دکتر سعد المرصفی //
ترجمه: اقبال جهانگیری
امروزه در بسیاری از جوامع به حقوق زن بی حرمتی و کرامتش پایمال می شود.نه حق ابراز عقیده دارد و نه اعتبار وموجودیتی برایش در نظر گرفته می شود و در وشک تبدیل شدن به صرف یک کالا برای تحصیل سود و درآمد یا ابزاری برای تحریک وشعله ور کردن غرائز شهوانی است.
اکنون این روند تحت عناوین و شعارهای براق و فریبنده از قبیل آزادی ودفاع از حقوق زن درحال ترویج است تا جاییکه از منزلتش کاسته و بینی اش را به خاک مالیده و بعضاً از زن کیانی زشت وبدصورت ساخته که به منظور انهدام وانحلال ارزشهای جامعه مورد سوءاستفاده قرار می گیرد.
در عصر جاهلیت نه تنها تولد نوزاد دختر مورد استقبال قرار نمی گرفت و مقدمش خوشایند جلوه داده نمی شد،بلکه مایه ننگ ورسوایی خانواده به حساب می آمد؛ عاداتی که اسلام به مقابله با آن برخاست و مورد مذمت ونارضایتی خداوند سبحانه وتعالی قرارگرفت.آنجا که می فرماید: « وَ اِذَا بُشِّرَ اَحَدُهُمْ بِالاُنْثی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَ هُوَ کَظِیمٌ (۵۸) یَتَوَارَی مِنَ الْقَوْمِ مَا بُشِّرَ بِهِ اَیُمْسِکُهُ عَلَی هُونٍ اَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ اَلا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ (۵۹)»(۱).
« (دختران را مایه ننگ و سرشکستگی وبدبختی میدانستند)و هنگامیکه به یکی از آنان مژده تولد دختر داده می شد،(آنچنان از فرط ناراحتی چهره اش تغییر میکرد که) صورتش سیاه می گردید و مملوء ازخشم وغضب و غم واندوه می شد * از قوم و قبیله (خود)بخاطر این مژده بدی که به وی داده می شد،خویشتن را پنهان میکرد (وسرگشته و حیران به خود می گفت:)آیا این ننگ را برخود بپذیرد ودختر را نگاه دارد یا او را در زیر خاک زنده به گور سازد؟هان!چه قضاوت بدی که می کردند.» *
و اینگونه اسلام منزلت زن را تعالی بخشید وبر قدر وقیمتش در تمام برهه های زندگیش افزود.پیامبر(ص) میفرمایند: «من کانت له ثلاث بنات فصبر علیهن وسقاهن وکساهن کنّ له حجاباً من النار»(۲) یعنی:«هرکس سه دختر داشته باشد وبامهربانی باآنان برخورد کند و مایحتاج آنان از خوراک وپوشاک را تهیه نماید،دخترانش بین او و آتش جهنم حائل می شوند.»
اسلام روح تازه ای در زندگی زن دمید واحترام وتأمین معاش وی را در مقاطع مختلف زندگی اش تضمین نموده است.تا زمانیکه دختر است وبا والدین زندگی میکند،پدر نه به منزله لطف و بلکه بعنوان یک واجب شرعی،مخارجش را می پردازد وهنگامیکه ازدواج می کند،نفقه اش بر شوهرش فرض می شود وبا استمرار حیاتش ونایل آمدنش به درجه مادری، حقوقش بر اولاد،به حقوق دیگرش اضافه می شود. علاوه بر این پیامبر(ص) در حجه الوداع به نیکی کردن درحق زن سفارش میکند ومیفرماید: «استوصوا بالنساء خیراً»(۳)یعنی:«خواهان رفتار نیک با زنان شوید.»
همچنین اسلام روابط متوازن وبرابری بین زن ومرد برقرار کرد واین روابط را پایه وبنیاد شکل دهی جامعه اسلامی قرار داد وآن را بر اساس قواعد ومفاهیم روشن و واضح ومحدودیت های حقوقی وشرعی، قانونگذاری کرد زیراکه امنیت اجتماعی از طریق برقراری مساوات بین دو جنس امکان پذیراست.همچنانکه زن ومرد در اصل خلقت و عبودیت وانجام تکالیف شرعی باهم مساوی ودر حقوق ومزایا وحمل مسئولیت نیز به تناسب خصوصیات،ماهیت و طبیعت خاصشان برابرند.
