نویسنده: اکرم حسن زاده (سریاس)
رمضان بهار سرسبزی است که شبهای قدر آن همچون زلال چشمههای معرفت در متن آن میجوشد.رمضان،بهار قرآن است.بهاری که طراوت بخش دلها وجوانی قلبهاست وپیری درپی نخواهدداشت.بهاری که گلزارسراسر خوش عطر آن سورههای قرآنند.وعندلیبان این گلزارعاشقان مست و مدهوشند که برشاخسارایمان عاشقانه، با صوت جلی، آیههای عشق او را سر میدهند.
در این ماه از وابستگی به وارستگی میرسید و تعلقات دنیوی را چون پلاسی کهنه و پوسیده از تن برگرفته و لباس خشوع وعجز و نیاز بر تن کرده و به مسلخ عشق او به هنگام گرسنگی و تشنگی، به هنگام درماندگی، درماندگان و گرسنگان را به یاد میآوریم و در صدد رفع مشکلات آنان برمیآییم.به هنگام مجادله با هوای نفس و خواهشهای وسوسهانگیزش،صبر و استقامت پیشه میکنیم.
رمضان مهمانی خداست.آری خدابندهاش را مهمان میخواند و او بر سرسفره گسترده خویش دعوت میکند. باشد که از این مائده الهی به خوبی استفاده کنیم.
رمضان میعاد خدا و انسان:
خوش آمدید به مهمانی خدای کریم
خوش است آنکه شود«بنده»ای گدای کریم
اگر سعادت دنیا و آخرت خواهید
دهیدپاسخ این دعوت وندای کریم
ضیافتی است کرم خیز و گرم و بندهنواز
رواست آنکه شود جان و دل، فدای کریم
«دل» را درچشمه «طاعت» باید جلابخشید، «قلب» را باید با «یاد»خدا صفا داد،«نفس» را با کمند «تقوا» باید مهارکرد،«بدن»را باید به مشقت «پرهیزکاری» عادت داد،«فکر» راباید برای خدا خالص کرد.
«زندگی» روزمرهراباید بابطبعوپسندورضای«حق»ساخت و… چه فرصتی بهتر از «رمضان»!؟خداوند هم برای پذیرش بندگان، اوقات و شرائطی را امتیاز بیشتری داده است.ازجاها، مسجدها را، بخصوص «مسجدالحرام »را،از روزهای هفته، « جمعه»را از ساعات شبانهروز اواخر شب و طلوع فجر راو از ماههای سال رمضان» را.
رمضان ماه ضیافت خدا است.خداوند میزباناست وبندگاناو مهمانونیایشوقرب،سیله پذیرایی.و قلبهای روشن فدیه بندگان بهآستان خداوند است،و دیدگان اشکبار و دلهای امیدوارسرمایه عابدان.ولبهای مترنم به ذکرخدا و تلاوت قرآن زمزمهگر این بزم عشق!…. رمضان ماه گریز از خویش و التجاء به خدا است.رمضان ماه هجرت از «سیئات » به «حسنات» است. فصل بازیابی خود گمشده است.ایام تقویت اراده و مالک نفسشدن و مهار دنبهتمنیات است.داشتن ونخوردن ، یافتن و پرهیز کردن، قدرت داشتن و نکردن،بر خواهشدل، جواب « نه»گفتن.اینها… واینها…حاکمیت انسان را بر اراده و تسلط را برنفس،تقویت می کند.آنکس که بنده نفس است، یا مغلوب هوس، یا محکوم شهوت « وارستگی» است برسد. آه که راه،پرخطر است و حرامیان در پیش!راه دور است و رهتوشه،کم. مگر ابلیس وسوسهگر میگذارد؟مگر « نفس اماره» دست برداراست؟سپری باید برداشت از «روزه»الصوم «جنه» منالنار(پیامبر اکرم(ص))و سلاحی بایدبرگرفت از «دعا» الدعاء «سلاح» المومن وبرای درستی عمل و وارستن از بردگی و نجات از هلاکت، کلید رهگشایی و درگشایی بایدداشت،از تقوا و باید آماده جهادی بزرگ شد،با دشمنی بزرگتر و خطرناکتر از همه دشمنان که این« نفس» است، تا با هموار شدنراه،به قربحقرسید و با برطرف شدن مانع ، بهتر و بیشتر وسریعتر، راه معنی را طی کردبقول حافظ:
جمال یارنداردنقاب وپرده ، ولی
غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد
توکزسرای طبیعت نمی روی بیرون
کجابه کوی حقیقت گذرتوانی کرد
خداوند این ضیافت رمضان را برای همین گسترده است: لعلکم تتقون ایام معدودات رمضان ماه «قرب» است، ماه «یافتن» و «رسیدن» است. تو که عمری تشنه آب حیات بودی و عطش یافتن داشتی و همچون آهویی رمیده یا غزالی حیران، در کویر سراغ چشمهای و سایهای و درختی میگشتی تا لختی بیاسایی و آرام گیری و سیراب شوی، اینک رمضان،همان است که می جستی همان سایه آرام بخش است،همان چشمه زلال است. همان پاکساز دل وجان است. روح عطشناکت را سیراب کن.«خدا» را بشناس، تا از بند و کمند «خود» رهاگردی و بخدا برسی…
روزه، اگر آنگونه باشد که خداخواسته و پیامبر(ص) توصیف فرموده انسان مومن به جایی میرسد که :(( خواب روزهدار عبادت است وسکوتش تسبیحو عملش مقبول ودعایش مستجاب خواهدبود))
مصیبت زده کسی است که رمضانی براو بگذرد واو در خود، و دراندیشه و عملش در عبادت و اخلاقش، تحولی پیش نیاوردرمضان فرصت مناسبی برای محاسبه و به خود پرداختن وبه خدا رسیدن است. از لحظه لحظهاش از هر روز و شبش باید سودبرد.
