جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ Friday, 22 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2441 تعداد نوشته های امروز : 1 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 1908×
شناسه : 203

نویسنده : عبدالله شهریاری الحمد لله رب العالمین، و الصلاه و السلام على سیدنا محمد إمام المتقین، و على آله و صحبه و من تبع هداه و دعا بدعوته إلى یوم الدین و أما بعد: در این مقاله می خواهیم با سیری در آیات قرآن و احادیث نبوی، بازنگری مختصری در باب ملاک های انتخاب  […]

ارسال توسط :
پ
پ
نویسنده : عبدالله شهریاری

الحمد لله رب العالمین، و الصلاه و السلام على سیدنا محمد إمام المتقین، و على آله و صحبه و من تبع هداه و دعا بدعوته إلى یوم الدین و أما بعد:
در این مقاله می خواهیم با سیری در آیات قرآن و احادیث نبوی، بازنگری مختصری در باب ملاک های انتخاب  در زندگی خود، داشته باشیم.
در جریان داستان حضرت موسی در سوره ی قصص که در مقاله پیشین تحت عنوان « قلب موسایی» به آن اشارتی شد، یکی از آن دو دختر با حیا و شرم خاصی نزد موسی آمد و گفت: «پدرم می خواهد تو را ببیند و برای کاری (کشیدن آب از چاه برای گوسفندان) که برای ما انجام دادی به تو پاداش دهد.» هنگامی که موسی نزد پدر دو دختر رفت، یکی از آن ها به پدرش چنین می گوید:﴿ یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ [ای پدر من! او را استخدام کن. چرا که بهترین کسی را که باید استخدام کنی شخصی است که نیرومند و درستکار باشد. قصص۲۶]

در زمان حضرت موسی(علیه السلام) کسی که زور بازوانش بیشتر بود، بهتر می توانست کارهایش را انجام دهد. قوی بودن یا قدرت داشتن در این آیات نماد «تخصص» است و این تخصص در هر زمان و مکانی می تواند مصداق متفاوتی داشته باشد. امین بودن نیز بیانگر تقواست. پیامبر گرامی اسلام(علیه الصلاه و السلام) نیز مؤمن قوی را نزد خداوند بهتر و محبوب تر می داند: «الْمُؤْمِنُ الْقَوِیُّ خَیْرٌ وَأَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنْ الْمُؤْمِنِ الضَّعِیفِ وَ فِی کُلٍّ خَیْرٌ احْرِصْ عَلَى مَا یَنْفَعُکَ وَ اسْتَعِنْ بِاللَّهِ وَ لَا تَعْجَزْ وَ إِنْ أَصَابَکَ شَیْءٌ فَلَا تَقُلْ لَوْ أَنِّی فَعَلْتُ کَانَ کَذَا وَ کَذَا وَ لَکِنْ قُلْ قَدَرُ اللَّهِ وَ مَا شَاءَ فَعَلَ فَإِنَّ لَوْ تَفْتَحُ عَمَلَ الشَّیْطَانِ» [در نزد خدا مؤمن قوی و نیرومند از مؤمن ضعیف بهتر و محبوب تر است، و در هر کدامشان خیر وجود دارد. تلاش کن و حریص باش بدانچه برایت نفع می رساند، و از خداوند یاری خواسته و ناتوان مشو. هرگاه ترا چیزی برسد، مگو اگر من چنین می کردم چنین و چنان می شد، ولی بگو خدا مقدر ساخته بود و آنچه خداوند بخواهد انجام می دهد. زیرا کلمهء "اگر" دروازهء وسوسهء شیطان را باز می کند. رواه مسلم باب فی الامر بالقوه و ترک العجز و الاستعانه جز ۱۳ ص ۱۴۲]

در ضمن از این حدیث می توان نتیجه گرفت که ایمان به قدر، (که جزو شش رکن ایمان است) به مؤمن قوت می دهد.

