اما روش های دیگری نیز هستند که پیش از الزام دولت به اجرای آنها، این خود افراد جامعه هستند که باید نسبت به آنها اقدام نمایند و در این میان دولت بیشتر عهده دار نقش برنامه ریزی، مدیریت، زمینه سازی و حمایت است. این روش ها عبارتند از: زکات، صدقه و انفاق و … که در زیر به روشن تر کردن آنها می پردازیم.
زکات:
زکات یک نظام اقتصادی کامل است که در آن صاحب مال مقدار معینی از مال خود را می دهد که آن حق خالص فقیران محتاج -اعم از مسلمان و غیر مسلمان- است که در جامعه اسلامی زندگی می کنند. زکات منت و احسانی از جانب ثروتمند بر فقیر نیست که اگر خواست به او بدهد و اگر نخواست ندهد؛ بلکه مال و ثروت از آن خداست و ثروتمند فقط حافظ و امانتدار است و بر او لازم است حقوقی را که بر این مال است بپردازد؛ حقوقی همچون زکات و … (۵)
در جای جای قرآن کریم و احادیث شریف میبینیم که زکات در کنار نماز و بلافاصله پس از آن آمده است؛ گویی که هریک از این دو بدون ادای دیگری مورد پذیرش قرار نمیگیرد. ابن مسعود(رض) می گوید: «شما به برپاداشتن نماز و دادن زکات امر شدهاید و کسی که زکات ندهد، نمازش مورد پذیرش واقع نمیشود.»
صدقه و انفاق:
با توجه به اینکه هر فرد مسلمان در جامعه اسلامی، سالانه یک بار مقدار معینی از ثروتش را، آن هم در صورتی که به حد نصاب مشخصی رسیده باشد، به عنوان زکات میپردازد که ممکن است زکات جمع شده کفاف احتیاجات فقرای جامعه را در تمام طول سال ندهد؛ و همچنین با در نظر گرفتن احتمال وقوع شرایط اضطراری و مسائل بحرانی در طول سال، اسلام روشهای دیگری چون صدقه و انفاق را نیز مطرح کرده که اهمیت و جایگاه آنها چیزی کمتر از زکات نیست.
انفاق مال وسیله رسیده به خیر و نیکی است و این وعده و هشدار خداوند رحمان است؛ آنجا که می فرماید: « لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ /هرگز به خیر و نیکی نمی رسید مگر اینکه از آنچه که دوست دارید انفاق کنید.» (آل عمران/۹۲)
انفاق، خیر و نیکی به ارمغان میآورد و صدقه، شر و بلا را دفع مینماید و این نشانهای دیگر است بر حکمت مطلق خداوند متعال تا به این وسیله مسلمان، سعادت و آرامش را در دنیا به دست آورد و در آخرت نیز خداوند به سبب رفع مشکل برادران فقیرش مشکلات و سختیها را از دوش وی بردارد و او را در باغهایی ساکن کند که از زیر درختانش جویبارها جاریست…
وقتی رسول خدا(ص) یکی از هفت دستهای را که خداوند آنها را در زیر سایه خود می گیرد، روزی که سایهای جز سایه او نیست، کسانی قرار میدهد که پنهانی صدقه میدهند تا دست چپشان از چیزی که دست راستشان بخشیده آگاه نشود، دیگر چه بهانهای برای امتناع از صدقه دادن و بخشیدن مال باقی میماند؟! چه سعادتی از این بزرگتر و چه پاداشی از این دلچسب تر؟!
از سوی دیگر در آیات مختلفی از قرآن میبینیم که خودداری از انفاق مال و بی توجهی به فقرا و مساکین از نخستین عوامل شقاوت و عذاب در آخرت است. برای تأیید این گفته فقط چند مورد از آیات را بیان میکنیم:
سوره مدثر / آیات ۳۹ تا ۴۷
سوره بلد / آیات ۱۱ تا ۱۶
سوره حاقه / آیات ۲۵ تا ۳۷
و بسیاری آیات دیگر…
دو مشکل اساسی:
با توجه به آنچه گفته شد، هیچ شکی در اهمیت و جایگاه مبارزه با فقر و پاداشی که از جانب خداوند برای آن در نظر گرفته شده و نیز در کیفری که برای بی توجهی نسبت به فقرا و احتیاجات آنان قرار داده شده باقی نمیماند. اما دو مانع بر سر راه رفع مشکلات اقتصادی در یک جامعه اسلامی هنوز باقی است؛ مشکل اول عدم تفهیم کامل و صحیح اهمیت، ارزش و پاداش بخشش از مال (به هر یک از شکل های ذکر شده) و عواقب ناخوشایند احتمالی در صورت بیتوجهی به آن، چه در دنیا و چه در آخرت، در میان آحاد جامعه اسلامی است و انجام این کار یقینا یکی از مهمترین نقشها و مسئولیتهای دعوتگران و افراد آگاه جامعه به ویژه در عصر حاضر است که باید اهتمام بیشتری به آن داده شود و بسیار بیشتر از آنچه که هست بدان پرداخته شود.
