نویسنده : عبدالرحمن وهابی
در این قسمت به شهر حلبچه و دهوک و اربیل می پردازم . حلبچه…….. همان جایی است که سلاح شیمیای توسط یک حکومت بر علیه مردم خودش برای اولین بار در تاریخ استفاده شد و در یک نیمروز ۵۰۰۰ -انسان!- غیر نظامی و بی دفاع جان باختند.
همان جایی است که همراه با سایرین درد و رنج انفال را بر قامتش تحمل کرده است….
انفال نسل کشی ای بود که صدام و یاران بعثی اش مرتکب شدند که در جریان آن ۱۸۲ هزار نفر بهویژه کودکان و زنان و سالخوردگان مناطق کردنشین توسط ارتش حزب بعث عراق کشته و زنده به گور شدند…….!!!
همان کسانی که در خطابشان بر در ورودی مزار کشته شدگان نوشته بود : ممنوع الدخول لبعثیین…..ورود بعثی ها ممنوع
اما جنایات امروزه به پایان نرسیده اند….امروز در روزنامه خواندم ۱۱ هزار کودک در سه سال اخیر در سوریه کشته شده اند………
این شهر با جمعیت حدود ۸۰ هزار نفری اکنون به دو بخش حلبچه قدیم و حلبچه ی جدید شناخته می شود که گویا این اواخر جداگانه استان شده است و از استان سلیمانیه مجزا شده است.
در همین نزدیکی هم سری به روستاهای ته ویلی و بیاری زدیم که در چند قدمی نوسود خودمان بودیم و دریغ از اینکه این مرز را بسته اند و رغبتی به بازکردنش نشان نمی دهند اینها به اضافه ی کم کاری مسئولان شهرمان باعث عدم رونقی شده است که نتیجه اش ترویج کولبری و قاچاق و دادن خون بهای نان شب تعدادی شده است.
شهر دهوک که جمعیتی بالغ بر ۲۸۴ هزار نفر دارد یکی دیگر از اماکنی بود که سر زدیم اینجا تعدادی از کردهای ایران هم مقداری مشکل زبان پیدا خواهند کرد چون زبان اهالی دهوک کردی شِکاک (کرمانجی) است .
در سایر شهر ها مسکن داشتیم پس هزینه ای از این بابت متوجهمان نبود اما در دهوک این طور نبود ….شب به آنجا رسیدیم و چند هتل و مسافرخانه سر زدیم که نتیجتا سویتی دو خوابه همراه با رختخواب اضافی به قیمت ۹۰ دلار برای یک شب اجاره کردیم. فردا صبح به طرف بازار قدیمی دهوک راه افتادیم و نکته ای که دوباره توجهم را جلب کرد این بود که تعداد زیادی از مغازه داران جنسهایشان را شب به داخل مغازه نبرده و فقط به کشیدن پارچه ای روی اجناس اکتفا کرده بودند!
سری هم به شهر زاخو زدیم که در نزدیکی مرز ترکیه قرار دارد.
چند نکته:
***هزینه ی مسکن برای ما که مجبوریم دینار و دلار پرداخت کنیم به نسبت ایران قابل توجه است پس قبل از سفر حتما این مورد را در نظر داشته باشید مگر اینکه فامیل یا دوستی داشته باشید که واقعا در هزینه ی مسکن صرفه جویی زیادی می شود.
***هزینه ی بنزین هم به همین علت زیاد است البته چند نوع بنزین موجود است که توصیه می شد بهترینشان استفاده شود (تقریبا هر لیتر ۱۰۰۰ دینار ) چون در مجموع کیفیت بنزین ها مطلوب نبود.
***تقریبا در هر شهر و شاید روستایی وجود یک یا چند زمین فوتبالی (فکر کنم چمن مصنوعی بودند) که با تور از چهار طرف به اضافه ی سقف محصور شده است توجهتان را جلب می کند که از این همه علاقه و تاکید به فوتبال متعجب شدم.
اربیل (هه ولیر) پایتخت حکومت اقلیم با جمعیتی بالغ بر تقریبا ۱ میلیون نفر (جمعیت تقریبی استان ۲،۳۰۰،۰۰۰) یکی از قدیمی ترین شهرهای مسکون دنیاست.این شهر با ساختاری دایره ای از مرکز به اطراف گسترده شده که مرکزیت شهر ارگ اربیل (قه لا ی هه ولیر) می باشد.