رسول خدا (علیه الصلاه و السلام) در حدیثی دیگر می فرماید که پاداش مؤمنی که با مردم مخالطه (خلط: اجزاء دو یا چند چیز را بهم آمیختن اعم از اینکه مایع و یا جامد، یا یکی مایع و دیگری جامد باشد. میگویند: « اِختَلَطَ الشَیءُ» یعنی آن چیز مخلوط شد) می کند و بر آزار و اذیت آنان صبر می کند بسی بزرگتر از مؤمنی است که با مردم مخالطه نمی کند و بر آزار و اذیت آنها صبر نمی کند: « الْمُؤْمِنُ الَّذِی یُخَالِطُ النَّاسَ وَیَصْبِرُ عَلَى أَذَاهُمْ أَعْظَمُ أَجْرًا مِنْ الَّذِی لَا یُخَالِطُهُمْ وَلَا یَصْبِرُ عَلَى أَذَاهُمْ» [مؤمنى که با مردم درآمیزد (منظور برخورد و روابط اجتماعی است) و بر آزارشان صبر کند از مؤمنى که با مردم درنیامیزد و بر آزارشان صبر نکند پاداش بس بزرگتری دارد. مسند امام احمد، مسندعبدالله بن عمر بن الخطاب رضی الله عنهما جزء ۱۰ ص ۳۱۶]

یعنی مخالطه با مردم و صبر بر آزار و اذیت آنان کار مؤمن قوی است. و همانگونه که در آیه ۲۶ سوره ی قصص بیان کردیم برای اینکه مردم آن کردار و گفتار مؤمن قوی را (منظور مخالطه با مردم و صبر بر آزار آنهاست) برگیرند باید امین هم باشد. امین که از ریشه «امن» است در اصل به معنی طمأنینه و آرامش و زوال ترس و خوف است و امین یعنی کسی که مردم چنین احساسی نسبت به او داشته باشند.

 

از وزیران نیست شاهان را گزیر               لیک دانا و امین باید وزیر

«عبدالرحمن جامی»

در ضمن سلیمان نبی هنگامی که از یارانش (از جنیان و انسیان و دیگر موجودات) درخواست کرد که تخت بلقیس را قبل از آمدنش نزد وی (سلیمان) بیاورند کسی انتخاب می شود که دو ویژگی قوی و امین بودن را داشت: ﴿قَالَ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَنْ یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ ‏* ‏قَالَ عِفْرِیتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِکَ وَإِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ [(سلیمان خطاب به حاضران ) گفت: ای بزرگان ! کدام یک از شما می‌تواند تخت او را پیش من حاضر آورد ، قبل از آن که آنان نزد من بیایند و تسلیم شوند ( تا بدین وسیله با قدرت شگرفی رویاروی گردند و دعوت ما را بپذیرند) * عفریتی از جنّیان گفت: من آن را برای تو حاضر می‌آورم پیش از این که ( مجلس به پایان برسد و ) تو از جای برخیزی . و من بر آن توانا و امین هستم‏‏. نمل ۳۸و۳۹]

یعنی قرآن ملاک انتخاب را بازهم قوی و امین بودن می داند

الهامی که می توان از این آیات و احادیث گرفت چنین است که در همه­ی امور، برای تمام پست های مادی و معنوی، به طور مثال از انتخاب استاد راهنما گرفته تا یک بنایی که ساختمان می سازه و حتی در مسأله­ی ازدواج نیز این دو ملاک را به معنای گسترده­ی آنها در نظر بگیریم.

﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ

منابع:

۱- خرم دل، مصطفی، تفسیر نور، چاپ دوم- تهران؛ انتشارات احسان ۱۳۸۰

۲- امام ابی زکریا یحیی بن شرف نووی دمشقی، ریاض الصالحین من احادیث سید المرسلین، چاپ اول- تهران؛ انتشارت حیدری ۱۳۶۸

۳- اصفهانی، راغب، مفردات الفاظ القرآن، چاپ اول- تهران؛ انتشارات سبحان ۱۳۸۶

ثبت دیدگاه

17 دیدگاه برای “‏ملاک قرآنی”
  1. سلام کاک عبدالله جان
    خیلی متشکر از مطلب مختصر و مفیدت.
    امیدوارم کماکان در عرصه ی دین و دیانت کوشا باشی
    جزاکم الله خیرا

    پاسخ
  2. ^) دسه و وه ش بؤ، قه زاو جه گیانیم ^)

    پاسخ
  3. عبدالله جان مطلبت جالب بود دستت درد نکنه. از اینکه اسامه مطلبت رو دیر انداخته رو سایت دلسرد نشی. به نوشتن ادامه بده. دلگرم تر از قبل. انشاالله اسامه هم بهتر میشه نگران نباش . التماس دعای خیر.

    پاسخ
  4. کاک عبداله گیان،‌ دس وه ش،‌کارل راسه به ی !!

