نویسنده: :دکتر شعله ظهیری /// بی تردید مهم ترین عامل نفوذ زبان و ادب عربی به مناطق کرد نشین، لشکر کشی های عرب های مسلمان به این مناطق بوده است.
مسلمانان عرب چون شهری راد فتح می کردند، بات فرستادن افرادی برای تبلیغ و ترویج اسلام به مناطق فتح شده، مردمان آن جا را به فراگیری قرآن، زبان عربی و علوم اسلامی وادار می نمودنداز دیگر سوی نو مسلمان کردنیز، برای درک مفاهیم و تعلیمات دین جدید و آشنایی با احادیث نبوی باید زبان عربی را می آموختند. لازم است بدانیم در مورد فتوحات اسلامی کردستان و چگونگی مسلمان شدن کوردها، به دلیل نحوه ی اخذ منبع خبر و راویان مختلف، اخبار و گزارش های متناقض و متعارضی به ثبت رسیده است که ضمن مطالب قبل به آن ها اشاره شد. در این جا برای تبییین و توضیح بیشتر به دو دیدگاه کاملا” متناقض در باره ی چگونگی پذیرش اسلام توسط کوردها که در طرح پژوهشی دکتر رسول نژاد و سرباز ( رسول نژاد همکار، ۱۳۸۸ش،۱۳و۱۲) آمده است اشاره می شود:
دیدگاه اول:
استقبال کوردها از اسلام و پذیرش آن به عنوان آیین رهای بخش، این دیدگاه اکثر مورخین قدیمی و برخی برخی از مورخین معاصر است که معتقدند در هنگام ورود عرب های مسلمان در گیری قابل توجهی اتفاق نیافتاده است و از استقبال کوردها از اسلام و فرستادن سفرا نزد پیامبر(ص) خبر داده اند، از جمله شرفیابی جاپان کردی در مکه به خدمت پیامبر (ص) و زندانی شدن ابو بصیر توسط قریش و دیدار بوخ دوز و هیأت به ظاهر بازرگانی با جن که در ضمن مطالب قبل مفصلا” به آن ها اشاره شد و نیز تماس های سران کرد با سپاهیان اسلام در حلوان و تکریت. کوردها چون اسلام را با خواسته های فطری خود و نیز توصیه های بر جا مانده از دین اصلی زرتشت هماهنگ یافتند . کوردها چون اسلام را با خواسته های فطری خود و نیز توصیه های بر جا مانده از دین اصلی زرتشت هماهنگ یافتند با آغوش باز پذیرفتند و به طرفداری از سپاهیان اسلام علیه ساسانیان قیام هایی بر پا نمودندو در ادامه فتوحات اسلامی نیز نقش نهمی را ایفا نمودند. از مورخانی که این دیدگاه را قبول دارند می توان به استاد محمد حسن حمه کریم، دکتر حسین خلقی، عبدالرحمان شرفکندی ” هه ژار” شاعر ملی کرد و استاد محمد امین زکی بیگ اشاره نمود.( رسول نژاد و همکار)
دیدگاه دوم:
اجبار کوردها به پذیرش اسلام. این دیدگاه منتسب به واقدی و برخی نویسندگلن معاصر است که در منابع خود از یک طرف به قتل و غارت و مثله کردن زنان و مردان کرد و ویران کردن عبادت گاه های آنان توسط سپاهیان اسلام و از طرفی دیگر به مقاومت سرسختانه ی کوردها در برابر آن ها اشاره می کنند.
