فرشاد سعیدی، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی صنایع / آنچه که پیداست «انتخاب» بخش لاینفک زندگی ما انسانهاست و از یک نگاه، فلسفهی زندگی را میتوان مسألهی انتخاب دانست؛ کیفیت زندگی ما مستقیماً تحت تأثیر انتخابهای زمان گذشته، حال و آینده است.
همهی ما روزانه با انواع و اقسام «انتخاب» مواجه هستیم. اینکه چه ساعتی از خواب برخیزیم، صبحمان را چگونه آغاز کنیم، اوقات روزانهمان را چگونه تقسیم کنیم و به چه کارهایی اختصاص دهیم، اولویتهای کاریمان به چه ترتیبی باشد، چه نوع لباسی بپوشیم و غیره، نمونههایی از مواجهه ما با مسأله انتخاب هستند. هر انتخاب پیامدهایی در زندگی ما دارد که دیر یا زود آشکار میشود. به عنوان مثال، ثابت شده که نوع پوشش یک فرد بهطور مستقیم بر روی اعتماد به نفس او اثرگذار است. یا میزان شادی و نشاط کسانی که صبح زود از خواب بیدار میشوند بیشتر است. ذکر این نمونههای به ظاهر کوچک، کافی است تا بیشتر متوجه اهمیت مسألهی انتخاب گردیم.
اما جدای از این نمونههای کوچک و بزرگِ انتخاب که هر یک در جای خود اهمیت دارند، انتخابهای حساسی نیز هستند که از لحاظ حجم تأثیری که بر زندگی و آیندهمان میگذارند بسیار قابل توجهاند. از جمله انتخاب باور و اندیشه، انتخاب رشتهی تحصیلی، انتخاب همسر و انتخاب تخصص کاری. همهی این انتخابها نیاز به بررسی و تحلیل دارند و مستلزم صرف زمان کافی برای این امر. نگاه نویسنده این مطلب بیشتر معطوف به انتخاب رشتهی تحصیلی است. هر چند نکاتی که بیان خواهد شد در همهی مسائل تصمیمگیری و انتخاب، قابلیت بهکارگیری دارند.
چند روزی است که نتایج کنکور سراسری اعلام شده و داوطلبان زیادی این روزها با مسألهی انتخاب رشتهی تحصیلی مواجهاند. به منظور اتخاذ تصمیم درست در این مورد و نیز کاهش حداکثری پشیمانی بعد از انتخاب، باید لوازم یک انتخاب صحیح را شناخت. از نظر نگارنده، لوازم یک انتخاب صحیح، چهار چیز است:
۱- خودآگاهی: شناخت دقیق از علایق، سلایق، تواناییها، استعدادها، نقاط قوت و ضعف و نیز شناخت حقوق و مسؤولیتها از جمله مواردی است که هر فردی پیش از یک انتخاب مهم و حیاتی بدانها نیاز دارد. هرگونه ابهام در این موارد، کیفیت انتخاب را با کاهش مواجه خواهد کرد. خودآگاهی مهارتی نیست که ظرف چند روز یا چند شب بدست آید؛ بلکه نیازمند تفکر و اندیشیدن منظم نسبت به اوضاع و احوال خود در بازهی زمانی مناسبی است. به هنگام انتخابهای حیاتی در زندگی، هراندازه فرد خودآگاهی بیشتر و شفافتری داشته باشد تصمیمگیری بهتر انجام خواهد شد. برای انتخاب رشتهی تحصیلی نیز توصیه میشود که ابتدای امر، دانشآموزان محترم نگاهی به سطح مهارت خودآگاهی خود داشته و مجدداً علایق و تواناییهای خود را مرور نمایند و برحسب اولویت و مطلوب مدنظرشان بر روی کاغذ بیاورند. اینکه به چه رشتههایی بیشترین علاقه و در کدامیک از آنها بیشترین توانایی را دارید موضوع بسیار مهمی است.
۲- شناخت دقیق گزینهها: به میزانی که شناخت از گزینههای انتخابی (مثلاً رشتههای تحصیلی) کم باشد درصد خطا در انتخابمان بالا خواهد رفت و در نتیجه احتمال پشیمانی بعدی بیشتر خواهد شد. لذا توصیه میشود با جستجو و مصاحبه و پرسش از افراد آگاه، نسبت به همهی رشتههای مدنظرتان شناخت کافی کسب کنید. دانشجویان بسیاری را میشناسم که از دلایل اصلی عدم موفقیتشان، عدم شناخت از مسیر آینده بوده است. لذا هر چه بیشتر تحقیق و جستجو کنید بیشتر به ابعاد، کاربردها و دامنهی رشتههای تحصیلی پی خواهید برد و در نتیجه فرآیند انتخاب رشتهتان بهتر انجام خواهد شد.