شگفت این است که مدعیان حقوق زن،با به راه انداختن سروصدا به عیب جویی وایراد گرفتن از شریعت اسلامی برخاسته اند.اینان چشم دیدن عدالت اسلام در قبال زن ورهایی بخشیدن او از منجلاب بردگی وبندگی وتجارت فسق وفحش با وی را ندارند.این اعتقادشان که ثمره سطحی نگریشان در جوامع کنونی است،سبب شده که با بی انصافی دستاوردهایی که اسلام با انقلابش برای قشر زن فراچنگ آورده و موهبت هایی که بعنوان مادر،همسر ودختر به وی ارزانی داشته را نادیده بگیرند.دیدگاه ارزشمندی که اسلام نسبت به حقوق زن ارائه نموده تاکنون ازجانب هیچیک از جریانات ومکاتب بشری صادر نشده است:«النساء شقائق الرجال»(۴) یعنی:«زنان،همسان مردان اند.» کما اینکه اورا از حیث انجام تکالیف شرعی واز حیث ثواب وعقاب و سزا وجزاء حاصل از اعمال در دنیا وآخرت همسان مرد قرار داده است.خداوند می فرماید:«مَنْ عَمِلَ صَالِحَاً مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنْثَی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّـهُ حَیَاه طَیِّبَه وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ اَجْرَهُمْ بِاَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ(۹۷)»(۵) «هرکس چه زن وچه مرد کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد،بدو (دراین دنیا) زندگی پاکیزه وخوشایندی می بخشیم و (در آن دنیا) پاداش (کارهای خوب ومتوسط وعالی) آنان را برطبق بهترین کارهایشان خواهیم داد.»
خداوند انسان را کرامت بخشیده و وی را به زیباترین صورت آراسته وبه تبع تکریمش برای جامعه بشریت،زن را نیز بعنوان نیمی از این جامعه،همواره در جایگاه شایسته اش قرار داده است وکسی که به قرآن مراجعه کند به این حقیقت انکارناپذیر پی خواهدبرد که زن ومرد نزد خداوند،هیچگونه فضل وبرتری بریکدیگر ندارند.
پروردگار می فرماید:«وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجَاً(۲) وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بَالِغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرَاً(۳)»(۶) . «هر کس از خدا بترسد وپرهیزگاری کند،خدا راه نجات(از هر تنگنایی)را برای او فراهم می سازد* وبه او از جایی که تصورش را نمی کند،روزی می رساند.هرکس برخدا توکل کند(وکار وبار خود را بدو واگذارد)خدا اورا بسنده است.خداوند فرمان خویش را به انجام می رساند وهرچه را بخواهد بدان دسترسی پیدا می کند.خدا برای هرچیز زمان واندازه را قرار داده است.»
آری؛اینگونه پروردگار او را از فقر وناداری می رهاند ورزقی دور از انتظار وتصور به وی عطا می کند و هدف از این ایجاد یک بینش صحیح ایمانی در قلب وی نسبت به اراده ومشیت خداوند است: « وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بَالِغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرَاً(۳)»(۷). « هرکس برخدا توکل کند(وکار وبار خود را بدو واگذارد)خدا اورا
بسنده است.خداوند فرمان خویش را به انجام می رساند وهرچه را بخواهد بدان دسترسی پیدا می کند.خدا برای هرچیز زمان واندازه را قرار داده است.» بنابراین حقیقت بزرگی که بخش عظیمی از این بینش ایمانی بر آن استوار است این است که هر چیزی مقدّر به مقدار،زمان،مکان،نتائج و اسباب ومسببات خاص خود است و چیزی در این کَون بیهوده و برحسب تصادف قرار نگرفته است.پس چگونه انسان که مسئولیت عمارت این کره خاکی را بر دوش دارد،می تواند از این قاعده مستثنی باشد؟! : « اِنَّا کُلّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ(۴۹)»(۸) . « ما هر چیزی را به اندازه لازم و از روی حساب ونظام آفریده ایم.»