این گونه منابع از جعل اسناد و دادن نسبت های ناروا به بزرگان دین و حتی شخص پیامبر نیز خوداری نکرده اند. از جمله این تهمت های نابخشودنی، نفرین کردن فرستاده ی کوردها به نام ” بوغ دوز ” توسط رسول اکرم (ص) و نفرین قوم کرد توسط ایشان و نیز تحریف نام قبیله ” باجن” به جنیان نصیین که از ساکنان بوتان بودند( همان ۱۶و۱۵) این نویسندگان معتقدند که کوردها در مقابل سپاهیان عرب مسلمان به دفاع بر خاسته و مناطق کرد نشین که بخش اعظم آن در دل کوه ها و دره های صعب العبور واقع شده بود، از جمله جاهایی بودکه به سختی به تسخیر فاتحان مسلمان در آمد. ( بهرامی نیا،۱۳۸۶ش، ۹) و حتی سپاه اسلام در برخی از مناطق کرد ستان و به ویژه در اورامان و پاوه تا حدی با مقاومت سرسختانه ی کوردها مواجه شدند که فرمانده سپاه اسلام (بابایی، ۱۳۹۲ش،۴۱) و اشاره نموده اند که با وجود تسلط ظاهری عرب ها، کرده ها دست از طغیان بر نمی داشتند و در سال بیست و پنج هجری و در زمان خلافت خلیفه سوم مکررا” طوایف کرد در اقصی نقاط ایران برای دفع عرب ها تلاش کردند و هم چنین در زمان خلافت علی (ع) کوردها همراه با سایر طوایف ایرانی و مسیحیان در طغیان و شورش های خریط ( نزدیک اهواز ) شرکت نمودند ( یاسمی ۱۳۶۳ش، ۱۷۷-۱۷۶) و نیز در پاره ای از موارد کرد ها به جنبش خوارج علیه خلافت علی (ع) پیوستندو نیز این که کسانی که در شهر زورتوسط زید بن علی مسلمان شده اند، نشانه ی از اسلام آوردن کوردها به مرور زمان و مخالفت در برابر مهاجمان عرب بوده است. ( بهرامی نیا،۱۳۸۶ش، ۹) در همین راستا واسیلی نیکتین معتقد است: که ” کوردها حتی پس از گرویدن به دین اسلام چندین بار سر به شورش بر داشتند و خاطر نشان می کند که “” باید دلیل مقاوت سرسختانه ی کوردها در برابر عرب ها را بیشتر از دید اجتماعی و کمتر دید مذهبی جستجو کرد. عشایر کرد در برابر عشایر عرب درست به همان گونه مقاوت می کردند که در برخورد با هم برای چراگاه ها پیش می آمد” (واسیلی، ۱۳۷۸ش، ۳۸۶)
با تحلیل این دو دیدگاه قول ارجح کهن بیشتر تاترخی نیز تأیید می نمایند این است که کرد ها مقاومت چندانی در مقابل عرب های مسلمان نکردند. خدمات شایان توجه کوردها به زبان قرآن و نیز همت آنان در گسترش دین اسلام توسط قهرمانانی چون صلاح الدین ایوبی و رشادت های دیگر کوردها، هرگز از سر اجبار نبوده و تأیید این مطلب آن که وجود طوایف “اختیار الدینی” در میان کوردها نشان از این دارد که “در بیشتر مناطق کردستان کوردها به صورت اختیاری و بدون جنگ اسلام را قبول کردند برای مثال در منطقه بانه، طوایف کردی با میل و اختیار خود دین اسلام را اختیار نمودند، بعدها به “اختیار الدینی ” معروف شدند” (گروهی از مستشرقین ، ۱۳۶۷ش،۹۰ )
خدمات متقابل کوردها و اسلام
اسلام به عنوان دینی الهی و جهان شمول، خدمات بنیادی را به تمام ملل جهان، حتی آن ها که این دین را نپذیرفتندف ارائه نمود. که در این میان سهم ایرانیان و کوردها در بهره مندی از اسلام قابل توجه است. خدماتی که اسلام به مردم کرد ارزانی داشت، تقریبا” در همان چهارچوب خدماتی است که اسلام به سایر ملل عرضه کرده است. اسلام تحولی عمیق در اندیشه و روح آن ها ایجاد نمود، اخلاق و ادابشان را بهبود بخشید و روح معاضدت و تسامح را جانشین تعصبات دنیای باستانی کرد( زرین کوب، بی تا،۸) خدمات عمیق و ریشه دار اسلام تحولی بود که در کیان اندیشه و روح مرد کرد به وجود آمد. رشد اخلاق و تربیت
وبهبود سنت ها و آداب و رسوم را سبب شد و با فراهم آوردن بسترهای مادی و معنوی مناسب، موجب شکوفت شدن استعدادهای نهفته، ایجاد شور و ایمان حیات واقعی در میان مردم کرد شد و مردم را آزادی معنوی بخشید.
