{و مما رزقناهم ینفقون} قسمتی از آیه ۳ سوره بقره . ( البته این عبارت چند جای دیگه هم تو قرآن اومده )
این جمله را در تبیین یکی از صفات متقین یا همان رستگاران عالم گفته است و اما :
۱. بخشش و انفاق
کجای زندگی من قرار گرفته است؟ آخرین باری که چیزی را بخشیدم کی بود؟ مای آدمیزاد اگر یک مقدار بخشش بیشتر داشتیم چی می شد؟ وضع دنیا خیلی بهتر از این بود. آدم نمی دونه خنده ش بگیره، گریه ش بگیره، از یه طرف می گن n میلیون آدم از گشنگی دارن می میرن از یه طرف می گن n میلیون آدم اضافه وزن مفرط دارن. اوصافی ست!
به عبارت دیگر، از هر چه که دارند انفاق می کنند. نمی گه از اموالشان. از همه چیزشان، از آرامششان، شاید با لبخندی بر مسافر دیگه اتوبوس، از خوشی شان، شاید با دادن شکلات به بچه های فامیل، از نعمت داشتن پدر و مادر با رفتن به یتیم خانه. تا دلت بخواد مصداق داره این. من تا حالا خون ندادم، حالا که فکر می کنم می بینم که از این رزق خدا انفاق نکرده ام. فکر می کنم اون دانش آموز زرنگ مدرسه که با حوصله به سوال بچه های ضعیف تر جواب می ده داره انفاق می کنه.
۳. کی داده ؟ خدا. امانت است.
می گه که همچیم کار خوفی نمی کنید ها! آخه شما که اینا رو نداشتید، همه این سلامتی، آرامش، پول و … ما بهتون دادیم. شما به ما بدهکارید، باید حساباتون صاف کنید. درست که حالا خدا لازم نداره اینارو، ولی خلق خدا که هستن، یه مقدارش به اینا پس بدین بارتون سبک شه. یک تلنگر است که انفاق ثمره لطف و طبع بزرگ شما نیست ناشی از حداقل قدر شناسی نیز می تواند باشد.
۴. کی ؟ همیشه.
این سومین صفت است در توصیف متقیان. هم ردیف ایمان به غیب و اقامه نماز. ما چه وقت ایمان به غیب داریم؟ هفته ای یک بار؟! آیا ایمان به عالمی ورای ماده چیزی نیست که همیشه باید همراه ما باشد. نماز را که رسما حداقل ۵ بار در هر روز می خوانیم. اگر سنت ها را اضافه کنیم و نماز را در معنای کلی خود (دعا) بگیریم که ما قرار بوده دائم در نماز باشیم. صحبت از چه جور انفاقی است که قرار است در ردیف ایمان به غیب قرار می گیره؟ یعنی نه اینکه ۲ روز در هفته صدقه می دن! یعنی اینکه انفاق از سر و روشون می باره. یعنی با نگاهشون با صحبتشون با راه رفتنشون ، دارن میشن مصداق بخشش از اون چیزایی که خدا بهشون داده.
۵. مومن منفق؟ چقدر دارد مگه؟
گاها تصوری از انسان مومن رستگار تو این دنیا به سراغم می آد. چیزی تو مایه های یک درویش ژنده پوش کنار گرفته از دنیا، که شب و روز با گوسفنداشه و نماز و دعاش به موقع. بعد، این آیه که یادم میاد، می بینم چقدر اشتباه کردم؟ آخه این همه توصیه انفاق برای مومنین چه معنی داره؟ آخه این مومنین ایده آل ذهن من، چی دارن که به کی انفاق کنن؟
یه جورایی می گه که اینا دارا هم هستن که می تونن انفاق کنن. پولم دارن، آرامشم دارن، سلامتی دارن، اطرافیانیم دارن!
به گمانم دعوت به دارندگی در معنای عام خویش ( شامل پول و سلامتی و دانش و . . .) و دعوت به حضور در جمع و اجتماع، آن روهای دیگر قصه دعوت به انفاق و زکات و صدقه است که این همه در قرآن بر آن تاکید شده است.