پروردگار در جایی دیگر در باب تکریم انسان اعم از زن ومرد میفرماید:« وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرَاً (۲)»(۹) . « وهمه چیز را آفریده است وآن را دقیقاً اندازه گیری و کاملاً برآورد کرده است.» خداوند انسان را از حیث خلقت ورسالتش در این هستی پهناور وزمان ومکان خاصی که در آن است،بگونه ای قرار داده که با سایر کاینات همسو وهمگون باشد: « وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ اَمْرِهِ یُسْرَاً(۴)»(۱۰) .«هرکس که از خدا بترسد وپرهیزگاری کند،خدا کار وبارش را ساده و آسان می سازد.» ،
«وَ کَاَیِّنْ مِنْ قَرْیَهٍ عَتَتْ عَنْ اَمْرِ رَبِّهَا وَ رُسُلِهِ فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابَاً شَدِیداً وَ عَذَّبْنَاهَا عَذَاباً نُکْراً(۸) فَذَاقَتْ وَبَالَ اَمْرِهَا وَ کَانَ عَاقِبَه اَمْرِهَا خُسْراً(۹) اَعَدَّ اللهُ لَهُمْ عَذَاباً شَدِیداً فَاتَّقُوا اللهَ یَا اُوْلِی الالْبَابِ الَّذِینَ آمَنُوا قَدْ اَنْزَلَ اللهُ اِلَیْکُمْ ذِکْراً(۱۰) رَسُولاً یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیاتِ اللهِ مُبَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ اِلَی النَّورِ وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللهِ وَ یَعْمَلْ صَالِحاً یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الانْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا اَبَداً قَدْ اَحْسَنَ اللهُ لَهُ رِزْقاً(۱۱)»(۱۱)
.« چه بسیار مردمان شهرها وآبادیهایی که از فرمان پروردگارشان و دستور پیغمبران او سرپیچی و سرکشی کرده اند و در نتیجه ما سخت به حسابشان رسیده ایم وبه مجازات ناگوار کیفر ناخوشایندشان رسانده ایم * و عقوبت اعمالشان را چشیده اند و عاقبت کاروبارشان زیان وخسران بوده است * خداوند برای ایشان عذاب شدیدی را فراهم ساخته است.پس ای خردمندانی که مؤمن هستید،شما پرهیزگاری کنید وخویشتن را از (عذاب وخشم)خدا به دور دارید.خدا که برای شما قرآن را نازل فرموده است * وپیغمبری را به میانتان روانه کرده است که آیات روشن خداوند را برایتان می خواند تاکسانی را که ایمان آورده اند وکارهای شایسته کرده اند از تاریکی (بطالت وضلالت)بیرون آورده وبه روشنایی(حقیقت وهدایت)در آورد .کسانی که به خدا ایمان بیاورند وکارهای پسندیده بکنند،خدا آنان را به باغهای بهشتی داخل می گرداند که از زیر(کاخها ودرختان)آن رودبارها روان است.برای همیشه در آنجا ماندگار می مانند وخداوند روزیشان را خوب ونیکو می گرداند.»
خداوند آبادیهای باساکنان سرکش ونافرمان را یکی پس از دیگری مورد خشم وعذابش قرارداد و سوءعاقبت اعمال بدشان را درهمین دنیا وقبل از روزحساب بدانها چشانید وآنچه این جوامع درطول تاریخ از فسادوانحلال،فقروقحطی وزندگی مملو از ترس ووحشت وعاری از امنیت بادیده سر دیده وتجربه کرده اند، پیامی است مبنی بر اینکه سهم زن ومرد در ایفای نقش ها وحمل مسئولیت ها در جامعه یکسان بوده و عاقبت وسرنوشت آن بدون تفریق وتفاوت متوجه هردویشان می باشد. وخداوند چه زیبا میفرماید:« یَا اَیُّها النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَهٍ و خَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَ بَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیراً وَ نِسَاءً وَ اتَّقُوا اللهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَ الاَرْحامَ اِنَّ اللهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقیباً(۱)»(۱۲) .«ای مردمان!از (خشم) پروردگارتان بپرهیزید.پروردگاری که شما را از یک انسان بیافرید و(سپس) همسرش را از نوع او آفرید و از آن دونفر مردان وزنان فراوانی(برروی زمین)منتشر ساخت.واز (خشم)خدا بپرهیزید که همدیگر را بدو سوگند میدهید وبپرهیزید از اینکه پیوند خویشاوندی را گسیخته دارید(و صله رحم را نادیده گیرید) زیراکه بیگمان خداوند مراقب شماست(وکردار ورفتار شما از او پنهان نمی ماند).»
و « هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَّفْسٍ واحِدَهٍ وَ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ اِلَیْهَا»(۱۳) .« او آن کسی است که شما را از یک جنس آفرید وهمسران شما را از جنس شما ساخت تا شوهران در کنار همسران بیاسایند.»