در مقابل کوردها هم در در همان دهه های اول پیدایش اسلام، به استقبال آن به مکه و مدینه رفتند و با آغوش باز، آن را پذیرا شدند و در راه گسترش و اعتلای آن از هیچ خدمتی دریغ نورزیدند. خدمات علمی و ادبی دانشمندان کرد به فرهنگ اسلامی و ادب عربی چون خدمات دیگر ایرانیان قابل انکار و اغماض نیست و بزرگان در مورد این خدمات گفته ها دارند، تا آن جا که امام غزالی نقل شده است که فرهنگ اسلامی در برهه ای از زمان بر سه ستون مهم بنا شده بود که مایه ی استواری آنم بودند، آن ها عبارتند از : آمدی دینوری و شهرزوری (رسول نژاد،۱۳۸۱ش،۷۷)
در زمینه خدمات سیاسی و نظامی کوردهابه جامعه ی اسلامی به عنوان نمونه می توان به حکومت مروانیان در جزیره و دیاربکر، به ویژه حکومت ” ملک احمد بن مروان کردی” ملقب به ناصر الدوله که چون دژی محکم در مقابل یورش های رومی ها به سرزمین های اسلامی و ایستادگی نمود (همان) و نیز خدمات حکومت ایوبیان به ویزه شخصیت مشهورصلاح الدین ایوبی، در مقابله با یورش های ویرانگر صلیبی ها، اشاره نمود. خدمات صلاح الداین ایوبی، موجب اعجاب شعرای عرب گشته و در مدح و ستایش وی قصیده ها سروده اند. ( نک: خاکپور، ۱۳۹۲، ۲۷)اما اسلام کوردها را که از زمان سقوط مادها، دارای حکومت و دین واحدی نبودند، و از لحاظ فرهنگی و فکری رشد چندانی نکرده بودند، نه تنها از ستم ساسانیان و رومی ها نجات داد، بلکه آن ها را با ظهور اسلام، به استثنای قرن اول که ساختار متعصب خاندان اموی دیگرملت ها را موالی به حساب می آوردند و به آن ها اجازه اظهار وجود نمی دادند. از همان آغاز مجال ظهور یافتند و موقعیت های خوبی را گسب نمدند. از جمله در شهر های جلولاءو حلوان، دو شخصیت کرد، به عنوان والی منصوب شدند. ( حمه کریم،۱۹۹۷م، ۶) و توانستند زیر سایه اسلام، چند امیر نشین اسلامی در مناطق کردستان تشکیل دهند. از جمله: امیر نشین حسنویه ( ۴۰۶_۳۵۰ ه.ق) ، مروانی ( ۴۷۸_۳۷۳ ه.ق) عیاری( ۵۱۱_۳۸۱ ه.ق) و حکومت مقتدر ایوبیان ( خلیقی،۱۹۹۲ه.ق۱/۲۲۱) در ادامه نگاه مختصری به تعدادی از مهم ترین امارت های کردی خواهیم داشت.
