جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ Friday, 22 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2441 تعداد نوشته های امروز : 1 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 1908×
شرح سلسله احادیثی از امام نووی / حدیث اول
شناسه : 2166

گردآورنده:بشری حیدری/دانشجوی پرستاری دانشگاه تهران / این مطلب شرح اولین حدیث کتاب اربعین امام نووی( رحمه ا…) با ترجمه و شرح محمد علی خالدی می باشد،إن شاءالله هر چند مدت یکبار حدیثی از آن در اختیار شما عزیزان قرار داده می شود . "إِنَّمَا الأَعْمَالُ بالنِّیَّاتِ وإِنَّمَا لِکُلِّ امْرِئٍ ما نَوَى، فَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى […]

ارسال توسط :
پ
پ

گردآورنده:بشری حیدری/دانشجوی پرستاری دانشگاه تهران / این مطلب شرح اولین حدیث کتاب اربعین امام نووی( رحمه ا…) با ترجمه و شرح محمد علی خالدی می باشد،إن شاءالله هر چند مدت یکبار حدیثی از آن در اختیار شما عزیزان قرار داده می شود .

"إِنَّمَا الأَعْمَالُ بالنِّیَّاتِ وإِنَّمَا لِکُلِّ امْرِئٍ ما نَوَى، فَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى اللهِ وَرَسُولِهِ فَهِجْرَتُهُ إِلى اللهِ وَرَسُولِهِ، وَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ لِدُنْیَا یُصِیبُهَا أَو امْرَأَهٍ یَنْکِحُهَا فَهِجْرَتُهُ إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَیْهِ "
 

ترجمه حدیث:
از پیغمبر خدا( ص) فرموده اند: این است و غیر از این نیست که کردار به نیت است، و هرکس از کردارش به حسب نیتش اجر و ثواب می‌گیرد، پس هرکسی که هجرت و انتقال او به مدینه به سوی خدا و پیغمبرش بوده باشد، پس ثواب این هجرت به سوی خدا و پیغمبر اوست، و هرکس که هجرتش به خاطر مال دنیا بوده باشد و یا به خاطر زنی که بخواهد با او نکاح نماید، اهمیت هجرت او برابر همین همت اوست.


انَّمَا الأَعْمَالُ بالنِّیَّاتِ: محققاً کردارهای به نیت‌ها است، به چند معنی است:

این که هر کرداری که مخلصانه به نیت انجام آن در راه خدا نباشد آن کردار ارزشی ندارد.
دوم این که صحت اعمال به نیت است، و هر عملی که نیت همراه ندارد صحیح نیست.
سوم این که نیت عمل قلبی به معنی تصمیم‌گرفتن است، و بنا به مثل معروف «خواستن توانستن است» و اگر انسان نیت بنماید و برآن تصمیم بگیرد، عمل آن آسان خواهد بود

