شنبه, ۳ آذر , ۱۴۰۳ Saturday, 23 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2441 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 1908×
شناسه : 239

نویسنده : سید یحیی فخرالدینی یادش بخیر رمضون پارسال، مخصوصا شبای آخرش: خدایا! بهت قول میدمکه از این به بعد بنده ی خوبی واسه تو باشم خدایا! بهت قول میدم از این به بعد همه ی نمازامو بخونم؛ اونم سر وقت خدایا! تو به عظمت و بزرگی و رحمت خودت منو ببخش، منم قول میدم […]

ارسال توسط :
پ
پ
نویسنده : سید یحیی فخرالدینی

یادش بخیر رمضون پارسال، مخصوصا شبای آخرش:
خدایا! بهت قول میدمکه از این به بعد بنده ی خوبی واسه تو باشم
خدایا! بهت قول میدم از این به بعد همه ی نمازامو بخونم؛ اونم سر وقت
خدایا! تو به عظمت و بزرگی و رحمت خودت منو ببخش، منم قول میدم همه ی دستوراتو اطاعت کنم
خدایا! فقط خودم و خودت میدونیم که چه گناهایی نیست که انجام ندادم، چه اشتباهاتی که مرتکب نشدم، چه خطاهایی  که نکردم… آره خدا جون؛ همه ی این چیزا رو فقط خودم و خودت میدونیم.. ولی خداجون! تو خودت به بزرگی خودت منو پیش بندگانت بی آبرو نکن، منم به همون بزرگیت قسم که قول میدم دیگه این کارا رو تکرار نکنم
خدایاا! به حرمت این روزا و شبای مبارکت من رو بدون توشه از درگاه خودت نرون.

خدای من! ای همه چیز و همه کس من! اگه تو منو نبخشی، اگه تو منو تحویل نگیری، اگه تو پناهم ندی، اگه تو جوابمو ندی، اگه تو آبرومو حفظ نکنی، اگه تو کمکم نکنی، اگه تو دستمو نگیری، اگه تو موقع سختی ها بهم امید  و قوت قلب ندی… پس خدای من! خودت بگو دیگه اینا رو از کی بخوام؟؟؟ از بنده های ناتوانت؟ از دشمنای قسم خورده ات؟ از کی خدایا؟؟؟

خدای من! تو رو به بزرگی خودت، به عظمتت، به رحمت بی پایانت، به غفار بودن و ستار بودنت، اصلا تو رو به همون خدا بودنت قسم میدم  از همه ی گناهای من بگذر و منو عفو کن؛ منو حتی یک لحظه  هم به کسی غیراز خودت محتاج و واگذار نکن، وگرنه شرمنده و روسیاه درگاه خودت میشم.

خدا جون! بهت قول میدم آدم خوبی بشم، قول میدم دروغ نگم، قول میدمگناه نکنم، قول میدم…، قول میدمقول میدم

.

.

.

خدا بده برکت!!! چقد قول دادیم ها!!!…

این جمله ها و یا جمله هایی با همچین مضامینی، شاید تو روزای آخر ماه رمضون پارسال یا سالای قبل ترش هم، به دل یا زبون خیلی از ماها اومده باشن

وقتی به یاد اون لحظه ها میافتیم ته دلمون یه جورایی میشه، کمی حسرت میخوریم، چند لحظه تامل می کنیم بعدشم با افسوس آه کوچیکی میکشیم، چشامونو میبندیم و.. دوباره میریم سراغ کارای خودمون؛ روز از نو  روزی از نو

البته شاید روزای اول بعداز ماه رمضون، هنوزم مثل چندروز قبلمون تو همون جو بمونیم خودمونو نگه داریم و بتونیم به قولامونعمل کنیم.

اما بعداز یکی دو ماه که گذشت، اگه به خودمون نگاه کنیم چی می بینیم؟

آره دیگه؛ دوباره همون آدم قبل ماه رمضون، با همون خطاها، همون اشتباهات، همون گناه ها.