حکومت ها و امارت های کوردی در تاریخ اسلامی
تاریخ سیاسی کوردها با ورود اسلام و تسلط عرب ها بر ایران و انحلال امپراطوری بزرگ ایران وارد مرحله ای تازه شد. کوردها در سایه سار اسلام توانستند در قالب حکومت های منطقه ای به اداره سرزمین خود زیر نظر خلافت عباسی و عثمانی مشغول شوند. این حکومت ها عبارت بود از: حکومت سالاری (۴۲۰_۳۰۰ه.ق)؛ این حکومت بت تصرف آذربایجان توسط ” یوسف دیسم” پسر “ابراهیم کرد ” آغاز شد. وجود سپاهیان کرد در لشکر ” وشمگیر” از جمله شاخصه های این دوران است. (جاف،۱۳۵۶ش.ش،۷)
حکومت رادویه آذربایجان(۴۶۳ه.ق) درباره آغاز حکومت راودیان است. تجدید بنای شهر اطلاعات اندکی وجود دارد. اما یک دوره چهارصد ساله ی حکومت در آذربایجان است. تجدید بنای شهر تبریز از اقدامات عمرانی خاندان راودی است. ( فهیمی، مقاله ” راودیان” دانشنامه اسلام)
حکومت دوستکیه و مروانیه دیاربکر( ۴۸۹_۳۵۰ه.ق) مؤسس حکومت دوستکیه “ابو شجاع باذ بن دوستک” بود. او بر مناطقی هم چون دیاربکر و نصیییبن حکومت نمود. پس از او ” ابو علی حسن بن مروان ” مؤسس حکومت مروانی بر حکومت نشست. حکومت مروانی نیز بر مناطق از سال ۳۸۰تا سال ۴۸۹هجری ادامه داشت. ( زکی بیگ،۳۸۱ش،۲/۶۶_۴۷)
حکومت حسنویه شهروز (۴۰۵، ۳۴۸ه.ق) خلیفه بغداد سال ۳۳۰ه.ق
در مقابله با امیر حسین برزیکانی رئیس عشیره کرد بزریکانی شکست فاحشی خورد. ( ابن کثیر، ۱۹۸۹م، ۱۱/۲۲۹ ) و به دنبال آن تمیر حسنویه و سپس بدر بن حسنویه حکم رانی کردستان ” دینور، همدان ، نهاوند، لرستان و کرمانشاه” را به دست آوردند که مقارن با حکومت آل بویه بود. بدر نسبت به عضد الدوله امیر آل بویه وفاداربود. ( با با مردوخ، ۱۳۶۴ش، ۳/۴۳_۴۱) تاریخ نویسان نسبت به بدر نظر خوشبختانه ای داشته و از آن به نیکی یاد کرده اند.در زمان بدر، زبان و ادب کردی و پارسی رواج یافت و کتاب خانه هایی در شهر های کردنشین به وجود آمد.( اذکایی، مقاله ” حسنویه ” دائره المعارف اسلامی ).
حکومت ایوبیان در وصر و شام ( ۶۵۸_۵۶۴ه.ق) صلاح الدین بزرگترین حکومت کردی را تأسیس نمود . هر چند سلسله ایوبیان دولتی اسلامی بدون گرایش های قومی بود اما در تمام فتوحات و جنگ ها صلاح الدین عده زیادی از عشایر و امرای کرد شرکت داشتند.( ابن شامه، ۱۹۹۷م، اصفهانی، بی تا۳۲۸) لازم به ذکر است فعالیت سلاطین ایوبی محدود به امور نظامی نبوده بلکه در زمینه های فرهنگی و عمرانی و اقتصادی نیز منشاء تحولات عظیمی بوده اند.( زکی بیگ،۱۳۸۱ش، ۲/۱۲۳_۸۲)
حکومت اتابک لر بزرگ(۸۲۷_۵۵۰ه.ق)؛ این حکومت در جنوب شرقی لرستان توسط ابوطاهر نواده ی ابو حسن فضلوی تأسیس گردید. ” امرای فضلویه” اتابکان لرستان که در اصل کوردهای شام هستند، از طریق آذربایجان به ایران آمده و مقارن ششم هجری در حدود اشتران کوه و جلگه های شمالی آن رحل اقامت افکنده اند. ( ابن بلخی، ۱۳۷۴ ش، ۳۹۰_۳۹۴؛ مستوفی قزوینی، ۱۳۳۹ش،۴۳۳)
حکومت اتابک لر کوچک (۱۰۰۶_۵۸۰ه.ق) مؤسس آن ” شجاع الدین خورشیدی “بود. امرای این سلسله تا اواسط قرن دهم هجری یعنی تا ایام سلطنت شاه طهماسب اول صفوی باقی بودند و در عهد شاه عباس اول منقرض شدند. ( بدلیسی،۱۳۷۷ش،۱/۳۲؛ زکی بیگ ۱۳۸۱ش، ۲/۲۱۲_۲۰۱).