نیت به معنی قصدکردن است که این کار را برای خاطر خدا انجام می‌دهیم. محل نیت، قلب است و باید دل متوجه کار گردد، به زبان آوردن نیت مستحب است، تا در موقع نیت زبان و گوش هم در آن تصمیم خیر شرکت جویند.
          گر گوهر خالص نبود در دل تو      **** اعمال خراب است و زیان حاصل تو
         با صدق و صفای آی به میدان عمل ****   تا جنت و فردوس شود منزل تو  
ببین چقدر بلیغ است:
"فَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى اللهِ وَرَسُولِهِ فَهِجْرَتُهُ إِلى اللهِ وَرَسُولِهِ! کسی که هجرت او به سوی خدا و پیغمبر باشد، پس جزایش همین توفیق بر هجرت به سوی خدا و پیغمبر است، برای این که رضای خدا و دعای پیغمبر را به همراه دارد، و کدام ثواب می‌تواند با آن برابر باشد!!!
و اما: " وَمَنْ کَانَتْ هِجْرَتُهُ لِدُنْیَا یُصِیبُهَا أَو امْرَأَهٍ یَنْکِحُهَا فَهِجْرَتُهُ إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَیْهِ!   کسی که در هجرت‌ کردن خدا را به خاطر نیاورد و فداکاری در راه باری پیغمبر در دل کور شده اش خطور نکرد، پس جزای او همان از دست‌دادن رضای خدا و پیغمبر و به دست‌آوردن مال و زنی است که به خاطر آن هجرت کرده است، این چنین شخصی همتش شکم و شهوت است.
حکمت های نهفته در این حدیث مبارک:
انسان باید همیشه نیت را نیکو سازد، و به همه کس و همه چیز خوشبین باشد، و قصد خود را همیشه بر انجام کارهای خیر نماید، و در این راه بکوشد تا تسلط این نیت بر دل باعث خوب‌ ساختن اعمال و کوشش‌ کردن در کارهای خیر گردد.
هر انسانی می‌تواند وضع اعمال خود را به حسب نیت خود میزان کند، اگر اعمال خیر ندارد، این خود نشانه آن است که نیت خیر ندارد؛ زیرا نیت هرگاه قوت گرفت و در دل به مرحله تصمیم رسید، یکی از اسباب سعادت است.
 انسان باید هر عملی را ابتداء نیت خیر برآن مقدم بدارد تا در همه کارها مأجور گردد، و قصد از نیت جستن خوشنودی خداست، و خوشنودی خدا در کارهایی است که اخلاص در آن رعایت شده باشد و ریا و غرض در آن نباشد.
هر انسانی باید همت خود را بلند بگیرد و در همه کارها خدا و پیغمبر را به خاطر آورد، خدا را به خاطر آورد، زیرا آفریننده اوست و بدون همراهی او کاری میسر نمی‌گردد، پیغمبر را به خاطر آورد تا کارها را از روی پیروی از او انجام دهد؛ زیرا صحت عمل همانا برابری آن با پیروی از پیغمبر(ص) است، و عملی که برخلاف فرمایشات پیغمبر (ص) باشد نتیجه نمی‌دهد.
انسان بداند که هر عملی که برای خدا انجام نگرفت و پیروی پیغمبر(ص) در آن رعایت نشد، باید مزد و ثواب آن را هم از آن کسی خواست که به خاطرش کار را انجام داده است؛ زیرا خدای توانا از هرکاری که خالص برای او نباشد بیزار است.
و من الله توفیق…

منبع: شرح اربعین نووی
مولف: امام یحیی بن شرف النووی
ترجمه و شرح: محمد علی خالدی(سلطان العلما)

 

ثبت دیدگاه

1 دیدگاه برای “شرح سلسله احادیثی از امام نووی / حدیث اول”
  1. در تالار دینی در گروه دینی سایت پینوس این مطلب قرار دارد:
    متاسفانه در گروه دینی سایت خواستم این مطلب را بگذارم اما نتوانستم برای همین این جا نوشتم لطف عفو کنید
    شهید محمد سعید رمضال البوطی ابن تیمیه را معرفی می کند

    شهید البوطی ، ابن تیمیه را کسی معرفی می کند که با سلف مخالفت می کرده

    ایشان (رحمه الله علیه) می گویند :

    وها قد رأینا انّ ابن تیمیه لم یبال ان یخالف السلف کلّهم ممثّلین فی اصحاب مالک واحمد والشافعی وابی حنیفه….

    ترجمه :
    ما مشاهده کردیم که ابن تیمیه هیچ ابایی نداشت که با تمام سلف از اصحاب مالک واحمد وشافعی و ابو حنیفه به مخالفت پردازد

    (السلفیه مرحله زمنیه مبارکاً لا مذهب اسلامی صفحه -ا۷۸)

    برای کسانی که به اولیا الله توهین می کنند و احترام علما را نگه نمی دارند فقط می گویم رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمودند:

    ز ابوهریره  روایت شده است که پیامبر  فرمودند: خداوند متعال میفرمایـد:
    «هرکس با یک ولی و دوست من (بندهی مؤمنم) دشمنی کند و او را بیازارد، قطعاً [بداند]
    من با او اعلان جنگ میکنم.