" این نوشتار برداشتی شخصی و طبعا خام از عبارت زیبای { و مما رزقناهم ینفقون} است. نقدها و نظرات دوستان در رفع اشتباهات احتمالی و قصورات ناخواسته بسیار سازنده خواهد بود."
هوالمستعان*سلام الله علیکم*ممنون از شما*چون به زبانی ساده و قابل فهم نوشتید خیلی برام جالب بود ،با اجازه تون با توجه به اینکه اجازه دادید نظر بدیم!!وهمچنین قلم خوبی دارید این پیشنهاد ها رو عرض می کنم؛۱)اگر همرا با توضیحات جزء به جزء تون قسمتهای آیه رو می نوشتید بهتر بود و مؤثر تر.۲)شاید خیلی طولانی میشد ولی اگر با آیات دیگر انفاق مثل «الذین ینفقون فی سراء و ضراء»خیلی کامل تر بود.بهر حال خیلی ممنونم من از نوشته هاتون خیلی استفاده می کنم ببخشید که جسارت کردم.*رستگار باشید*
سلام و تشکر؛خیلی زیبا نوشتی.
گرکنی خیر به دست خویش کن،خیر خود را وقف هر درویش کن،یک درم کان را زدست خود دهند،به بود زان کز پس او صد دهند،گرببخشی خود یک خرمای تر،بهتر از بعد تو صدمثقال زر.
سلام همشهری مرسی از مطلب خوبت خسته نباشی
سلام مامو خالد
ممنونم از مطلب زیبا و مفیدت
یک نکته :
اولا انفاق کردن واژه ی بسیار غریبی است حداقل برای خودم که در واقع این واژه رو هنوز در زندگی روزانه ام آن چنان باید و شاید لمس نمی کنم مثل نماز یا روزه یا دعا …
دوما اگه یه مرحله از”انفاق از روزی های داده شده” جلوتر بریم یعنی به انفاق از آنچه که دوستشان داریم برسیم خیلی خیلی مفاهیم غریب تر می شن
لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون
از خداوند متعال می خوام که همه ما رو جزو عاملان به آیات انفاق قرار دهد. آمین
یک تبصره را ضمیمه ی نوشته ی زیبایتان میکنم و آن اینکه: «بندگان (راستینِ) خداوندِ رحمان کسانی هستند که در انفاق کردن هم پایبند به قاعده ی “اعتدال” هستند و اصلِ وسطیت را مدِّ نظر دارند و هم افراطِ در انفاق را مذموم می دانند و هم تفریطِ در آن را.(فرقان/۶۷) — رَضیَ اللهُ عَنکَ و عَنّا —
سلام
نیازی به اجازه هم نیست البته. لطف می فرمایند دوستانی که نظراتشون رو ارائه می کنن. من که خیلی استفاده می کنم.
۱. پیشنهاد اولتان را دفعه بعد بکار می برم!!
۲. راستش من نگاه و برداشت کاملی از همه آیات انفاق نداشتم که به صورت منسجم ارائه بدم! فعلا اندر حیرت این آیه ایم.
سلام.
ممنون.
بخصوص تو این دورو زمونه که خودت اگه ندی وارثان بجز فحش و ناسزا چیزی برایت نمی فرستند!
سلام
همشهری!
ممنون!
درمانده نباشی!
سلامل وه نه
آکام گیان!!؟
۱. یک بحثم روی همین است که در زندگی روزانه و برنامه روزانه ما انفاق کجاست!
۲. عزیز دل برادر، ما که فعلا اندر خم این کوچه ایم!! دعایمان کن که به مرحله “بر” هم برسیم.
خود این آیه با تمام سادگیش من را میخکوب کرده است فعلا کا ارشد.
کاش می گفت که نصف دارایی هایتان را باید بدهید، راحت تر بود …
من هنوز تمام رزقهایی که بهم داده شدن رو نمی دانم.(عمق فاجعه!)
