به قلم: استاد محمود ویسی
دلت را خانه من کن مصفا کردنش با من
به من درد دل افشا کن مداوا کردنش با من
اگر گم کردهای ای دل کلید استجابت را
بیا یک لحظه با من باش، پیدا کردنش با من
بیفشان قطره اشکی که من هستم خریدارش
بیاور ذرهای اخلاص دریا کردنش با من
اگر عمری گنه کردی مشو نومید از رحمت
تو نام توبه را بنویس، امضا کردنش با من
روزهای پایانی هر سال در بسیاری از خانه و خانوادهها با برنامهی نیکو و پسندیدهای همراه است، برنامهی نظافت و خانهتکانی. در این روزها گرد و غبار از قسمتهای مختلف منزل برگرفته میشود و به ویژه بخشهایی که چند ماه یا یک سال است که نظافت نشده است، مورد بازبینی و گردگیری و خانهتکانی واقع میشود. این کار که بارها و بارها در زندگی ما اتفاق افتاده مانند بسیاری از کارها و حوادث دیگر برای ما امری عادی شده و به همین جهت به سادگی از کنار آن میگذریم، در حالی که درسها و عبرتهای بسیار مهم و لطیفی در آن نهفته است.
مَنْ کانَتْ لَهُ فِکْرَهٌ فَلَهُ فی کُلِّ شیئٍ عبْرَهٌ.
هرکس اهل فکر و اندیشهورزی باشد، برای او در هر چیز عبرت و درسی هست.
نکات آموزنده
آنچه در این نوشتار میآید نمونهای از درسهای آموزنده و اخلاقی نهفته در خانهتکانی است که با قدری تفکر و دقت قابل بسط و تفصیل میباشد.
۱- در بسیاری از خانهها در نگاه اول به نظر میرسد دیوارها، فرشها و… نیاز چندانی به نظافت ندارد و چه بسا تمییز، پنداشته شود، اما همین که اهل خانه دست به کار شوند و گوشهای از دیوار را تمییز کنند، تیرگی و چرک دیگر قسمتها خود را نشان میدهد و معلوم میشود کار سنگینی در پیش است.
احوال دل آدمی نیز چنین است. وقتی سخن از توبه، استغفار و اصلاح عیوب خود پیش میآید، چه بسا در نگاه اول انسان خود را بیگناه و کمعیب پندارد و کاستی و نقص را تنها در دیگران ببیند، امّا اگر همتّی کرده و با نور لطف الهی به صفحهی دل خود نظری افکند و دست به کار اصلاح خود شود، تازه میفهمد که چقدر آلوده شده و چه راه طولانیای تا ریشهکن کردن صفات ناپسند و تهذیب نفس و اصلاح اعمال در پیش دارد.
۲- کسانی که در طول سال برنامهی منظمی برای نظافت منزل دارند و به طور مرتب به این امر میپردازند، در این روزهای پایان سال کار چندانی ندارند و خانهتکانی به معنای گسترده برای آنها مفهومی ندارد.
دل و جان آدمی نیز چنین است. آنان که با عمل به توصیههای بزرگانِ به راه افتاده و به مقصد رسیدهاند، پیوسته از دل خود و آنچه به آن وارد میشود مراقبت میکنند و اگر لغزشی هم از آنان سر بزند، بیدرنگ به جبران آن و آمرزشخواهی از درگاه خداوند میپردازند، بنا بر این هیچگاه با انبوه صفات ناپسند و اعمال ناشایست در وجود خود روبرو نیستند تا نیازی به خانهتکانی دل داشته باشند.
۳- حتی در خانههایی که در طول سال و به طور مرتب نظافت میشود، معمولاً جاهایی وجود دارد که یا به خاطر دسترسی دشوارتر یا به جهت غفلت، کمتر نظافت شده و گاه تنها سالی یک بار تمییز میشود. تمییز کردن چنین جاهایی هم زحمت بیشتری دارد و هم وقت افزونتری میگیرد.
قلب انسان نیز چنین است. بسیاری از اوقات برخی از صفات رذیله همچون کبر، حسد، نفاق و… یا پارهای از گناهان، سالها در وجود آدمی رخنه کرده و مورد غفلت واقع شده است، اگر لطف خدا شامل شود و انسان متوجه این عیوب گردد، اصلاح این عیوب، زحمت و تلاشی ویژه و مستمر میطلبد، همانگونه که در شرح حالات بعضی از بزرگان آمده است که برای ریشهکن کردن حسد از دل خویش، بیش از بیست سال با نفس خود به مبارزه پرداخته است.
۴- در خانهتکانی، تمییز کردن هر بخش از منزل، ابزاری ویژه، شویندهای مخصوص و روشی خاص به خود دارد. نمیتوان فرش، دیوار، پرده و… را به طور یکسان و با یک ابزار و یک روش نظافت کرد.
خانهتکانی دل و اصلاح عیوب نفس و پاک شدن از زنگار گناه و نافرمانی خداوند نیز چنین است. اشک و آه، یاد خدا، یاد مرگ و قیامت، تلاوت قرآن، تفکر، سحرخیزی، استغفار، ادای حقوق خلق و خالق همگی مایهی صفای دل و جان آدمی و پاکی قلب است و البته هر کدام اثر خاص خود را دارد.
۵- پس از پایان خانهتکانی که همه جای منزل تمییز شد، اگر در گوشهای و روی شیشهای کوچکترین گرد و غبار و لکهای باقی باشد، به سرعت به چشم میآید و اهل خانه بیدرنگ درصدد رفع آن بر میآیند، در حالی که پیش از خانهتکانی، لکههای بزرگتر از آنهم به چشم نمیآمد.