    سخنان علما در مورد شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله علیه:
    ﺳﻴﻮﻃﻲ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺷﻴﺦ ﺍﺳﻼﻡ ﺣﺎﻓﻆ، ﻧﮑﺘﻪ ﺳﻨﺞ، ﻓﻘﻴﻪ،
    ﻣﺠﺘﻬﺪ، ﻣﻔﺴﺮ، ﻳﮕﺎﻧﻪ ﻱ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﻣﺸﺎﻫﻴﺮﻱ ﮐﻪ ﺍﻗﻴﺎﻧﻮﺱ
    ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﺍﺯ ﺯﻣﺮﻩ ﻱ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﻧﻮﺍﺑﻎ ﭘﺎﺭﺳﺎ ﻭ ﺩﺭﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﺑﻮﺩ. ﺍﻣﺎﻡ
    ﺷﻮﻛﺎﻧﻲ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ : ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﺣﺰﻡ ﮐﺴﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭﻱ ﺭﺍ ﻧﺪﻳﺪﻩ ﺍﻡ
    ﻭ ﮔﻤﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻱ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺑﻴﻦ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺍﻳﺸﺎﻥ
    ﻳﺎ ﻣﺪﻋﻲ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺩﻳﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﺑﻦ ﺩﻗﻴﻖ ﺍﻟﻌﻴﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﺍﺯ
    ﻭﻱ ﺳﺆﺍﻝ ﮐﺮﺩﻧﺪ: ﺁﻳﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﻱ؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﻡ.
    ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺑﺎ ﺍﻭ ﺳﺨﻦ ﻧﻴﺰ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻱ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎ ﻭﻱ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻡ.
    ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ : ﺑﺎ ﻭﻱ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻱ؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﺧﻴﺮ . ﮔﻔﺘﻨﺪ:
    ﭼﺮﺍ؟ ﮔﻔﺖ : ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﻦ ﺧﺎﻣﻮﺷﻲ ﺭﺍ .
    ‏(ﻳﻌﻨﻲ ﺍﻭ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﻣﻲ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺳﻴﻠﻲ ﭘﻴﺸﺮﻭ ﺑﻮﺩ ﻭ
    ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﮑﻪ ﺍﻭ ﺩﺭﻳﺎﻱ ﺩﺍﻧﺶ ﺑﻮﺩ .‏) ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ: ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻱ ﺍﻭ ﭼﻪ ﻣﻲ
    ﮔﻮﻳﻲ؟ ﮔﻔﺖ : ﮔﻮﻳﻢ ﮐﻪ ﺍﻭ ﮐﺴﻲ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺪﻳﺪ . ﺍﺑﻦ
    ﺣﺠﺮ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ : ﺷﻬﺮﺕ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﺷﻴﺦ ﺗﻘﻲ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﻇﻬﺮ ﻣﻦ ﺍﻟﺸﻤﺲ
    ﺍﺳﺖ. ﻣﻠﻘﺐ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﻴﺦ ﺍﻻﺳﻼﻡ ﺍﺯ ﺣﻴﺎﺕ ﻭﻱ ﺗﺎ
    ﮐﻨﻮﻥ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺩﺍﻧﺎﻳﺎﻥ ﺟﺎﺭﻳﺴﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﻫﻤﭽﻮﻥ
    ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﺟﺰ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻧﺎﺁﮔﺎﻩ ﻭ ﺑﻲ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﮐﺴﻲ
    ﻣﻨﮑﺮ ﺍﻳﻦ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﻭ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮﻳﻦ ﻗﻴﺎﻡ ﺭﺍ ﻋﻠﻴﻪ ﺑﺪﻋﺘﮕﺮﺍﻥ،
