نویسنده: اسری حکمتی//
صدای گلوله و توپ و تانک فضای شهر غزه را پر کرده و من این جا روی مبل لم داده ام و به صحنه های کشتار و قتل دسته جمعی مسلمانان در غزه خیره شده ام.گاه گاهی هم از چای و شیرینی ای که در کنارم هستند می خورم و نفسی تازه می کنم!
۴۰۰نفر از کودکان مظلوم و بی گناه فلسطینی شهید شده اند و ۲۰ نفر نظامی غارتگر به هلاکت رسیده اند.
آری جنگی کاملا برابر! سنگ در برابر تانک. سنگ در برابر جدیدترین اسلحه های روز. سنگ در برابر موشک های هوایی. سنگ در برابر هواپیماهای جنگی. کودکان در برابر نظامیان.
این است نبردی برابر. همان برابری ای که جهان آن را می خواهد و هر روز فریادش می زند.
و جهان را سکوتی مرگبار فراگرفته . تعجب نکن.انسان ها- مگر مومنان،که خدا به آنان رحم کرده است- هرگاه به نفعشان بود دهان باز می کنند و سخنانی بر زبان می رانند و آن گاه که منفعتشان به خطر افتاد کر و لال می شوند.چیزی نمی شنوند و چیزی هم نمی بینند.
مگر چه اتفاقی افتاده است؟همه چیز به خوبی پیش می رود!..
جام جهانی که هنوز برپاست و طرفداران و تماشاچیانش کم نشده اند!.
هم جنس گرایان که در کنار همدیگر به خوبی زندگی می کنند و حقوقشان کامل داده شده است!
سگ های خیابان های نیویورک و واشنگتن که از گرسنگی نمرده اند.مردم به خوبی از آن ها نگه داری می کنند به آن ها می رسند!
بچه ی ملکه ی انگلیس که سالم به دنیا آمد و در میان انبوه مردم که به تماشایش آمده بودند سرحال و سلامت است!
آری همه چیز به خوبی پیش می رود.فقط….فقط….
فقط کودکان غزه قتل عام می شوند، جنازه هایشان غرق در خون منظره ی شب و روز مادرانشان شده است.خانه ها و آبادی ها ویران شده اند، غیر نظامیان به فجیع ترین وضع کشته می شوند…
همین! فقط همین رخ داده است….
انگار نه انگار که در شهری، سرزمینی، کودکانی، زنانی، مجاهدانی، زیر تانک و گلوله هستند و خونی ریخته می شود….
آخر می دانی چیست؟ خون همه ی انسان ها یکسان نیست!
خون بعضی مثل انسانی از جنس یهود میلیارد ها می ارزد و باید برایش جنگید و سازمان ملل باید به سخن آید و دل حقوق بشر به درد آید و در ازای آن شهری ویران گردد!
خون بعضی هم مثل بچه های غزه هیچ نمی ارزد.یعنی به معنای کلمه هیچ نمی ارزد.اصلا باید ریخته شود…
این است قانون برابر جهان امروز. این است همان ادعاهای پوچ و بی ارزش مترسک هایی که دم از حقوق مساوی انسان هامی زنند.
این جا انسانیت به خواب رفته است.خوابی خواسته و نه از روی غفلت.خوابی که به قیمت ویران شدن یک شهر، آوراه شدن هزاران خانواده، پرپر شدن هزاران کودک، بیوه شدن هزاران زن، و" گرفتن حق زندگی از یک انسان " تمام شده است.
این جا قانون جنگل حاکم است.قوی ضعیف را می خورد و اطرافیان هم با سکون ننگینشان قوی را حمایت می کنند و او را به هر چه قوی تر کردن خود تشویق می کنند!
خون مردم این دیار هیچ بهایی ندارد. جان کودکانش به بازی گرفته می شود.جنازه هایشان شکار دوربین های خبری می شود.
امروز جنازه های غرق در خون غزه ای ها تراژدی خوبی برای رسانه های جهان شده است.
این جا فقط یک شعله باید روشن باشد و آن "ایمان" است.چیزی که نباید آن را از سران عرب یا غربی انتظار داشته باشیم و منتظر عملکرد انسان دوستانه ی آنان باشیم.خصوصا که این انسان یک مسلمان باشد!
این جا فقط ایمان من و تو به دردمان می خورد.همان ایمانی که غزه را سال ها زیر حملات موشک و تیر اسرائیل به ذلت نکشاند و او را شکست نداد.همان ایمانی که ماردان آن اطفال دارند.آن مادرانی که خون می گریند اما دینشان را از دست نمی دهند و رنگ ایمانشان کم نمی شود….
و تو ای خدای من این منظر را به تماشا نشسته ای و به دقت منتظرعملکرد مسلمانانی…می خواهی آن مدعیانی که نام مسلمانی را یدک می کشند و هیچ کاری برای نجات بشریت انجام نمی دهند، در روز قیامت هیچ سخنی برای دفاع از خود نداشته باشند و حجتت را بر آنان تمام کرده باشی.
منتظری تا ظالمان رسواتر و ننگین تر از این شوند که هستند…
این گوش های ماست که توانایی شنیدن صدای تو را ندارد خدایا.اما من می دانم که در کنگره های عالم این سخنان توست که طنین انداز شده است که می گویی:
بندگانم شکیبا باشید به راستی که موعد شما بهشت است.من دنیا را زینت داده ام و آن را زیبا نموده ام تا بندگانم را بیازمایم و بدانم کدام برتر عمل می کنند. اما شما ای اهل غزه همان ها هستید که من شما را می خواهم …که من شما را برای بهشت و رضایت خودم خاص کرده ام و جایگاه اختصاصی ام را برایتان مهیا و آماده نموده ام!.
پس نگران و اندوهگین مباشید که انبیاو صدقین و شهدا در فردوس منتظر شما هستند و فرشتگانم ورودتان را لحظه شماری می کنند.
هیچ غمگین مباشید و بدانید که عذابم سخت و سنگین است و زودا که بر طوق ظالمان فرود بیاید و خوار و زبون شان کند.
جهنم را سرایی ابدی برای همان ها قرار داده ام.همان ها که حق زندگی را از شما گرفتند و آرامش را از شب و روز شما ربودند.
غم مخورید که زقوم و چرک ها وغل و زنجیر های جاودانه و ابدی را اختصاصا برای آن ها مهیا کرده ام! و زودا که با خفت در آن درآیند و آه پشیمانی سردهند….
ثبت دیدگاه