جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ Friday, 22 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2441 تعداد نوشته های امروز : 1 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 1908×
نگاهی نو به سوره «انشراح» ۱
شناسه : 1722

نویسنده:دیاکو غفاری// اگر یک کوهنورد را در نظر بگیریم، در بالا رفتن از کوه به دو چیز نیاز دارد. اول باید ظرفیت سینه خوبی داشته باشد تا بتواند به راحتی تنفس کند و دوم اگر بار یا کوله سنگینی دارد، آن را بگذارد تا آن بار سنگین مانع بالا رفتنش از کوه نشود. این تمثیل […]

ارسال توسط :
پ
پ

نویسنده:دیاکو غفاری//

اگر یک کوهنورد را در نظر بگیریم، در بالا رفتن از کوه به دو چیز نیاز دارد. اول باید ظرفیت سینه خوبی داشته باشد تا بتواند به راحتی تنفس کند و دوم اگر بار یا کوله سنگینی دارد، آن را بگذارد تا آن بار سنگین مانع بالا رفتنش از کوه نشود.

این تمثیل مقدمه ای برای آیات ابتدایی سوره شرح است که با یادآوری نعمت هایی آغاز می شود که خداوند به پیامبر (ص) و هر ادامه دهنده ی راه او عطا کرده و می کند. مخاطب اول آن پیامبر (ص) بوده که با توجه به آیات روح پیامبر (ص) آزرده بوده و سینه مبارک ایشان را سنگین کرده و بار و «وزر» دعوت بر دوشش سنگینی کرده است. اینجاست که بی درنگ این راز و نیاز شیرین در می گیرد. این سوره هر چند سوره ای مکی و کوتاه است، ولی برخلاف سایر سوره های مکی، می بینیم خداوند بدون مقدمه پیامبر (ص) را متوجه عنایت ها و نعماتی کرده که در یک سالی که از دعوت گذشته، نصیب پیامبر (ص) شده است:

أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ(۱) وَوَضَعْنَا عَنکَ وِزْرَکَ(۲) الَّذِی أَنقَضَ ظَهْرَکَ ‏(3) وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ(۴)

همانند کوهنورد که باید سینه اش باز باشد و بار های کمرشکن را از دوشش بردارد تا رفعت پیدا کند و بالا برود.

انشراح صدر تنها در این سوره نیامده بلکه در جاهای دیگر قرآن نیز آمده مثلا در داستان حضرت موسی وقتی که خداوند در کوه طور به حضرت موسی دستور می دهد که به سوی فرعون برود که طغیان کرده، حضرت موسی که یکی از فرعونیان را کشته و ده سال است که از مصر گریخته می گوید: رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی[۱] خدایا سینه ام را گشاده فرما، منظور چیست؟ یعنی باید سربالایی سختی را طی کنم، من که مرتکب قتل شده ام بروم پیش فرعون تا مرا قصاص کند؟ از فکر این کار سینه آدم تنگ می شود به خاطر این است که حضرت موسی می گوید خدایا سینه ام را باز کن یعنی چنان کن که بتوانم آماده مقابله با این سختی شوم.

انشراح صدر در مقابل «ضیق» صدر است به معنای تنگی سینه و انسان نمی تواند درست تنفس کند. جالب است که خدا چون بخواهد کسی را هدایت کند، می فرماید: یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ[۲] سینه اش برای تسلیم به خدا و اسلام گشاده می شود. یعنی می تواند در فضای تسلیم به خدا نفس بکشد. آدم ها گاهی نمی خواهند در فضای حق تنفس کنند و از حق و حقیقت تنفر دارند و از آن فراری هستند. قرآن می فرماید که چنین کسانی سینه شان برای تسلیم به خدا باز نیست: کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاء[۳] تسلیم حق شدن آن قدر برایشان سخت است که انگار می خواهند به آسمان صعود کنند. این ها قسمتی از آیه ۱۲۵ انعام بود که بدین صورت است:

فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاء کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ ‏(125)

برگردیم به سوره، أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ، در ابتدا پیامبر (ص) یتیم و فقیر بود و باید یک تنه در برابر جامعه ای که سال ها شرک و بت پرستی در آن جا افتاده بود، قد علم می کرد. خوب، خیلی دشوار است، از این رو است که به پیامبر (ص) یادآور می شود که ما تو را برای این کار نیرومند نکردیم؟وَوَضَعْنَا عَنکَ وِزْرَکَ،الَّذِی أَنقَضَ ظَهْرَکَ، و آن بار سنگین را که نزدیک بود پشتت را بشکند برنداشتیم؟ وزیر هم از همان «وزر» می آید یعنی کسی که بار سنگین کار ها را از دوش شاه برمی دارد تا سنگینی کار او کمتر شود. به خاطر همین است که حضرت موسی از خدا می خواهد: وَاجْعَل لِّی وَزِیراً مِّنْ أَهْلِی،هَارُونَ أَخِی[۴]  و هر کس راه محمد (ص) را ادامه دهد و برای خداوند کار کند این مزایا و نعمت های مخصوص از جانب خداوند به او اعطا می شود.وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ، نمود عملی این آیه را امروز ما برای محمد (ص) می بینیم که چطور در هر لحظه از لحظات نام مبارکش پشت سر نام پروردگارش در اذان که آوایی بلند و خوش صدا است برده می شود. و این فقط به دنیای ما محدود نمی شود، در عالم فرشتگان بلکه در سراسر گستره هستی نام محمد (ص) پشت سر الله جله جلاله می آید و از این مقام و منزلت، مقام و منزلتی بزرگتر نیست که مختص محمد (ص) است. اصلا می بینیم آوردن نام محمد (ص) شرط ایمان است و همه این ها هدیه رب العالمین به پیامبر بزرگوارش است. یادمان باشد که بلند شدن آوازه اگر به حق و برای حق باشد هیچ اشکالی ندارد و بدون هیچ تاویلی می توان «ذکری» که در آیه ۴ آمده را به پیامبر (ص) نسبت داد. مگر نه این است که انتشار نام محمد (ص) به انتشار اسلام و دین خدا می انجامد. تفسیر دیگر «ذکر» قرآن و پیام بیداری است که این هم به نوبه خود باعث سرافرازی پیامبر (ص) و نتیجه دادن زحماتش است و باز هم هدیه ایست به پیامبر (ص). و هر کس از پیروان محمد (ص) که پا در این عرصه بنهد به اندازه زحمت و تلاشش نام و پیامش فراگیر می شود. نکته دیگری که در این آیه حائز اهمیت است بالا رفتن ذکر در یک سال است. برای ما که در قرن ۲۱ زندگی می کنیم و هر خبری به سرعت در رسانه ها و اینترنت و یوتیوب پخش می شود، درک این موضوع شاید کمی مشکل باشد.

 


[۱]طه (۲۵)

[۲]انعام (۱۲۵)

[۳]انعام (۱۲۵)

[۴]طه (۲۹ و ۳۰)

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.