    ﺭﻭﺍﻓﺾ، ﺣﻠﻮﻟﻴﻪ ﻭ ﺍﺗﺤﺎﺩﻳﻪ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺨﺖ. ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ : ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ
    ﺑﺮﺗﺮﻱ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺶ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺍﺯ
    ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ، ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻫﻢ ﻋﺼﺮ ﻭﻱ ﺍﻋﻢ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻣﺎﻥ ﺷﺎﻓﻌﻲ ﻭ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ
    ﺣﻨﺒﻠﻲ ﺑﺪﺍﻥ ﺍﺯﻋﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ.
    ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺠﺎﺝ ﻣﺰﻱ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ : ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﮐﺴﻲ ﺭﺍ ﻧﺪﻳﺪﻩ ﺍﻡ . ﺍﻳﻦ ﺩﺭﺣﺎﻟﻲ
    ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺠﺎﺝ ﺍﺯ ﻧﮑﺘﻪ ﺳﻨﺞ ﺗﺮﻳﻦ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﻭ ﺣﺎﻓﻈﻲ
    ﮐﺎﺭﺁﺯﻣﻮﺩﻩ ﻭ ﺭﻳﺰﺑﻴﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﺴﻠﻂ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺑﺮ ﺟﺮﺡ ﻭ ﺗﻌﺪﻳﻞ ﻭ
    ﻋﻠﻢ ﺭﺟﺎﻝ ﻭ ﺍﺳﺎﻧﻴﺪ ﺩﺍﺷﺖ، ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻱ ﺷﻴﺦ ﺍﻹﺳﻼﻡ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ:
    ﮐﺴﻲ ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺪﻳﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺩ ﮐﺴﻲ ﺭﺍ ﻧﺪﻳﺪﻩ
    ﺍﺳﺖ. ﮐﺴﻲ ﺭﺍ ﺩﺍﻧﺎﺗﺮ ﺑﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺳﻨﺖ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ
    ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﻭ ﭘﺎﻳﺒﻨﺘﺮ ﺍﺯ ﻭﻱ ﺑﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﻧﻴﺎﻓﺘﻪ ﺍﻡ.
    ﺍﻣﺎﻡ ﺫﻫﺒﻲ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ : ﺍﻭ ﺩﺭﻳﺎﻱ ﺩﺍﻧﺶ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﻧﻮﺍﺑﻎ ﻭ
    ﭘﺎﺭﺳﺎﻳﺎﻥ ﻭ ﻓﺮﺯﺍﻧﮕﺎﻥ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﺷﺠﺎﻉ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﻭ
    ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺑﻮﺩ. ﻣﺮﺩﻱ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺍﻱ ﻻﺯﻡ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻭﺍﺭﺩ
    ﻣﺠﻠﺲ ﺍﺑﻦ ﺗﻴﻤﻴﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺣﮑﻤﺎﻱ ﻫﻢ ﻋﺼﺮﺵ ﺑﻮﺩ، ﻭﻗﺘﻲ ﺁﻥ
    ﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﻲ ﮐﺸﻴﺪ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﭼﻴﺰﻱ ﺑﮑﻨﺪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺍﻱ ﻧﻤﻮﺩ،
    ﺍﺑﻦ ﺗﻴﻤﻴﻪ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻧﺼﻒ ﺩﻭ
    ﺗﮑﻪ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻳﮏ ﻧﺼﻒ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻧﺼﻒ ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ
    ﺍﻭ ﺩﺍﺩ ! ﺑﺨﺸﺶ ﻭﻱ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺳﺖ ﺑﻮﺩ . ﺍﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﻥ ﺻﺪﻗﻪ
    ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎ ﻭ ﺩﻋﺎﻫﺎﻳﺶ ﺗﺎ ﺣﺪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﭼﻮﻥ
    ﻭﻗﺘﻲ ﮐﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻧﺠﻮﺍ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ
    ﺻﺪﻗﻪ ﺩﺍﺩﻥ ﻣﺴﺘﺤﺐ ﺑﺎﺷﺪ، ﻃﺒﻴﻌﺘﺎً ﺍﺳﺘﺤﺒﺎﺏ ﺁﻥ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺑﺎ
    ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﻭ ﺩﻋﺎﺀ ﻭ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎ ﺍﻭﻟﻲ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ .
    ﻗﺎﺿﻲ ﺍﺑﻦ ﻣﺨﻠﻮﻑ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﺳﺨﺖ ﺗﺮﻳﻦ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺍﺑﻦ ﺗﻴﻤﻴﻪ ﻭ ﺍﺯ
    ﺟﻤﻠﻪ ﮐﺴﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﻭﻱ ﻓﺘﻮﺍ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ:
    ﮐﺴﻲ ﺭﺍ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﺑﻦ ﺗﻴﻤﻴﻪ ﻧﺪﻳﺪﻩ ﺍﻳﻢ، ﻣﺎ ﺳﻌﻲ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ
    ﺑﺮﺳﺎﻧﻴﻢ ﻭﻟﻲ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﺮ ﻣﺎ ﭼﻴﺮﻩ ﮔﺸﺖ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺩﺭﮔﺬﺷﺖ !
    ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻟﻠﻪ ﺗﺒﺎﺭﻙ ﻭﺗﻌﺎﻟﻰ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺑﻪ ﺧﺮﺝ
    ﺩﻫﺪ . ﭼﻨﻴﻦ ﮐﺴﻲ ﺑﺎ ﻫﺮ ﻓﺮﻗﻪ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﻧﮕﺎﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺣﻖ
    ﻫﺮ ﺻﺎﺣﺐ ﺣﻘﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺎﺯﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﻭ ﻧﮑﺎﺕ ﻣﻨﻔﻲ ﻭ ﻣﺜﺒﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ
    ﻳﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﻳﻦ ﺑﺤﺚ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﺍﻱ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻧﻤﻲ
    ﮔﻨﺠﺪ، ﻭﻟﻲ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﻣﻲ ﮐﻨﻴﻢ.
    ﺑﺸﻨﻮﻳﺪ ﮐﻪ ﺷﻴﺦ ﺍﻻﺳﻼﻡ ﺍﺑﻦ ﺗﻴﻤﻴﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻱ ﺍﻣﺎﻡ ﻏﺰﺍﻟﻲ ﮐﻪ ﺍﺯ
    ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻥ ﺗﺼﻮﻑ ﻭ ﻓﻘﻬﺎﻱ ﺷﺎﻓﻌﻲ ﻭﺍﺋﻤﻪ ﻱ ﺍﺷﻌﺮﻱ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻱ
    ﺑﻮﺩ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﻭ ﺗﺒﺤﺮ ﺩﺭ ﻋﻠﻮﻡ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﻫﺎ ﻭﻟﻲ ﺩﺭ ﻋﻠﻢ ﺣﺪﻳﺚ
    ﺩﺍﻧﺶ ﺍﻧﺪﮐﻲ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﻦ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ . ﺷﻴﺦ
    ﺍﻻﺳﻼﻡ ﺍﺑﻦ ﺗﻴﻤﻴﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻭﻱ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ : ﺍﺑﻮﺣﺎﻣﺪ ﻏﺰﺍﻟﻲ ﺑﺎﻭﺟﻮﺩ
    ﻫﻮﺵ ﻧﺒﻮﻍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻭ ﻓﺮﺯﺍﻧﮕﻲ ﺍﺵ ﻭ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻭ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻋﻠﻢ
    ﻛﻼﻡ ﻭ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻭ ﺳﻴﺮ ﻭ ﺳﻠﻮﻙ ﺩﺭ ﻃﺮﻳﻖ ﺯﻫﺪ ﻭ ﺭﻳﺎﺿﺖ ﺩﺭ ﭼﻨﻴﻦ
    ﻣﺴﺎﺋﻠﻲ – ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﻏﻴﺐ- ﺑﻪ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻥ ﻭ ﺣﻴﺮﺕ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ ﻭ