در این شهر با جدیت ساخت و ساز مجموعه های آپارتمانی مدرن و مراکز خرید و تفریحی و هتل ها و… را بیشتر حس می کنید.
اولین و شاید مشهورترین مکانی که باید معرفی کنم ارگ اربیل می باشد که در قدیم کل شهر اربیل همین ارگ بوده است و گویا تا سال ۲۰۰۵ (اگر اشتباه نکنم) هنوز تعدادی در آن زندگی می کرده اند. خود ارگ و محیط سرسبز همراه با فواره هایش به علاوه ی بازار سنتی اطراف ارگ می تواند اولین محل بازدید از این شهر باشد که خالی از لطف نیست.(که پیشنهاد می شود در روز انجام گیرد)
شاید جالب باشد بدانید در یکی از پارکهای شهر تلکابینی از داخل شهر عبور می کند و شهر را از ارتفاع چند متری می توانید زیر پاهایتان مشاهده کنید.
یکی از مراکز خریدی که رفتیم فامیلی مول (Family Mall) بود که در اربیل مشهور است و انصافا هم حق دارد مشهور باشد. شهربازی کنار فامیلی مول با داشتن دو نوع roller coaster و انواع وسایل تفریحی دیگر شبی به یاد ماندنی برایمان رقم زد.
***در مورد مکان های طبیعی استان اربیل باید گفت:
-شهر ویلایی و جنگلی شقلاوه که محلی است برای ساخت مسکن و ویلاهای زیبای قشر مرفه که محلی چشم نواز است البته اگر حسرت بیشتر اذیتتان نکند!…..البته اگر مقایسه کنم به گستردگی و کیفیت ویلاهای شمال استان تهران نبودند.
-گه لی عه لی به گ یکی دیگر از مکان های واقعا سرسبز و با صفایی بود که آبشار ها و هوای زیبایش را در عکس ها می توانید مشاهده کنید.
-تفرجگاه رواندز که در ارتفاعات با ساخت شهربازی (دارای سورتمه ریلی با عبور از مسیرهای طبیعی در دو مدل سرعتی و آهسته که به شدت سرعتی اش را توصیه می کنم) و سویت های مسکونی جایی عالی را برای گردشگران و دوستداران طبیعت فراهم کرده است…..
*چند نکته
– فرهنگ استفاده از بوق در خودروها هرچند به ظاهر نکته ی کوچکی است اما در کل اقلیم در حد قابل قبولی بود.
– در استفاده از زبان به اندازه سلیمانیه راحت نبودم هرچند مشکل خاصی پیش نیامد اما احساس می کردم در لغاتی یا حداقل در لهجه ی بیان با سلیمانیه تفاوت وجود داشت.
-سفر ما در نوروز و فصل سرسبزی طبیعت بود(که از نظر بهترین زمان سفر به این منطقه بود) و طبیعتا سفر در تابستان به علت گرمی هوا یا در زمستان و پاییز لذت بهار را نخواهد داشت.
– نمی خواهم بحث را به حاشیه بکشانم ولی همین منطقه ی ما واقعا پتانسیل بسیاری از امکانات آنجا را داشت اما دریغ و دریغ و دریغ!
>>>سعی کرده ام انصاف را رعایت کنم اما با این وصف هنوز تعدادی فکر می کنند غلو کرده ام که دوست دارم مواردشان را ذکر فرمایند تا بیشتر و دقیق تر توضیح دهم.
پایان
سلام علیکم. با تشکر فراوان بابت سفرنامه نکته بینانه تان. نقدهای اجتماعی، فرهنگی و … نیز کاملا به جا است و بر ارزش کار می افزاید.
وه ش بی موبین گیان…ده س وه ش
شما پول دارس سفرای خارجی میری ما کسی ساپورتمون نمی کنه
والا برای ما هزینه ی زیادی نداشت چون در آنجا آشنا زیاد داشتیم و از بابت مسکن و تقریبا خوراک که خرجهای اصلی هستند دچار مشکلی نشدیم….بی پول نمی شود ولی لازم هم نیست که پول دار باشید
شهر اربیل به لحاظ قدمت جزو ۱۰شهر اول دنیا است.