نویسنده : دکتر مختار ویسی
تربیت یکی از اساسیترین مفاهیم اسلامی و انسانی است و علیرغم تحقیقات بعمل آمده در زمینه ی روشهای تعلیم و تربیت، بدون شک می توان گفت هنوز یک نظام تربیتی جامع و شاملی وجود ندارد
( هرچند آثار و بررسیهای علمی و درخور توجهی در این زمینه انجام شده است). لذا شایسته است محققان و اندیشمندان مسلمان، برای تهیه ی طرح یک نظام تربیتی جامع و شامل و دربرگیرندهی همهی اجزا و عناصر لازم برای تعلیم و تربیت افراد ، تحقیقات و بررسیهای علمی خود راتوسعه دهند. و برای این کار بر دو اصل اساسی تکیه کنند :
اول آن که; در جریان تحولات علمی و دستآوردهای روانشناسی تربیتی قرارگیرند و در این راستا بر اصول و نظریات علمی و روشهای تربیتی معاصر در روانشناسی تربیتی آشنائی و تسلط کافی پیدا کنند.
دوم آن که; فهم دقیقی از مفاهیم قرآن و سنت داشته باشند تا با دید روشن و دقیقی بتوانند منابع و متون اسلامی را بررسی و مطالعه نموده و چارچوب، یک نظام تربیتی جامع و شاملی را از اسلام استخراج نمایند.
البته منظور از آشنایی و تسلط بر نظریات روانشناسی معاصر ، این است که محققان یافتهها و دستآوردهای علمی در این زمینه را بهخوبی شناخته و آنها را وسیله و سرمایه ی فهم و شناخت برای دقت در بررسی و مطالعهی آیات و مفاهیم قرآنی و اسلامی قرار دهند. بهعنوان مثال ما در اینجا از یکی از روشهای تربیتی بنام الگوسازی در قرآن نام میبریم که امروزه بهعنوان یکی از روشهای تربیتی در روانشناسی معاصر مطرح است. بر طبق این روش، متربی با مشاهده ی الگو و همانندسازی با آن، میکوشد صفات و خصوصیات مطلوب او را کسب کند. در روش الگو پذیری ، مربی (یاالگو) باید عملاً نمونه رفتار و کردار مطلوب را در معرض دید و مشاهدهی متربی (یاالگوپذیر) قرار دهد. این روش ، بهعنوان یکی از روشهای تربیتی در قرآن کریم ذکر شده و بنام روش اُسوهسازی از آن یاد شده است. اُسوه، عبارت از روشی است که انسان در اثر پیروی و سرمشقگیری از یک الگو ، صفات و خصوصیات او را در خود تحقق میبخشد و بدینگونه شخصیت فردی واجتماعی او دگرگون میشود. این حالت اساساً در شرایط واقعی اجتماعی، و با مشاهدهی مستقیم الگو برای مشاهده کننده بیشتر تحقق پیدا میکند. البته چون شخصیتهای تاریخی و قرآنی از صفات و خصوصیات برتر و متعالیتری برخوردارند ، بهعنوان الگوی عمل، تأثیر آنها نافذتر و چشمگیرتر است ، لذا در قرآن کریم ، به فراوان از این روش یاد شده است. چنانکه در دو آیهی زیر به پیروی از حضرت محمد (ص) و حضرت ابراهیم (ع) تصریح شده است:
لَقَد کانَ لَکُم فِی رَسولِ اللهِ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَن کَانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَومَ الْآخِرَ و ذَکَرَ اللهَ کثیراً ( احزاب – 21 )
قَد کانَتْ لَکُمْ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی ابراهیمَ والّذینَ مَعَهُ إذ قالو لِقَومِهِم إنا بُرَءَ آوُامِنْکُم وَ مِمّاتَعْبُدونَ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ شیءٍ ربَّنا عَلَیْکَ توَکَُلْنا وَ إلَیْکَ أنَبْنا وَ إلَیْکَ الْمَصیرَ . ( ممتحنه – 4 )
گاهی هم بدون تصریح و با روش ضمنی اُسوه در معرض دید الگوپذیر یا مشاهده کننده گذاشته می شود. از این موارد در قرآن کریم به کرات یاد شده است.
برای مثال در مورد حضرت ایوب می فرماید :
و أیوب إذ نَادَی رَبَّهُ اَنّی مَسَّنی الضُّرُّ وَ أنتَ أرْحمُ الرَّحمینَ ( انبیاء – 83 )
در این آیه نحوهی سخن گفتن و خواست و طلب اواز خدابه عنوان نمونه ای ازادب انبیاءمطرح می شود که در مقام سؤال از پروردگار برای شفای خویش، از یک ادب بلیغ خاصی استفاده می کند و پس از ذکر بیماریی که به او رسیده است به گفتن « و أنتَ أرْحمُ الرَّحمینَ » بسنده می کند و خواسته خود را آمرانه مطرح نمی کند. این، یک اُسوه است که خداوند متعال آن را برای بندگانش به نمایش می گذارد.
نمونهی دیگر « ادب سؤال » در مورد حضرت یونس (ع) است، آن حضرت در نفرین اُمت خویش شتاب مینماید، اما شاید از فرط شرم و حیا درخواست خود را بر زبان نمیآورد، اما مشخص است که خواستهای داشته است چنانکه قران کریم می فرماید :
« وَ ذَالنّونِ إذ ذَّهبَ مُغَضِباً فَظَنَّ أن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَی فی الظلمتِ أن لّا اِلَهَ إلّا اَنتَ سُبْحنَکَ إنّیِ کُنت مِن الظالمین » ( انبیا – 87 )
اینکه قرآن کریم می فرماید : « فستجبنا لَهُ » دلیلی است بر اینکه یونس درخواستی داشته اما به سبب حیا بر زبان نیاورده است.
نمونههای زیادی در این زمینه وجود دارد که به همین مقدار اکتفا میکنیم. این نمونهها اُسوههایی هستند که قرآن کریم انسانها را به مشاهده ِی آنها فرا میخواند.
ادامه دارد …
سلام علیکم از استاد ویسی بسیار متشکرم. در مطالب پیشین با چنین مفاهیمی اهمیت چنین مباحثی را بسیار ذکر کرده ام. ان شا الله که از این مطلب نیز نهایت استفاده را ببریم.
فقط یک تصحیح: آیه ۴ ممتحنه باید در وسط آیه ذکر شده چند نقطه(…) قرار گیرد تا خواننده متوجه کامل نبودن آیه شده و به اشتباه نرود
جزاکم الله خیرا