رمضان،فرصتی برای «خود سازی» است.برای آگاهان و هوشیاران موقعیتی مناسب است تا بذر «جان» رادر مزرعه « لحظات» و «ایام» بارور کنند و با آب «اخلاص» آن را برویانند و به ثمربرسانند.آنکه در روزمره گی غرق شده و فرصت « خودیابی» ندارد و در خویشتن گم است، رمضان فراغتی است و موسمی برای انس و خلوت و فصل یاد و مناجات است.زنگاردل را بایدزدود. بیماری قلب را باید مداوا کرد. ظلمت درون را باید برطرف ساخت . باید به باطن رسید و دل راصفا داد وسیقل زد و بتها را از کعبه دل بیرون ریخت بایدبه طهارت درون اندیشید. باید جان آلوده را پاک نمود. باید چهره دل را با «صیقل توبه» و «آب پشیمانی» از آلودگیهای گناه و نفسپرستی و شهرتطلبی و خودخواهی و غروروعجب شست.چهره دل به تطهیر و نظافت شایستهتر است تا صورت مادی. چرا که خداوند پیش از «برون » به«درون»مینگرد. و بیش از «قال» به«حال» و بیش از «نمود» به «بود»!… آرایش ظاهر برای مردم چه سودی خواهد داشت وقتی که آلایش باطن نزد خدا معلوم است؟!…گاهی باید سوخت، تا ساخته شداگردر این ماه تحمل گرسنگی وتشنگیمیکنی برای جوشیدنچشمههایحقیقتوآگاهیازدلتوست. تا حکمت بر زبان توجاری شود.تا قلب برای خدا خالص گردد. تا خلوص بنده و اخلاص عمل آشکار شود. تا تسلیم عبد در برابر مولی به ظهور برسد.
آنچه در غیر این ماه حلال بود، اینک حرام است. باید خویشتنداری و « کف نفس» کرد. باید مهاری از تقوابر توسن هوسها و تمایلات زد.هر انسانی میتواند «حر» شود و از « فجور» به «فلاح»برسد. این حرکت، ولی اگر از این دشت وهامون گذشتی، به «وادی ایمن» میرسی، به «دارالسلام» قدم مینهی.این گوی و این میدان… این ما و این فرصت وزمینه. ببینیم آیا میتوانیم دراین ماه، چهرهای جدید از خویشتن را که نورانیتر و کمالطلبتر است به خدا بنمایانیم؟! دل را باید خانه خدا ساخت تا ابلیس، در آن راه نیابد.ما یک دل بیشترنداریم و با یک دل نمیتوان دو دلبر داشت.
«ماجعل الله لرجل من قلبین فی جوف» (قرآن کریم)
گرچه روزه ، یادآور سختیها و گرسنگیهای محرومین و بینوایان است، گرچه رمضان، تجربه عینی و ملموس تهیدستان و گرسنگان است، لیکن، هدف اصلی،پاکسازی جان و تطهیرقلب و تصفیه باطن و تقویت اراده و تمرین اطاعت و تجربه عبودیت و غلبه بر شکم وشهوت است. و اینها در صورتی فراهم میآید که سراسر وجود انسان وتمامی اعضاء انسان،روزهدار باشد وگرنه، حاصل روزه فقط گرسنگی و تشنگی خواهد بود.
ودگر هیچ.امساک و خودداری از خوردن و آشامیدن و همخوابی،کمترین مرحله روزه است.بالاتر از کنترل شکم و شهوت، کنترل چشم و زبان و گوش واندام و… است. چشم روزهدار،باید از نگاههای حرام و شهوتبار دور باشد. چرا که «نگاه»، تیری مسموم از تیرهای زهرآگین شیطان است. زبان روزهدار، باید از دروغ، تهمت، سخنچینی، ناسزاگوئی، جدل و مخاصمه، هذیان و بیهودگی، لغویات و … پاک باشد.کام روزهدار، باید به یادخدا شیرین شود و دهانش با خواندن دعاها و تلاوت آیات کریمه قرآن، معطر و خوشبوگردد. گوش روزهدار، باید از شنیدن نارواها و حرامها دور باشد .دست و پایش از تعدی و تجاوز، مصون باشد.قلب روزهدار، باید از پرداختن به غیرخدا دوری کند و درذهن ودل و اندیشه و همت واراده و نیت «صائم» جز او کسی دیگر و چیزی دیگر نباشدو ظرف قلبش جز محبت و یاد خدا، چیزی در برنگیرد، و این مرتبه صدیقان و اولیاءالله است که در این ماه، بیش از همه وقت، به میعادخدا میروند.و وعدهگاهشان، سحرهای رمضان… و «شبهای قدر» است.
خدایا ، توفیق طاعت و عبادتمان بده، که در این ماه،برای تو باشیم.
قلبمان را به جلوه ذکر، جلا بده،ایمانمانرا به برکت رمضان بیفزای،پوششی از «اخلاص» بر اندام اعمالمان بکش.
«باطن» ما را بهتر از «ظاهر» مان ساز،«عمل» ما را، مطابق «قول»مان قرار بده.و«قول»ما را، آن قرار بده که تو میخواهی و میپسندی.
آمین… ربالعالمین انک سمیع مجیب
ثبت دیدگاه