گردآورنده:سید زاهد حیدری//
انواع شیطان پرستی از نظر دیرینه شناسی:
شیطان پرستی قدیمی
شیطان پرستی قدیمی مربوط به قرون وسطا و دوران تفتیش عقاید مذهبی کلیسا میشود. شیطانپرستان این دوره مخالف با مسیحیت و کلیسا بوده و در مراسم خود اعمال ضد مسیحیت را انجام میدادند.
آنها شیطان را موجودی با هویت خارجی میدانستند.
اصل شهوترانی و ارضای جنسی اصل لاینفک مراسم آنهابوده است. آنها به جهنم اعتقادی نداشتند و میگفتند جهنم همین دنیایی است که در آن زندگی میکنیم. لذا بدترین گناهان را در مراسم خود انجام میدادند.
ازجمله گرایشهای شیطان پرستی در قرون وسطی شیطان پرستی گوتیک بود که نوعی از شر پرستی بود، میل برگشت به تاریکی در این فرقه بارز است آنها به اعمالی از قبیل "خوردن نوزادان، تجاوزات جنسی، قربانی کردن دختران متهم بودند.
امروزه نیزدر موسیقی شیطان پرستی متال سبکی به نام گوتیک وجود دارد اینها نیزدر هنگام اجرای برنامه، اعمال غیر اخلاقی مختلفی را مرتکب میشوند.
نقاشی از شیطان از قرن دوازدهم موجود است که در حال اقامه دعوا و دادخواهی در دادگاه عدالت است که او بشریت و عیسی را متهم کرده است.
شیطان پرستی مدرن
شیطانگرایی مدرن در انگلستان و از نیمه دوم قرن شانزدهم آغاز شد. رکن اصلی این نوع شیطان پرستی تاکید بر پرورش استعدادهای شخصی انسان و در حقیقت خود پرستی است از این دیدگاه خدایی جز خود انسان وجود ندارد.
شیطان پرستی جدید اعتقادی به وجود شیطان خارجی ندارد زیرا شیطان جسم نیست و وجود خارجی ندارد. بلکه شیطان را در طبیعت و وجود هر انسانی میداند و این باطن هر کسی است که شیطان در آن وجود دارد. شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی طبیعت است.
آنان اعتقاد به استفاده از لذت جنسی در حد اعلای آن دارند، لذا از نظر آنان بعد از مرگ روح کسانی که در دنیا لذت جسمانی لازم را نبرده است به دنیا برمیگردد و لذت جنسی خود را کامل میکند.
عمدهترین اعتقادات شیطانپرستان از این قرار است:
خدایی در این نوع شیطان پرستی نیست و جنگی بین عالم خیر و شر وجود ندارد.
مبنای این گرایش شیطانیسم، پرستش یک نیروی ماوراء الطبیعی اساطیری است که در آن یک یا چند خدا تعریف شده است که همه شیطانی هستند یا وسیله شیطان شناخته میشوند. خدا یا خدایان میتوانند از انواع مختلفی از معبودها باشند، بعضی از آنها از ادیان بسیار قدیمی نشأت گرفتهاند، انواع معمول شیطان پرستی خدایانشان را از ادیان قدیمی مصر باستان و بسیاری از الهههای باستانی بینالنهرینی و بعضا از الهههای رومی و یونانی اقتباس کرده اند
شیطان پرستان بومی
شیطان پرستی رایج و وارداتی غیر از شیطان پرستی بومی ساکن در مناطق کردنشین عراق و ایران است، این فرقه که یزیدیه نیز نام دارد، پیشینه آن به پیش از ورود اسلام به ایران باز میگردد، و تحت تأثیر ادیان زرتشتی و مانوی قرار گرفته است و عقاید مهرپرستانه و ثنویت زرتشتی بر آن تأثیر داشتهاند. مورخین تأثیراتی از دین یهود و عقاید صوفیه (پس از اسلام) نیز در منابع برشمردهاند.
موسس و در واقع مجدد آن پس از ورود دین اسلام، "عدی ابن مسافر اموی" است. یزیدیها او را به عنوان مرشد خود میپذیرند و با راهنماییهای او تا حد زیادی از عقاید گذشتگان خود پیش از اسلام بیگانه میشوند. مقبرهٔ او در نزدیکی اربیل عراق واقع است.
آنها معتقدند خدا نخستین موجودی را که خلق کرد، شیطان یا همان ملک طاووس بوده است. ذات ملک طاووس با ذات خدا یکی است و پس از ملک طاووس به شش ملک دیگر قائلند که رابط بین خدا و خلق هستند.و آنکه راه نیک و بد را به انسان نشان میدهد همانا ملک طاووس است.ملک طاووس اهریمن نیست، و از ارکان آفرینش به شمار میرود.
یزیدیها شیطان را به عنوان معارض و خصم خدای متعال نمیپرستند، بلکه شیطان را ملکی میدانند که هرچند سبب طغیان و سپس مغضوب درگاه الهی شد، شورشی که بر حق و از روی حکمت خداوند میدانند ولی او به جهنم افتاد، ۷۰۰۰ سال در آنجا بگریست چندانکه هفت کوزه از اشک دیدگانش پر شد و مشمول لطف و بخشش پروردگار گردید.