وضعیت قلب و جان آدمی نیز همین گونه است. اگر انسان همواره مراقب خویشتن باشد و اخلاق و رفتار و باورهای خود را به دقت زیر نظر داشته باشد، به محض آنکه مرتکب خطایی شود یا نشانههایی از یک صفت زشت در وجود خود بیابد، درصدد اصلاح آن برآمده و از طریق درست و به شیوهی مناسب آن رابرطرف میسازد. علت اینکه بزرگان و علما در زندگی خود حتی آثار یک عمل مکروه را به خوبی درک میکردند و در امور اخلاقی و معنوی نکات بسیار ظریف و دقیق از چشم آنان پنهان نمیماند- نکاتی که ما غالباً هیچ توجهی به آنها نداریم- همین مراقبت دائمی ایشان از قلب و «واردات» آن بود.
۶-تجربه نشان داده که بسیاری از چیزهایی که مدتها گم شده و اهل خانه به دنبال آن میگشتهاند، در خانهتکانی منزل و جابجایی اسباب و اثاثیه پیدا و مایهی خوشحالی شده است.
خانهتکانی دل نیز چنین است. اگر انسان قدری با خود خلوت کند و به بازنگری اعمال و اخلاق خود بپردازد و به زندگی گذشته و حال خویش بیندیشد بسیاری از گمشدههای معنوی را خواهد یافت، گمشدههایی مانند معنا و هدف زندگی، احساس رضایت از زندگی، آرامش و…
۷- اگر راههای نفوذ گرد و غبار و آلودگی به منزل شناخته شده و با وسیلهی مناسب پوشانده شود، اهل منزل در ایام خانهتکانی با زحمت کمتری روبرو هستند و کار نظافت مختصر و سریع انجام خواهد شد. قلب و جان انسان نیز چنین است. اگر آدمی راههای نفوذ تیرگیها و کدورتها به دل خویش را بشناسد و از آلودگی آینهی دل به زنگار صفات ناپسند و رفتارهای ناشایست جلوگیری کند، زحمت و رنج کمتری خواهد داشت، چرا که خودداری از گناه آسانتر از توبه و جبران گناه است.
آینهات دانی چرا غماز نیست چونکه زنگار از رخش ممتاز نیست
۸- خانهتکانی و نظافت منزل معمولاً با کارهای عادی خانه تفاوت دارد و زحمت و تلاش فراوانی را میطلبد، به گونهای که گاهی در آغاز بسیار سنگین به نظر رسد و نسبت به اصل ضرورت آن اهل خانه را دچار تردید میکند، اما پس از پایان کار و تمییز شدن همهی قسمتهای منزل با نوعی لذت و احساس فرح و شادمانی همراه است که باعث فراموشی زحمتها میشود. در خانهتکانی دل نیز اوضاع چنین است. کاوش در زوایای قلب، تفکر دربارهی عیوب خویش، محاسبهی اعمال و رفتار و صفات نفسانی و مراقبت از واردات قلبی کاری است بس دشوار که همّت والا و سعی و تلاش ویژهای را میطلبد به گونهای که چه بسا انسان با توجه به دشواری آن با خطر ناامیدی و سستی روبرو گردد، اما اگر آستین همّت بالازد و به این جهاد عظیم پرداخت، پس از مدتی که شیرینی و حلاوت صفای دل و نورانیت قلب و لذت تقوا و خدا مرکزشدن و دینمداری را چشید، در خواهد یافت که تحمّل آن زحمت و تلاش، در برابر کسب چنین ثروت معنوی بزرگ بسیار ناچیز بوده است.
۹-پس از خانهتکانی، اهل منزل و به ویژه کدبانوی خانه که زحمت بیشتری کشیده است نسبت به حفظ نظافت خانه، حساسیت خاصی از خود نشان میدهند، حساسیتی که چند روز پیش از آن نداشتند. وضعیت اهل معنا و آنان که دل را خانهتکانی کرده و آن را از آلودگی گناه و صفات رذیله شستوشو دادهاند و نسبت به حفظ این طهارت و صفا و مراقبت از قلب در برابر کوچکترین آلودگی حساسیت فراوانی داشتهاند، هم، چنین است.
۱۰- همراهی و همیاری در کارِ خانهتکانی، هم دقت کار را بیشتر میکند و هم بر سرعت آن میافزاید،گاه یک آلودگی که از چشم کسی پنهان مانده، به کمک دیگری دیده و برطرف میشود. در پاکسازی دل هم حال چنین است. همنشینی و همراهی با دوستان خیرخواهی که صادقانه عیوب انسان را به او نشان دهند، کمک بزرگی است در راه کسب نورانیت قلب، صفای دل و آرامش جان.
در پایان با مولوی در راز و نیازش با خداوند همراه میشویم و میگوییم:
ای دهندهی عقلها فریاد رس تا نخواهی تو نخواهد هیچکس
هم طلب از توست و هم آن نیکوی ما کهایم اول تویی آخر تویی
هم بگو تو هم تو بشنو هم تو باش ما همه لاشیم با چندین تلاش
ای خدا آن کن که از تو میسزد هر دم از سوراخ مارم میگزد
باز خر ما را ازین نفس پلید کاردش تا استخوان ما رسید
از چو ما بیچارگان این بند سخت که گشایدای شه بیتاج و تخت
خود دعامان امر کردیا ی عجاب این دعای خویش را کن مستجاب
بار الها همّتی بلند و عزمی راسخ و دیدهای بینا و اشکی روان و دلی پاک و سرشار از معرفت و محبّت خود را، به ما ارزانی دار.
سلام علیکم.
بارک الله فیک استاد گرانقدر…