    پاسخ
  5. با سلام خدمت دوستان عزیزم خیلی ممنون از لطفتون انشالله دلسرد نمیشیم البته با دعاهای شما عزیزان.

    پاسخ
  6. سلام
    مطلب عالی و مختصر و مفید و کاربردی در زندگی رومره امان بود
    خیلی ممنون

    پاسخ
  7. بسم الله العلیم*سلام خداوند برشما،*أُبَلِّغُکُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی وَأَنَا لَکُمْ نَاصِحٌ أَمِینٌ *
    همت تان در جهت مطالعه و تحقیق ستودنی است،با آرزوی تداوم برای شما؛و ذکر این نکته در ابتدا برای خودم و سپس برای همه ی ره روان «اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست*****ره‌روی باید، جهانْ سوزی، نه خامی بی‌غمی!»جنه الفردوس مأوایتان

    پاسخ
  8. سلام خدمت خانم Noha مرسی از لطفتون و شعر زیبایتان که از خواجه ی شیرازی حافظ بود راستش من عاشق این غزلم واسه ی همین گفتم که متن کاملش رو بزارم دوستان استفاده ببرند.
    سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی/ دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی.
    چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو/ ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی.
    زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت/ صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی.
    سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل/ شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمی.
    در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست/ ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی.
    اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست/ ره روی باید جهان سوزی نه خامی بی غمی.
    آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست/ عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی.
    خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم/ کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی.
    گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق/ کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی.

    پاسخ
  9. شکرا یا اخی
    ماتلوو ئیدامه یشان هه نان!

    پاسخ
  10. به نه قل جه ماموسا ئه کره می:(هه ر وه خ واتشا ده ست وه ش به فره وهش بی یا نی که س هیچش حالی نه ویه ن).
    سلام.خیلی ممنون جالب بود و اما نقد: !)رنگ کاریش بیش از حده ۲)هدف نخستین بحث( بازنگری مختصری در باب ملاک های انتخاب در زندگی خود) در انتها به تمام و کمال به جا نیامد آن هم به خاطر کوتاهی توضیحات و تا حدی ضعف قلم(ببخشید) ۳)جمله((خلط: اجزاء دو یا چند چیز را بهم آمیختن اعم از اینکه مایع و یا جامد، یا یکی مایع و دیگری جامد باشد. میگویند: « اِختَلَطَ الشَیءُ» یعنی آن چیز مخلوط شد)) زائد و به جایش تعریفی نزذیک تر به مطلب را می طلبد و یا اصلا تعریف لازم نیست. ۴) روح مطلب تو را شرح آیات و احادیث ناشی از تراوشات ذهن تو (گردآورنده آیات و احادیث) می رساند.
    با آرزوی موفقیت روزافزون برای شما.التماس دعا

    پاسخ
  11. ده س وهش بیه ی شه رته ن به لام نه هالی/نه قد بووزه پالش زانای فرا حالی//مایه و به رزو بیه نه قدی براته ن/مه رئاتی مؤمن،مؤمن براته ن

    پاسخ
  12. سلام. خیلی ممنونم از ostadelyass برای نقدهایشان. چشم بیشتر رعایت میکنم. ولی نقد شماره ۴ رو نفهمیدم. در مورد تعریف “خلط” هم گفتم امانت رو رعایت کرده باشم و آن را از کتاب مفردات الفاظ قرآن “راغب اصفهانی” گرفتم و در واقع آقای راغب اصفهانی در این کتاب سعی بر این داشتن که معنی لغات رو به همون ریشه ی اولیه که عرب آن لغت را برای آن چیز خاص به کار می برد برگرداند تا با دیدی عمیق به معانی آیات بنگریم که البته بی ربط نیست و شما با کمی تأمل میتوانید به رابطه ی آن پی ببرید. اما اینی که فرمودین خیلی خلاصه بود و زود نتیجه گیری کردم رو قبول دارم. در مورد رنگها هم خب سلیقه ها متفاوت هست ولی بازم چشم بیشتر رعایت میکنم. خیلی ممنون بابت لطفتون.

    پاسخ
  13. با عرض معذرت نظر اخیر را بنده داده ام

    پاسخ
  14. ممنون از مجاهدت عبدالله جان!
    بحث تخصص و امانتداری بحث به جایی است ولی به نظرم به خاطر اختصار گویی حق مطلب ادا نشده باشد.
    یک نقد دیگه اونم بی نظمی در ارتباط آیات و احادیث با هم.

