ظلم و استبداد حاکمان سرزمینهای اسلامی، آنچنان مردم را تحت فشار قرار داده که وضعیت در این کشورها به حد انفجار رسیده است و مترصد کوچکترین جرقه می باشد. اولین جرقه پارسال در تونس زده شد و به سرعت برخی دیگر از کشورهای عربی را فرا گرفت؛ و دیکتاتورهایی چون " بن علی" و " مبارک" را پس از سه دهه حکمرانی مستبدانه، وادار به فرار و استعفا کرد. " قذافی" نیز که با زبان قدرت و اسلحه، مردمش را تهدید می کرد، پس از چهار دهه ظلم و جنایت به وضع اسفباری از سریر قدرت به حضیض ذلت کشیده شد. انقلابهای مردم منطقه هنوز تمام نشده و در کشورهایی چون یمن و سوریه و … نیز ادامه دارد. دیر یا زود سایر دیکتاتورها هم سقوط خواهند کرد؛ زیرا این، سنتی ثابت و غیر قابل تغییر است که : در تقابل مردم و دیکتاتور، پیروزی نهایی ـ هرچند زمانبر و هزینه بردار هم باشد ـ با مردم است. متاسفانه دیکتاتورهای منطقه به جای عبرت و درس آموزی از این رویدادها و رها کردن قدرت یا ایجاد تغییرات اساسی ـ قبل از به زیر کشاندهشدنشان ـ ، محکم به تخت قدرت چسبیده اند
با سقوط دیکتاتورهای تونس و مصر و ایجاد تغییراتی در حکومت پادشاهی مغرب، مردم این کشورها برای اولین بار در انتخاباتی آزاد شرکت کردند. نتیجه انتخابات، بیانگر پیروزی چشمگیر اسلام گراها می باشد که این امر برخی را غافلگیر و عده ای را نیز به واکنش و موضع گیری واداشت. از جمله عوامل این پیروزی عبارتند از:
۱. عدم موفقیت احزاب لاییک و سکولار در اداره ی مملکت و عقب افتادگی این کشورها در طول مدت زمامداری آنها؛
۲. حضور اسلام گراها در صحنه، به عنوان اپوزیسیون با دیدگاه و مشی اصلاح طلبانه؛ که در این راه هزینه های فراوانی را هم پرداخته اند؛
۳. عرضه ی خدمات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و… توسط اسلامگراها به جامعه و همچنین ارائه ی برنامه ها و شعارهایی زیبا و دلربا؛
۴. مسلمان بودن اکثریت مطلق مردم این کشورها و تمایل آنان به اجرای قوانین و احکام اسلامی؛
۵. موج بیداری اسلامی و گرایش مردم منطقه به اسلام.
احزاب اسلام گرای پیروز در انتخابات اخیر ( آزادی و عدالت در مصر، عدالت و توسعه در مغرب و النهضه در تونس ) که دارای مشی میانه روانه و منتسب به مدرسه ی " اخوان المسلمین" می باشند، بارها شعار" الاسلام هو الحل : راه حل، اسلام است " را مطرح کرده اند و به صراحت خواهان حکومتی مدنی با مرجعیت اسلامی بوده اند.
اکنون که احتمال به قدرت رسیدن این احزاب و تدوین قانون اساسی توسط آنها فراوان است، توجه به نکات زیر ضروری به نظر می رسد:
۱. قانونی که تدوین می کنند، باید حاوی ارزشهایی چون احترام وکرامت انسانی، عدالت، شورا و … با رعایت قواعد دموکراتیک باشد.
۲. تدوین قانون اساسی بر مبنای رهنمودهای قرآن و سنت و با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی می باشد. در تدوین این قانون علاوه بر حضور مجتهدین آگاه به کتاب و سنت، حضور متخصصین سایر زمینههای علوم انسانی و تجربی نیز لازم می باشد. بنابراین احزاب اسلامگرای پیروز در انتخابات، نباید دعوت از سایر احزاب و گروهها و افراد متخصص در زمینه های مختلف را فراموش کنند.
۳. خداوند اصول و موازین کلی و اساسی زندگی را در زمینه های مختلف بیان کرده است؛ و کار فرد مسلمان، استخراج و استنباط برنامه و قوانین تفصیلی، برای مسائل و رویدادهای جامعه ی خود می باشد. این قوانین تفصیلی، برداشتی است از آن آموزه های اساسی، با درنظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی موجود؛ و استفاده از تجربیات و دستاوردهای بشری ای که با این اصول و رهنمودها تعارض نداشته باشند. پس قوانین سیاسی، اقتصادی و … برداشتهایی است عصری و متناسب با نیاز جامعه آن زمان، که ممکن است آیندگان تشخیص دهند: برداشتهای گذشته اشتباه بوده یا متناسب با نیازهای آنان نیست؛ و بنابراین آنها را تغییر داده یا حذف کنند.
بنا به آنچه بیان شد، سیاست ما و اقتصاد و… عینِ دیانت ما نیست؛ بلکه برداشتی است از آموزه های قرآن و سنت، که احتمال خطا و اشتباه در آن وجود دارد؛ بنابراین باید هوشیار بود و دقت کرد تا مخالفت با این برداشتها، به مثابه ی مخالفت با دین، و توجیهی جهت سرکوب مخالفان قلمداد نشود.
۴. امروز چشم جهانیان به این احزاب دوخته شده است و گفتار و رفتار آنان را به دقت زیر نظر دارند. تاکنون احزاب و افراد لائیک و سکولار در این کشورها حاکم بوده اند؛ و مسلمانان و احزاب اسلامی در جایگاه مخالف و اپوزیسیون، شعارهای زیبا و دلنشینی درباره آزادی، عدالت، حقوق و کرامت انسانی و … سر داده اند. اکنون که پیروز شده و در مسند قدرت قرار گرفته اند، اگر به این وعده ها عمل نکنند، نه تنها غیر مسلمانان را نسبت به احزاب اسلامی و اسلام بدبین می کنند بلکه مسلمانان را نیز از آنان و حتی خود اسلام مایوس خواهندکرد؛ به گونه ای که ممکن است تا مدتها از بر زبان آوردن نام اسلام شرم داشته باشند. چنان ضربه ای به مسلمانان وارد می کنند که شاید جبرانش برای نسل ما غیرممکن باشد.
از خداوند قادر متعال خواهانم به احزاب اسلامگرا ی پیروز فهمی دقیق، عمیق ، شامل و واقعگرایانه و بینشی میانه روانه از اسلام و مَنشی به مقتضای آن را عنایت فرماید.
حیدر غلامی
پاوه ـ ۱۷/۱۰/۱۳۹۰
سلام ؛ده سو وه ش بو کاک حه یده ر
slam kak haydar dasta wash bo , matlabewa fra al be
سلام
* ممنون کاک حیدر مطلب کامل و مفیدی بود جزاکم الله خیرا* و این جمله ی آخرتون بسیار زیبا بود.از خداوند قادر متعال خواهانم به احزاب اسلامگرا ی پیروز فهمی دقیق، عمیق ، شامل و واقعگرایانه و بینشی میانه روانه از اسلام و مَنشی به مقتضای آن را عنایت فرماید.
هوالمستعان*سلامو خوا گیانی سه رو شمه،ده س وه شی تا مه که رو کاک حه یده ر؛*أللهم ادفع الظالمین بالظالمین و اجعلنا من بین أیدیهم سالمین*أللهم أعز الأسلام و المسلمین* سه ر به ر زی بیدی.