۳- توجه به واقعیتها: نهتنها شناخت واقعیتهایی که با آنها مواجهیم، ضروری است بلکه در مواردی توجه کافی بدانها نیز، ما را به سوی یک انتخاب صحیح سوق خواهد داد. از جمله واقعیتهای مهم و مطرح جامعهی ما برای کنکوریها، موضوع درآمد و آینده شغلی یک رشتهی تحصیلی است. هر فرد باید به شرایط شخصی خود در این مورد نگاهی داشته باشد و چنانچه این بحث برای او بصورت جدی مطرح است، نباید نسبت به آن بیتوجه باشد. واقعیت این است که چنانچه رشتهای را انتخاب کنید که بدان علاقه دارید، ولی آینده شغلی روشنی نداشته باشد به احتمال زیاد پشیمان خواهید شد. چراکه وضعیت اقتصادی تأثیر به سزایی در انگیزش و پیمایش توأم با موفقیت ادامهی مسیر دارد. مگر آنکه جزو آن دستهی محدودی باشید که لزومی به انطباق رشته و شغل خود نمیبینند! و البته این نیز لزوماً همیشه بد نیست. در هر صورت به قول یکی از نویسندگان حوزهی مدیریت، عاقبت اشک چشمان است اگر چهرهی درون آینه را فریب داده باشی! پس بهتر است در این مورد بیشتر با خود صادق باشید.
از دیگر واقعیتهایی که مطرح هستند میتوان به مواردی از قبیل مهم بودن دوری یا نزدیکی دانشگاه محل تحصیل، تأثیر سیاست بومیگزینی بر چینش اولویتها، وابستگیهای عاطفی به خانواده، پیشبینیپذیر بودن روند اقتصادی کشور یا یک رشتهی تحصیلی و نیز موارد دیگر اشاره داشت.
۴- آشنایی با اصول و قواعد فنی انتخاب: اگر به هر یک از سه مورد بالا توجه کرده باشید ولی در جهت کسب دانشی در زمینهی اصول و قواعد انتخاب تلاش نکنید، باز با مشکل مواجه خواهید شد. این اصول و قواعد کمک میکنند تا انتخابهای خود را بر روی کاغذ بیاورید و به شکل خاصی چینش و اولویتبندی کنید و از خطای خطرناک سادهانگاری و بیدقتی یا کمدقتی دور شوید. این اصول، قواعد و تکنیکها بهطور گسترده در مسائل تصمیمگیری و انتخاب استفاده میشوند و از موضوعات مهم درسی در دانشگاهها و نیز از موضوعات مهم کاربردی در صنعت و سازمانها هستند.
برای انتخاب رشتهی تحصیلی باید به هر یک از گزینهها برحسب اولویتی که برای ما دارند، وزنی بین ۰ تا ۱ بدهید طوریکه جمع اوزان همهی گزینهها برابر یک شود. این سادهترین و رایجترین شیوهی اولویتبندی است. اگر برای اولویتبندی فقط یک معیار داشته باشید کار بسیار آسان است. اما چنانچه در اولویتبندی مثلاً از سه معیار استفاده کنید، کار کمی سختتر خواهد شد. به عنوان مثال فرض کنید برای انتخاب رشتهی تحصیلی از سه معیار ۱- علاقه ۲- استعداد ۳- آینده شغلی استفاده خواهید کرد و قصد دارید در مورد رشتههای مهندسی صنایع، مهندسی پزشکی و مهندسی عمران برحسب این سه معیار، اولویتبندی انجام دهید. ابتدا باید در مورد هر رشته، از نظر این سه معیار وزندهی داشته باشید. این وزنها به نوعی درصدی است که از لحاظ هر معیار برای رشتههای تحصیلی مناسب میبینید:
○ مهندسی پزشکی: علاقه=۰.۷، استعداد=۰.۴ و آینده شغلی=۰.۵
○ مهندسی عمران: علاقه=۰.۵، استعداد=۰.۵ و آینده شغلی=۰.۵
○ مهندسی صنایع: علاقه=۰.۶، استعداد=۰.۵ و آینده شغلی=۰.۷
سپس باید به کمک روش دلخواه، وزن کلی هر رشتهی تحصیلی را بدست آورید. سادهترین روش این است که جمع اوزان معیارهای هر رشته را بر جمع اوزان کل رشتهها تقسیم کنید؛ برای این کار ابتدا باید وزن معیارهای هر رشتهی تحصیلی را یکهسازی کنید؛ یعنی وزن هر معیار را بر جمع اوزان همان معیار تقسیم کنید؛ جمع اوزان مربوط به معیار علاقه برابر است با ۱.۸، جمع اوزان مربوط به معیار استعداد برابر از با ۱.۴ و جمع اوزان مربوط به معیار آینده شغلی برابر است با ۱.۷:
○ مهندسی پزشکی: علاقه=(۰.۷ تقسیم بر ۱.۸)، استعداد=(۰.۴ تقسیم بر ۱.۴) و آینده شغلی=(۰.۵ تقسیم بر ۱.۷)
○ مهندسی عمران: علاقه=(۰.۵ تقسیم بر ۱.۸)، استعداد=(۰.۵ تقسیم بر ۱.۴)و آینده شغلی=(۰.۵ تقسیم بر ۱.۷)
○ مهندسی صنایع: علاقه=(۰.۶ تقسیم بر ۱.۸)، استعداد=(۰.۵ تقسیم بر ۱.۴) و آینده شغلی=(۰.۷ تقسیم بر ۱.۷)
در نتیجه خواهید داشت:
○ مهندسی پزشکی: علاقه=۰.۳۹، استعداد=۰.۲۸ و آینده شغلی=۰.۲۹
○ مهندسی عمران: علاقه=۰.۲۸، استعداد=۰.۳۶ و آینده شغلی=۰.۲۹
○ مهندسی صنایع: علاقه=۰.۳۳، استعداد=۰.۳۶ و آینده شغلی=۰.۴۲
حال همهی اعداد بالا را بر جمع اوزان معیارهای همهی رشتهها تقسیم کنید:
جمع اوزان معیارهای همهی رشتهها= 3
○ مهندسی پزشکی: علاقه=۰.۱۳، استعداد=۰.۰۹ و آینده شغلی=۰.۱۰
○ مهندسی عمران: علاقه=۰.۰۹، استعداد=۰.۱۲ و آینده شغلی=۰.۱۰
○ مهندسی صنایع: علاقه=۰.۱۱، استعداد=۰.۱۲ و آینده شغلی=۰.۱۴
در نهایت وزن کلی هر رشته از جمع وزنهای معیارهای آن بدست خواهد آمد:
○ مهندسی پزشکی: ۰.۱۳+۰.۰۹+۰.۱۰=۰.۳۲
○ مهندسی عمران: ۰.۰۹+۰.۱۲+۰.۰۹=۰.۳۱
○ مهندسی صنایع: ۰.۱۱+۰.۱۲+۰.۱۴=۰.۳۷
لذا ترتیب انتخاب رشتهها به شرح زیر خواهد بود:
۱- مهندسی صنایع
۲- مهندسی پزشکی
۳- مهندسی عمران
با اینکه این کار ممکن است وقتگیر باشد اما به دانشآموزان عزیز توصیه میشود به منظور بالا بردن دقت تصمیمگیری و اولویتبندی، حتماً در انتخاب رشتهی خود این روند را طی کنند. فراموش نکنید که انتخاب رشتهی تحصیلی از مهمترین تصمیمات زندگی شماست و ارزش آن را دارد که بیشتر و بهتر برای آن وقت بگذارید.
رعایت و مورد توجه قرار دادن این لوازم چهارگانه به منزلهی این خواهد بود که شما حداکثر تلاشتان را برای یک انتخاب رشتهی خوب به کار بردهاید و در ادامه باید با دعای خیر و توکل بر خداوند مهربان منتظر نتیجهی مطلوب باشید.
***
اشاره به این نکتهی مهم نیز خالی از لطف نیست که اگرچه در نظرگرفتن زمینههای شغلی رشتهها مهم است، اما هرگز صرفاً بر اساس بازار کار انتخاب رشته ننمایید. بههرحال رضایت درونی شما از تحصیل در رشته انتخابی شما مهمتر است. ضمناً فرد علاقهمند به رشتهای که زمینههای شغلی قوی در جامعه ندارد خواهد توانست با ادامه تحصیل و کارآفرینی، شغل و درآمد مناسب کسب نماید. باید توجه داشته باشید که میزان پشیمانی و هزینهی آتی حالتی که رشتهی تحصیلیتان زمینههای شغلی خوبی داشته باشد ولی مورد علاقهی شما نباشد، بیشتر از حالتی است که رشتهی تحصیلیتان زمینههای شغلی خیلی خوبی نداشته باشد ولی مورد علاقهی شما باشد.
سخن آخر اینکه، دوران تلاش برای یافتن انتخابها و جوابهای بهینه پایان یافته و همواره باید به دنبال جوابهای رضایتبخش بود. این نکته حتی در علوم و فنون مربوط به بهینهسازیِ ریاضیِ توابعِ هدف نیز دیده میشود، چه رسد به مسائل زندگی فردی و اجتماعی!
بسیار نادر است انتخابی داشته باشیم که تمامی جوانب آن مطابق میل ما باشد. همیشه در مواجه با هر انتخابی، با مزایا و معایبی روبهرو خواهیم بود. مزایای یک انتخاب ما را شاد و خوشحال خواهد کرد و معایب آن برایمان رنج و اندوه به بار خواهد آورد. تمام تلاش ما باید این باشد تا سراغ انتخابهایی برویم که بهطور کلی برایمان رضایت نسبی به ارمغان آورند. لذا رضایتبخشی مهمترین فاکتور در ارزیابی گزینههاست و نباید نگاهی ایدهآلی به مسألهی انتخاب داشته باشیم.
در نهایت، آرزوی انتخاب رشتهای دقیق و صحیح برای همهی دانشآموزان عزیز ایران زمین دارم و امیدوارم سایر انتخابهای مسیر زندگیشان را نیز با موفقیت و رضایتخاطر پشت سر گذارند.
ثبت دیدگاه