نویسنده: جلیل بهرامینیا // تنگ کردن جهان بر کوردان بی پناه و رنجدیده از تبعیض و طرد و تکرار سیاست های کوردستیزی،خلاف همه مبانی اخلاقی و حقوقی و نقض الزامات صلح پایدار در منطقه است؛ این که ملت کورد بر روی خاک آبا و اجدادی اش توقع برخورداری از کرامت انسانی و حقوق اجتماعی داشته باشد، الفبای اخلاق و شرافت است و نباید این توقع، لگدمال غرور غریزی و شوونیسم گردد!
کمالیسم دگرستیز در برابر سیاست انکار و تحریف هویت ملت کورد، بدهکار وجدان بشری و اخلاقاً محکوم به عذرخواهی است؛راست است که کورد برگهای برنده روابط بین الملل، یعنی زر و زور ندارد تا کرامت و حقوق اش به رسمیت شناخته شود،اما فرودستی و بی پناهی اش از یک سو و حقانیت درخواست و توقع اش از دیگر سو نیز، رسواگر کسانی است که پای کوفتن بر این افتادگان را برای نمایش غرور نظامی برگزیده اند! استفاده از گزینه نظامی و زبان تحقیر اگر کارایی داشت اکنون و پس از دهه ها لشکرکشی و قلدری، صدای کورد خاموش شده بود؛ اما و صد اما کوردها خود را درخت مو می دانند که با قطع شاخه هایش دوباره جوانه و شاخه می دهد و شاداب تر از گذشته، به روی زندگی، سلام و به روی دشمنان، پیام سرسختی و مقاومت می دهد!
ثبت دیدگاه