========== منبع: ==========
مجله «المجتمع» ،شماره ۲۰۳۴- ۲۳صفر ۱۴۳۴هـ ق – 5/1/2013م
*در ترجمه آیات از «تفسیرنور» اثر دکتر مصطفی خرم دل استفاده شده است.
========= پی نوشت ها: =========
۱. النحل/ ۵۹- ۵۸
۲. مسند امام احمد
۳. ابی هریره و عمرو بن الاحْوَصْ الجُشَمی
۴. احمدبن حنبل،ابوداود،ترمذی ودارمی از ام المؤمنین عائشه(رضی الله عنها)
۵. النحل/ ۹۷
۶. الطلاق/ ۳- ۲
۷. الطلاق/ ۳
۸. القمر/ ۴۹
۹. الفرقان/ ۲
۱۰. الطلاق/ ۴
۱۱. الطلاق/ ۱۱- ۸
۱۲. النساء/ ۱
۱۳. الاعراف/ ۱۸۹
بسمه تعالی.
همیشه در جوامع عقب افتاده مردم بین دو رای مردد بوده اند:
افراط و تفریط.
در جامعه ما از قدیم به زن ظلم های فراوانی شده و دائما زن تحت سایه مرد
هویت خود رو شناخته و گویا بدون مرد زن انسان نیست در صورتی که این کاملا مخالف تعلیمات اسلامی است در چنین جامعه ای که زن تحت فشار شدید قرار میگیرد میخواهد جوری تلافی حق خود را بکند و به مردم نشان دهد که او هم انسان است و میتواند مثل دیگران برای خود تعیین تکلیف کند ولی متاسفانه بعضی از اونها دچار افراط میشوند و بعضی دچار تفریط:
افراط گرایان به جوامع غربی مینگرند و با خود می اندیشند که هر حقی که زنان جوامع غربی دارند ما نیز باید داشته باشیم پس به وادی های خطرناکی می افتند مثلا برای خود دوست پسر انتخاب میکنند یا حجابشان تمام کم رنگ میشود یا بعضیها از کشور خارج شده و به شغلهایی مانند خوانندگی و بازیگری به شیوه ای غیر مشروع میل پیدا میکنند.
جماعتی نیز که دچار تفریط میشن اونهایی هستن که میگن بابا جامعه ما همیشه اینجوری بوده و به وسیله ما کاری انجام نمیشه باید سوخت و ساخت.
در صورتی که هر دو نظریه بطلانشان برای محقق واضح است محقق و انسان روشن فکر همیشه راه وسط را در پیش میگیرد که همان برنامه اسلام است.
در اسلام زن همانند مرد حق تعلم و تعلیم و تجارت و فعالیت مذهبی و فرهنگی و حتی سیاسی دارد که این موارد کاملا در دین تبیین شده اند.
وقتی رفتار پیامبر گرامی اسلام را در قبال همسرانش مشاهده میکنیم به اوج احترام اسلام نسبت به مقام زن پی میبریم. آن بزرگوار خود لباسهایش را میشست این یعنی زن کارگر مرد نیست.وقتی همسرانش کمی آزرده میشدن با کمال متانت با آنها برخورد میکرد چون میدانست که روحیه زن لطیف است و موارد بسیار دیگر.
باید راه وسط را پیش گرفت./
درود خداوند بر زنان آزاده ی صدر اسلام و همه ی آن زنانی که قدر و قیمت خود را شناختند و مایه ی سرافرازی و عزت اسلام و مسلمین شدند….درود خداوند بر زنانی که ارزش خود را در عرضه کردن خود برای دیگران ندیدند و تمام هم و غمشان نوع لباس و وسایل آشپزخانه و مادیات دنیا نشد….درود بر آنان که آزاده زیستند و خود را فدای راه و روش اسلام کردند و در نزد الله عزیز شدند….درود الله بر سمیه ها و خنساها و نسیبه ها و آسیه ها و خدیجه ها و …همه ی آن بزرگ زنانی که ارزش خود را در”تقرب هرچه بیشتر به الله و تبعیت هرچه بهتر از رسول الله(صل الله علیه وسلم)” دیدند…..و ربانی زیستند و ربانی دنیا را وداع گفتند…..اللهم یا ربنا ما *بنات* این امت را به راه مستقیم -راه خودت،سبل السلام، راه رضایتت- رهنمون کن و تنهایمان مگذار یا قریب… تا در وادی دنیا غرق نشویم….