مشکل دیگر نبود یک دولت اسلامی کارآمد، مستقل و عدالت گستر است که با وضع قوانین صحیح، قابل اجرا و ملزم کننده و نیز اهتمام جدی به اجرای آنها به منظور تشویق، ترغیب و حتی وادار کردن افراد جامعه برای مبارزه با فقر و اجرای احکام اسلام سعادت آفرین، سعادت جامعه تحت سلطه خود را تضمین کند و مشکلات عدیدهای را که از فقر ناشی میشوند از ریشه نابود گرداند و بار دیگر خاطره شیرین و افتخار آفرین حکومت عمر بن عبدالعزیز(رض) را زنده کرده و جامعه آرمانی مورد نظر اسلام را محقق سازد.
حال چه باید کرد؟
در شرایط کنونی که جامعه ما با هر دوی این مشکلات از یک سو و از سوی دیگر با دور بودن جامعه از معیارهای یک جامعه اسلامی حقیقی روبروست، وظیفه ما به عنوان کسانی که از مشکلات آگاهی نسبی داریم و تا حدودی نیز به کم و کیف راه ها و روشهای مبارزه با مشکل آگاهیم، انجام آن چیزی است که از دستمان برمیآید. بدون شک هر یک از ما می توانیم در حد توان مالی که داریم، هر چند اندک هم باشد، روزانه و یا ماهانه مقدار معینی پول یا هر چیز دیگر را در راه خدا به فقیرانی که می شناسیم ببخشیم؛ و به هیچ وجه به کمک های متفرقه ای که بدون حساب و کتاب و بدون آگاهی از میزان تأثیر در حل مشکلی از مشکلات برادرانمان پرداخت می کنیم (به عنوان مثال پول ناچیزی که به گدایی که در خیابان می بینیم می پردازیم؛ بدون اینکه حتی بدانیم مشکلش چیست!) اکتفا ننماییم. از جمله راه های دیگر میتواند تشکیل گروههای چند نفره و ایجاد صندوق های قرض الحسنه کوچک و … و یافتن و شناختن نیازمندان و تنگدستانی باشد که در اطراف خودمان زندگی می کنند تا بدین وسیله بتوانیم تأثیر بیشتری در حل مشکلات و گرفتاریهای مساکینی داشته باشیم که به نوعی برای ما نعمت محسوب میشوند؛ و ایمان داشته باشیم که هر چه را که میبخشیم خداوند جایگزینش را برای ما خواهد فرستاد؛ چرا که این وعده ایست که خود در کلام جاویدش داده است: «وَ ما أنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ / و هر چه را انفاق کنید، خدا جای آن را پر می کند و او بهترین روزی دهندگان است.» و نیز این فرموده رسول خدا(ص) را از یاد نبریم که «هیچ روزی نیست که بنده در آن صبح کند؛ مگر اینکه دو فرشته فرود میآیند. یکی از آنها میگوید: پروردگارا به فرد بخشنده جایگزین بده؛ و دیگری میگوید: پروردگارا مال بخیل و آزمند و حریص را از بین ببر.»
پس هرگونه ترس و نگرانی از کم شدن مال در صورت بخشش از آن بدون شک وعده شیطان است(الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ «بقره/۲۶۸») و نشانه ضعف ایمان به آیات خداوند رحمان. خداوند ما را در پناه خود بدارد؛آمین!
پی نوشت :
۴ به نقل از شخصیت مسلمان معاصر، طحان، مصطفی محمد، ص۲۳۴
۵ همان
عرض سلام و تشکر فراوان خدمت برادر قانع، جزاک الله خیرا …
هوالمستعان*سلام الله علیکم*سپاس گزارم مطلب ارزشمند و به جایی بود،انشاالله در عملی کردن روشهای ارائه شده کوشا تر شویم.رستگار باشید