همین الان که داریم این مطلبو میخونیم خودمون قضاوت کنیم:

امروز که رمضون دوباره اومده، همونی که پارسال من اون همه قولا رو بهش دادم، من چه چیزی برای گفتن به این مهمون عزیزم دارم؟

اگه وقتی که دارم باآغوش باز و کلی ذوق و شوق به استقبالش میرم که اونو بغل کنم و محبتمو بهش ابراز کنم، ازم بپرسه:

یازده ماه گذشته رو چطور گذروندی؟

به قولاتعمل کردی؟

با خدا روراست بودی؟

صداقت اشک هاتو ثابت کردی؟

لیاقتتو نشون دادی؟

اصلا خودتو آماده ی سفر کردی؟

توشه ای جمع کردی؟

چی میگیم؟؟؟

خب البته مطمئنا هرکسی جواب خاص خودشو واسه این سوال داره، و من نمیتونم جای دیگران جواب بدم. اما درمورد خودم فقط میتونم اینو بگم که …….

حتی اینم نتونستم بگم؛ خواهشا بی خیال شین.

اما حالا دارم فکر میکنم که امسال هم مثل پارسال میشیم یا…؟

به اون شبای پارسالی که فک میکنیم:

همه ی نمازا -مخصوصا نماز صبح- سر وقت، اونم به جماعت، قرائت روزانه حداقل یه جزء قرآن، تشنگی،گشنگی، دست و چشم و گوش و زبون رو از حروم و گناه دور نگه داشتن، خوشحالی های موقع افطار، نمازای تراویح، نماز تهجد، گریه های ناخودآگاه… واقعا نتیجه شون این شد؟؟؟

واقعا کجای کارمون داره می لنگه؟

حال دیگه نمیدونیم چه جوری تو نماز تراویح سرمونو بالا بگیریم و ….

اگه خدا خودش نگفته بود که هرگز و در هیچ شرایطی، ابدا نباید از رحمتش ناامید بشیم، دیگه شاید به خودمون اجازه نمیدادیم که باز دوباره با پررویی تمام بریم به درگاه همیشه بازش

تازه بعداز همه ی اینا، نگران امسالیم که باز چه قولایی میخوایم بدیم که عمل نمی کنیم؟!…

قولایی که تو این چندماه گذشته هروقت یادمون اومدن خودمونو به کوچه ی علی چپ زدیم و به فکر امروز و اون فردای بزرگ مقرر نبودیم.

من که نمیدونم؛ به نظر شما واقعا چیزی داریم که درجواب اون سوالا بگیم و سرمونو بالا نگه داریم؟…

ثبت دیدگاه

5 دیدگاه برای “رمضون دوباره اومد، چیزی داریم بهش بگیم؟”
  1. باسلام وتشکر ازشما برادر گرامی فقط می توانم بگویم خدایا : مرا ببخش بابت هر آنچه کردم ونباید وهر آنچه نکردم وباید . . . . .

    پاسخ
  2. تشکر برادر از اینکه باز همه ی اینها رو یادم انداختی خدا توفیق بده همه مون در راه بندگیش ثابت قدم باشیم

    پاسخ
  3. سلام،با تشکر از شما به خاطر گفتن حرفایی که حرف دل خیلی هامونه…

    شبهای بلند بی عبادت چه کنم ؟

    طبعم به گناه کرده عادت چه کنم ؟

    گویند کریم است و گنه می بخشد

    گیرم که ببخشد ٬ زخجالت چه کنم ؟…

    در این روزهای مبارک از همه شما دوستان عزیز التماس دعا دارم و …

    اگر یادتان بود و باران گرفت /

    دعایی به حال بیابان کنید…

    پاسخ
  4. سلام.
    با تشکر از مطلب خوبتون؛ تلنگر بجایی بود واسه همه!
    انشالله بتونیم همه ۱۲ ماه سال به قول هایی که به خدا میدیم عمل کنیم…
    با آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه ی مسلمین.

    پاسخ
  5. سلام.
    با تشکر از مطلب خوبتون؛ تلنگر بجایی بود واسه همه!
    انشالله بتونیم همه ۱۲ ماه سال به قول هایی که به خدا میدیم عمل کنیم…
    با آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه ی مسلمین.

    پاسخ
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.