خالو حسین کوهکن مردی که نامش همانند نام اساطیر بزرگی چون فرهاد کوهکن پرآوازه گشته و چون افسانهای جاودان همگان را در بهت و حیرت واداشته است، دقایقی پیش در سن ۸۶ سالگی در اثر کهولت سن درگذشت.
به گزارش خبرنگار پاوه پرس، حسین عثمانی متولد ۶ مهر ١٣٠٩ که به او فرهاد ثانی و حسین کوهکن نیز میگویند، ایرانیِ کردتبار از طایفه امامی شهرستان پاوه در استان کرمانشاه است که نیم قرن پیش هنگام شکار یک پایش گلوله خورد و بعداً نیز قطع شد و با همان یک پا در مدت ۱۹ سال با یک کلنگ، به نبرد با صخرههای اورامانات برمیخیزد و اثری جاودانه میآفریند.
حسین کوهکن در جوانی یک پایش را از دست میدهد، در اوایل جنگ ایران و عراق، خانهاش بر اثر اصابت بمب ویران میشود و مجبور به ترک زادگاهش یعنی روستای دروله میشود، او سپس به منطقه قشلاق میرود و در خانهای گلی به زندگی ادامه میدهد. مدتی بعد از آن نیز همه حیواناتش به دلیل ریزش خانه تلف میشوند و بعد از آن ماجرا سه پسر و همسرش را نیز به دلایل مختلف از دست میدهد و حسین به همراه سه دخترش در سختی زندگی تنها میماند.
وی بعد از شوهر دادن دخترانش بیش از پیش احساس تنهایی و سختی میکند، اما این پایان مشکلات خالو حسین نبود چراکه مدتی بعد نیز همسران هر سه دخترش هم از دنیا میروند، او که تنها و در اوج مشکلات غیرقابل تصور است، به منطقه کوهستانی و خالی از سکنه میگوره در نزدیکی شهر بانه وره از توابع شهرستان پاوه میرود و با جسم معلولش تصمیم به جنگ با سرنوشت و صخرها میگیرد.
حسین با یک گونی خاک برای تکیهگاه پای قطع شدهاش، یک کلنگ و یک بیل شروع به تراشیدن دل صخره میکند، او چنان سفت و سخت شده است که به آرامی، تیشه را به صخرههای سنگی میزند که شاید این بار در بیکسی و بیپناهی برای خود کاشانهای مهیا کند که هیچ بمبی آن را برسر او و خانوادهاش آوار نکند.
خالو حسین کوهکن، در میگوره به کاری دست میزند که همتبارش فرهاد در بیستون انجام داده بود، با این تفاوت که خالو حسین دیگر شیرینی نداشت تا به عشق او تیشه بزند. وی ١٩ سال از عمر خود را برای ساخت خانهاش صرف میکند و از دل صخرهای سفت و محکم برای خود خانهای مجهز شامل چندین اتاق، حمام و راهرو میسازد، که در بعضی نقاط نسبت به سطح زمین ارتفاع کمتری دارد و در بعضی از اتاقها ارتفاع به ۱۷۰ تا ۱۸۰ سانتیمتر میرسد.
وی هیچگاه در طول این ١٩ سال ناامید نمیشود و کار را رها نمیکند و جالب آنکه تمام این مدت، کارش را با یک کلنگ و یک بیل انجام داده است. کلنگی که خود او آن را بسیار دوست میداشت و اعتقادتش برآن بود که جنس آن از الماس بوده است، و این نشان از عظمت روح کسی دارد که سرنوشت با او برای مدت مدیدی سرناسازگاری داشته چرا که انجام این کار بزرگ و غیرقابل باور را مدیون کلنگش میداند.
در واقع خانه او نه از جنس سنگ بلکه از جنس غرور است. او با استقامتی بینطیر، خانهای ساخته که آن را متعلق به خود نمیداند و همیشه با روی باز و قلبی مهربان از مهمانانی که برای دیدن این شاهکار به آنجا میروند استقبال میکند.
گفتنی است خالو حسین کوهکن آبان ماه سال گذشته در منزل خود در شهر بانه وره دچار شکستگی لگن شد. وارث تیشه فرهاد که پس از عمل جراحی در بستر بیماری به سر می برد، یک ماه گذشته وضعیت سلامتیش رو به وخامت گذاشت و ساعتی پیش در سن ۸۶ سالگی دار فنی را وداع گفت.
شاید چرخه ی حیات فرهادِ دیگری را به چشم خود نبیند، اما اثرش همچنان در تاریخ می ماند و رساتر از هر صدایی مرارت های زندگی اش را فریاد می زند. کتابها از اثر ماندگارش به رشته ی تحریر در می آید و خانه اش موزه عشاق می شود… براستی امروز ایران در سوگ هم تبارِ فرهاد بیستون نشست و بزرگمرد کردستان با اراده پولادین و استقامت مثال زدنیش در گوشه ای از خاک هورامان آرمیده است.
ثبت دیدگاه