حکومت زندیه ( ۱۰۰۶_۵۸۰ه.ق) کریم خان زند توانست پس از فروپاشی حکومت نادر شاه افشار، بخش های مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود در آورد ( طباطبایی۱۳۸۵ش، ۱۰۷)
حکومت اردلان ( ۱۸۶۷_۱۲۲۰م) مؤسس این سلسله “بابا اردلان ” از خاندان کرد مروانی بودکه در اواخر عهد عباسی و در استانه ی هجوم مغول حکومت تشکیل داد. او از سوی چنگیز خان به حکومت شهروز رسید. وی خیلی زودطوایف دره های اورامان را تابع خود نمود. به اذعان مورخان معاصر هیچ حکومتی به اندازه ی حکومت اردلان پایدار و با عظمت نبوده است، به طوری که بیش از دو قرن به طور مستقل حکومت کرده اند. ( زکی بیگ،۱۳۸۱ش، ۲/۲۲۳-۲۱۲)
حکومت براخوی( ۱۳۸۳ش، ۱۲۴۵م)؛ طایفه براخوی از کوردهای ساکن در منطقه ای در سیستان و بلوچستان هستند که در سال های نامشخص به این منطقه کوچ کرده و موفق به تشکیل حکومت شده اند. این کوردها هنگام لشکر کشی نادر به هند او را یاری رساندند. ( زکی بیگ،۱۳۸۱ش، ۲/۲۸۲-۲۲۵).
نتیجه گیری :
- ارتباط کوردها و عرب ها به دوران هخامنشی باز می گردد و در عصر اشکانی ادامه می یابد. اما در دوران ساسانی (=جاهلی) به خاطر هم جواری کردستان با مراکز ادبی اعراب، کوردها تا حدی به زبان عربی آشنا و مفاهیم آن مأنوس بوده اند
- در دهه های آغازین ظهور اسلام که دعوت علنی اسلام منطقه کردستان را فراگرفت. نقش صحابه و تابعین بزرگوار و سایر رجال مذهبی کردستان، در نفوذ زبان و فرهنگ عربی برجسته است.
- امواج فرهنگی و زبانی عرب ها با فتوحات اسلامی و با ورود فاتحان عرب زبان در کردستان جریانی شدید تر به خود گرفت و این زبان مذهبی رفته رفته جای پای خود را در سرزمین های کردستان باز نمود.
- در اواخر سده یکم ( عصر خلفای راشدین و بنی امیه) که مساله ی مهاجرت دو سویه پیش آمد گروهی از کوردها تحت عنوان موالای به سرزمین های عربی راه یافتند.
- بعد از مهاجرت فاتحان عرب به مناطق کردستان، عرب و کورد با هم پیوندهای نسبی پیدا نمودند و به دنبال آن توده عظیمی از مایه های فرهگی و زبانی عرب ها، از جنبه مادی و اداری گرفته تا جنبه های اخلاقی و ادبی، به کردستان راه یافت و در همهن جا، از جمله در ادبیات جلو گر شد.
- دولت های مستقل کورد و امارت های آن ها نزدیک به ۵۰۰ سال در گوشه و کنار خاورمیانه از قفقاز تا نیل، فرمان روایی کردند. خاندان برزیکانی و ایوبیان کرد هذبانی، شهرتی متفاوت برای کوردها آفریدند.
——————————-
منبع : سیر تحول ادب عربی در کردستان / مولف:دکتر شعله ظهیری
منبع : نوگرا
ادامه دارد…
ثبت دیدگاه