دعایمان کن که بتوانیم بار سنگین ” و مما رزقناهم ینفقون” را حامل باشیم.
سلام
ممنون.
تذکرتان بجا بود، هر کدام از این آیات انفاق را بشکافی بحث بسیار دارد.
فکر می کنم در این دوره و زمان، بحث افراطش خیلی موضعیت نداشته باشد!
حالا حالاها باید بگوییم تا از حالت این تفریط برسیم به اعتدال!!:)
ده ستاوه ش،سڵام په ی وه شه ویسو هه ۆرامانی ژیواو کاک ره ووفی مه حموود پورچه مه راوئامای ته نمێ.
هوالمستعان*سلام الله علیکم*لازم میدونم دوباره ازتون تشکر کنم، مطلبتون سؤالات زیادی رو برام مطرح کرد؛هر چند متأسفانه هنوز به نتیجه ای مشخص نرسیدم چون خیلی گسترده بود،تمام آیاتی که در مورد انفاق بود رو مطالعه کردم،فقط در مفردات راغب اومده بود که انفاق می تواند برای غیر اموال هم باشد.در منابع دیگر احسا ن معنای رفتاری است که به ما توصیه شده.منظورم اون قسمت مطلب شما که فرمودید: “از چی انفاق می کنند ، هر چیز خوب.”هدفم تفکیک موضاعات هست ؛البته تحقیقاتم خیلی ناقص بود چون اصلا فرصت ندارم،ولی گفتم تا همین جا هم ممکنه برای کسانی مفید واقع بشه و همچنین خواهش می کنم از خود شما و یا هر کس دیگری در این زمینه اگر مطالعه دارند یا داشته اند،راهنمایی کنند. بازم ممنونم آقای آذری.*رستگار باشید*
درود بر همه، تقریبا پنج ماه پیش، مقاله ای را تقریبا مشابه با مقاله ی کاک خالد،در وبلـاگِ خود قرار دادم.اگر قابل دانستید می توانید به آنجا هم بزنید!!! آدرس: http://aqsa.blogfa.com/post-90.aspx
سلام
اولا که خوشحالم که اینقدر دقیق مطلبو خوندین
دوما که پوزش بابت تاخیر
سوما که دست کا متین درد نکنه که با مقاله ای که معرفی کرد یه مقدار بار ما رو سبک کرد!
ظاهرا درست می فرمایید، من که یه نگاه کردم مفسرین بیشتر معنی رزق رو برای جنبه مالی گرفتن و اکثرا حمل بر زکات و یا انفاق بر اهل و … کردن. بعضیا هم البته بودن که رزقنا رو به اعطینا
به قول خودتان نظر دقیق نمی توان داد، خیلی کار می خواد!
در این جور موارد ۴ مرحله لازمن از نظر من!
۱. بررسی بقیه آیات که این کلمه بکار رفته تا بتونی بفهمی به قرینه ای چیزی می شه معنی عمیق تری دستگیر آدم شه
۲. بررسی احادیث صحیح که باز مرحله قبل رو تکرار کنی
۳. استفاده از رای عالمان لغت
۴. نظر بقیه مفسرین.
دو و سه و چهار رو فعلا فک نکنم بتونم انجام بدم! شرمنده ها!!
الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ “بقره ۲۲ ”
بنظرم از اینجا می شه گفت که ” میوه ها و محصولات کشاورزی ” رو جز رزق گرفته یعنی حداقل شامل چیزهای مادی غیر پول هم میشه!
همین معنی رو از آیه ۶۰ بقره هم میشه فهمید. یعنی شامل خوراکی ها و نوشیدنی ها هم می شه. و همین طور ۱۷۲ بقره، ۳۷ آل عمران ۸۸ مائده
۱۴۲ انعام ۱۶۰ اعراف
ولی از بعضی آیات هستن که به نظرم به قول متین می توان بگیم که منظور چیزهای معنوی هم هست مثل ۴ انفال، ۷۴ انفال
بررسی ها ادامه دارد به محض اطلاع از نتایج تازه خدمتتون عرض می کنم!