    الا انی احبک

    پاسخ
  15. سلام خیلی ممنون ارشد جان دستت درد نکنه خودمم قبول کردم که خلاصه نوشتم ولی میخواستم به این توصیه ماموستا محمود ویسی که فرمودن “دنیای امروز دنیای سرعت و فشرده سازی است” عمل کرده باشم که ظاهرا من خوب این عملیات رو انجام ندادم به همین خاطر میخوام یکم بیشتر بحث رو باز کنم: محوریت بحث اینه که برای انتخاب هرکسی برای هر کاری هم “تخصص” در اون زمینه خاص لازم هست هم “تعهد” دلیلشم اینه که اولا فردی متعهد نمیتواند برای همه کارهای مورد نیاز انتخاب شود و بلعکس آن هم اینه که فردی متخصص که تعهداتی مانند امانت داری، صداقت، عدالت و…. ندارد، نمیتواند مطلوب ما باشد. حالا مثال زیاد است شما میتوانید خودتون یکم فکر کنید مثالهای خیلی زیادی میاد ذهنتون. در مورد ارتباط آیات و احادیث هم فکر نکنم حدیث اول مشکلی باشه شاید حدیث دوم که من اون رو به عنوان یه مثال آوردم که ارتباط و مخالطه با مردم کار خیلی مشکلیه و مومن قوی از لحاظ درونی و برخورد با مردم میخواد که حکمت لازم رو داشته باشه و در مقاله هم ذکر شد که برای اینکه این برخورد به ظاهر مناسب در دل مردم جایگاه واقعیش رو پیدا کنه باید امین بودن خود را اثبات کرده باشی به نظر من امین بودن اینه که خیرخواه مردم باشی و دلت برای دنیا و قیامت افراد بسوزه.

    پاسخ
  16. بدان که روح مطلب تو را شرح آیات و احادیث ناشی از تراوشات ذهن تو (گردآورنده آیات و احادیث) می رساند پس بیشتر تشریحشان بکن

    پاسخ
  17. با سلام خدمت ostadelyass عزیز خیلی ممنون که منظورتون رو توضیح دادین الان گرفتم منظورتون چی بوده. خدمت شما دوست عزیز عرض کنم که در مورد حدیث دوم عرض کردم که به عنوان یه مثال مطرح شده که در نظر قبلی توضیح دادم. اما آیه ۲۶ سوره قصص در مورد استخدام کسی برای چوپانی گله صحبت میکنه گله ای که قسمت اعظم نیازهای مردم آن دوران را برآورده میکرد پس باید فرد مستخدم یه جورایی توانایی این کار رو میداشت یعنی زور بازوی بیشتر بهتر و علاوه بر آن باید امانت دار هم میبود چون خونواده ی اونا یه پدر پیر و دوتا دختر بودن که خیانت کردن راحت تر صورت میگرفت و باید یه مرد کاملا امین رو استخدام میکردن تا بتواننداین سرمایه ی مهم رو به او واگذار نمایند. و در مورد ارتباط این آیه با حدیث اول: در واقع حدیث به دو قسمت تقسیم میشه قسمت اول که رسول(ص) میفرمایند مومن قوی در نزد خداوند بهتر و محبوب تر است ازمومن ضعیف. دو نکته در اینجا وجود داره اول اینکه هر فرد قوی ای مورد نظر نیست باید مومن باشد مومن کسی هست که ایمان داره و میشه بهش اطمینان و اعتماد داشت و اینکه قوی هم باشه دیگه خیلی خوب تر میشه و بیشتر نزد خداوند محبوبتر است چون مومن قوی بیشتر میتونه منشاء خیر و برکت باشه میتوان در مورد این قوی بودن برداشتهای متنوعی داشت از جمله( زور بازو- مهارت در رزم و جنگ- قوت در ایمان برای انجام کارهای خیر- قوت در مال و ثروت- و……….) قسمت دوم حدیث هم در مورد ایمان به قدر صحبت میکنه که چقدر میتونه مومن رو به یک مومن قوی از لحاظ ایمان، درون و تصمیم گیری مبدل سازد. در مورد آیه بعدی هم یا در یه فرصت دیگه مزاحمتون میشم یا اینکه به عهده خودتون. بهر حال اینا قسمت اعظمش برداشتای شخصی هست و من با اجازتون این حق رو به خودم میدم چون پروردگارم منو آزاد خلق فرموده اند

    پاسخ
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.