه تعامل اعضا مشکل تر می شود. در گروههای بزرگ امکان تشکیل گروهکها در درون گروه افزایش می یابد و این باعث کاهش انسجام کلی گروه می گردد.
۴) تهدیدات خارجی
هرگاه گروه با تهدید گروههای دیگر مواجه شود، بر انسجام خود می افزاید. در موارد خاص که گروه احساس کند توان مقابله با تهدیدات گروه دیگر را ندارد، انسجام کمتر خواهد بود.
۵) موفقیتهای گذشته
اگر گروه گذشته ی خوب و موفقی داشته باشد، دلگرمی و صمیمیت اعضا بیشتر می شود و انسجام آن افزایش می یابد، مطالعات نشان داده است که رابطه ی بین انسجام و بهره وری به هنجارهای عملکردی که بوسیله ی گروه ایجاد شده است، بستگی دارد.
در یک گروه منسجم اعضا از گروه لذت می برند، در فعالیتهای گروه مشارکت دارند، اهداف گروه را قبول دارند، در جلسات کمتر غیبت می نمایند. البته یک گروه منسجم می تواند برای سازمان پیامدهای منفی مانند بی توجهی یا مخالفت با علایق سازمان را نیز به همراه داشته باشد.
راستی هدفت از این مقاله چه بوده؟
اگر خودتان موفق به کشفِ هدفم شدید، یک جایزه ی خوب پیش من دارید!
سوال رو با سوال جواب نمی دن!؟جایزه هم نمی خام!
من سئوال نپرسیدم، فقط یک پیشنهاد دادم!
سلام و تشکر؛ جا داشت که یکم بیشتر توضییح می دادید تا مطلب بهتر جا بیفتد. برای بهتر انجام دادن کارها و برنامه ها و همچنین رسیدن به هدف های والایمان بدون شک به گروه نیاز است، یک دستی نمی توان کف زد اما دو دستی چرا! و انسجام گروه نیز عاملی است که برای به نتیجه رسیدن فعالیتهای گروه و پیشرفت و حرکت بهتر گروه ضروری است ؛؛؛ راستی منظرتون از بند ۲ ( مشکل بودن عضویت در گروه) این است که: جذب افراد در گروه منوط به حصول معیارهای مورد نظرمان توسط آن افراد باشد؟ و تا فرد مورد نظر به معیار های ما نرسد اجازه ندهیم به گروه ما بپیوندد؟
میلاد جان تمثیلی که در ابتدای نظرت ارائه دادی، توضیحی مناسب برای درکِ تاثیر برجسته ی گروه و ارجحیتِ فعالیتِ جمعی بر فعالیتِ فردی است. در موردِ سئوالت نیز باید بگویم خیر، اصلا منظور آن نیست!! چه بسا شما معیارهایی را برای عضویت در گروه قرار دهید و فردی بیاید و آن معیارها را بصورتِ ظاهری در خود پدید آورد. در اینصورت این فرد شایستگیِ عضویت در گروه شما را دارد زیرا ملاکهای شما را در خود دارد. و چه بسا شما او را در گروه خود عضو بپذیرید و او در شما نفوذ کند و بعدها ماهیتِ خود را نشان دهد و شما آنوقت به این پی ببرید که او برای چیزی دیگر آمده و ملاکهای شما را فقط به منظور نفوذ در گروهِ شما و براندازیِ آن گروه در خود جمع کرده باشد!! *** پس منظور از سخت بودنِ عضویت در گروه چیزی فراتر از دارا بودنِ چند معیار تعیین شده است و آن عبور افراد از یک فیلتر تربیتیِ نسبتا طولانی براساس ایدئولوژیِ موردِ نظرمان است.*** مثلا الآن این شیوه ی عضویت در سایتِ پینوس از دیدگاهِ مدیریتی، غیراستانداردترین و نامطمئن ترین شیوه ی عضویت در گروه است!! *** امیدوارم توانسته باشم جوابت را بدهم.
افرین متین مخت خوب کار میکنه جالب بود حضرت متین
محسن جان مخم هرچقدر هم که فعال باشه به اندازه ی مخِ شما علوم ساسی ها که فعال نیست!!!!