    ﺩﺳﺖ ﺁﺧﺮ ﻧﻴﺰ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺍﻣﺎﻥ ﻃﺮﻳﻘﻪ ﻱ ﺍﻫﻞ ﻛﺸﻒ ﻭ ﺷﻬﻮﺩ ﻣﻲ
    ﮔﺮﺩﺩ، ﮔﺮﭼﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ- ﺑﻪ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﻭﻱ ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ -! ﺑﻪ ﺷﻴﻮﻩ ﻭ
    ﻃﺮﻳﻘﻪ ﻱ ﺍﻫﻞ ﺣﺪﻳﺚ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻭ ﮐﺘﺎﺏ “ﺇﻟﺠﺎﻡ ﺍﻟﻌﻮﺍﻡ ﻋﻦ ﻋﻠﻢ
    ﺍﻟﻜﻼﻡ ” ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺖ. ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻦ ﻛﺜﻴﺮ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ : ﮐﺴﻲ ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﺯ ﻭ ﻧﻴﺎﺯﺵ، ﺩﺭ
    ﻳﺎﺭﻱ ﺟﺴﺘﻦ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ، ﺗﻮﺟﻪ ﻭ ﺭﻭﻱ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﻪ
    ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﺪﻳﺪﻩ ﺍﻡ. ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻲ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺭ ﺍﺳﺖ
    ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﮑﻮﺑﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺍﺣﺘﻴﺎﺟﺎﺗﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ
    ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺟﻞ ﻭﻋﻼ ﻋﺮﺿﻪ ﮐﻨﺪ، ﮐﻪ ﻳﺎﺭﻱ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺭﺍ ﺳﺰﺩ
    ﻭ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺩﺭﻱ ﺭﺍ ﻃﻠﺒﻴﺪﻱ ﺩﺭﻱ ﺭﺍ ﺑﺰﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﺎﻋﺘﻲ ﺍﺯ ﺷﺒﺎﻧﻪ
    ﺭﻭﺯ ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺑﺎﺭﻱ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺍﺳﺖ. ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺒﺐ ﻳﮑﻲ
    ﺍﺯ ﻋﺮﻓﺎ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ” ﻫﺮﮐﺲ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺩﺭﻱ ﺭﺍ ﺑﮑﻮﺑﺪ ﮔﻤﺎﻥ ﺁﻥ
    ﻣﻲ ﺭﻭﺩ ﺑﺮ ﺭﻭﻳﺶ ﺑﮕﺸﺎﻳﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﮐﺴﻲ ﺑﺎ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻭ
    ﺗﻀﺮﻉ ﺑﺮ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺳﺒﺤﺎﻥ ﺑﺎﻳﺴﺘﺪ ﻭ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ
    ﺟﻞ ﻭﻋﻼ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﻳﺶ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺸﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺳﺎﺑﻘﻴﻦ ﺍﻭﻟﻴﻦ
    ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻭ ﻋﺎﻟﻴﻤﻘﺎﻣﺎﻧﻲ ﮐﻪ ﻣﺸﻌﻞ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ
    ﺭﻛﺎﺏ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﻭ ﻣﺼﻠﺤﻴﻦ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺗﻼﺷﮕﺮﺍﻧﻲ ﭘﻮﻳﺎ ﻭ ﻧﺴﺘﻮﻩ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ
    ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﺒﺎﺭﻙ ﻭﺗﻌﺎﻟﻰ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻣﺠﺎﻫﺪﺍﻥ ﺯﻳﺮ ﭘﺮﭼﻢ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ
    ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺩﺭﺁﻳﺪ .

    پاسخ
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.