آنها به تناسخ ارواح عقیده دارند، به عقیده آنها ارواح دو قسمند:
اول ـ شریره که در حیوانات بد جنس حلول میکنند و همیشه در عذابند.
دوم ـ ارواح پاک که در فضا پرواز مینمایند تا برای مردم زنده اسرار کائنات و مغیبات را کشف نمایند و این ارواح با عالم غیب در تماس دائم هستند.
آنان معتقدند که روزه ســه روز است و مسلمانــان اشتباهــا سـی روز را روزه میگیرند. برای آنها خوردن گوشت خروس حرام است زیرا "ملک طاووس" به شکل خروس است. آنان همچنین کاهو نمیخورند وآن را بدترین خوردنی میدانند، چون شیخ عدی آن را حرام کرده است. همچنین تراشیدن سبیل را حرام میدانند. یزیدی حق ندارد آب دهان خود را بر زمین بریزد، زیرا این عمل اهانت به طاووس ملک است. نام شیطان یعنی ملک طاووس جایز نیست برده شود، یا اسمی شبیه به آن مانند کلمه شیطان، قیطان، شر و شط و شبیه اینها و نیز لفظ ملعون یا لعنت را هم نباید بر زبان بیاورند.
مقایسـه شیطـان در ادیـان توحیدی
یهـود: شیطان در عهد عتیق در نقش یک مار به عنوان زیرک ترین حیوان به سراغ آدم و حوا میآید و پس ازآن که خداوند آنها را از خوردن درخت معرفت خوب و بد منع میکند تا مبادا بمیرند، به آنها مژده میدهد که اگر از درخت نیک و بد بخورید چشمان شما باز خواهد شد و عارف نیک و بد خواهید شد و پس از آنکه حرف شیطان را پذیرفته و از آن درخت خوردند چشمانشان به معرفت باز شد، در این جا خداوند گفت همانا انسان مثل یکی از ما شده است.۱۲
و لذا برخی در صدد توجیه بر آمدند و گفتند این عمل والدین اولیه ما اشتباهی معمولی یا خطایی از سر بی فکری نبوده است بلکه عصیان عمدی بر ضد خالق بود، به عبارت دیگر آنها میخواستند خدا شوند، آنها مایل نبودند مطیع اراده خدا گردند، میخواستند امیال خود را انجام دهند و خدا هم با اخراج آنها از بهشت آنها را مجازات نمود.۱۳
مسیحیـت: در عهد جدید شیطان وسوسه گر حضرت مسیح است که در نهایت او فریب وسوسههای شیطان را نخورد همچنین تاکید شده باید بیدار و هوشیار بود و از طریق ایمان جلوی تیرهای او را گرفت و در مقابل او مقاو مت نمود.۱۴
با توجه به اینکه مسیحیان هر دو عهد را قبول دارند، ۱۵به نظر میآید تأثیرپذیری آنان از آموزههای عهد قدیم درباره شیطان در زندگی سیاسی و اجتماعی به ویژه پس از رنسانس بیش از عهد جدید بوده است. زیرا طبق برداشت تورات شیطان وسوسه گر همان عقل است و شجره ممنوعه همان درخت آگاهی است که انسان با تمرد از دستورات خدا به آگاهی و معرفت میرسد و به همین دلیل از بهشت خدا رانده میشود.۱۶ ۱۷
اسـلام: شیطان از ماده شطن به معنای دور شده از رحمت و لطف خداست، ۱۸ که در آیات متعددی (۷۰ بار به صورت مفرد و ۱۸بار به صورت جمع) به آن اشاره شده است
شیطان دشمن سرسخت انسان که از خلقت حضرت آدم تا به امروز پی در پی با او به مخالفت پرداخته، اهمیت شناخت و نحوه مواجهه با او از موضوعات مهم قرآنی است. در قرآن درباره شیطان آمده است: شیطان موجودی از گروه جنیان است ( کهف ۵۰)، چون جنیان از جنس آتش بی دود هستند بنابراین شیطان نیز از آتش است ( حجر۲۷، الرحمن۱۵)، او در مقابل رب دست به طغیان زد( مریم ۴۴)، و به او کفر ورزید ( اسراء۲۷)، علت کفر و عصیان او در مقابل خدا به دلیل تمرد از سجده به پای انسان بود (بقره ۳۴)، چون انسان به اسماء الهی آگاهی یافته بود و شیطان از این علم بی بهره بود (بقره۲۱)، او جنس خود را که از آتش بود برتر از خاک که جنس آدم است می داند و بر این اساس کینه و دشمنی انسان را سخت به دل گرفته است ( اعراف۲۲، یوسف ۵، اسراء۵۳ ، فاطر۶ ، زخرف ۶۲)، و با سرکشی که به درگاه رب نموده است (نساء۱۱۷)او را وادار به دخالت در کار خدا بدون داشتن علم و آگاهی کند( حج ۳)، دشمنی خود را با آدمیان به رخ آنها بکشد ( زخرف ۶۲)، آنها را وادار به طغیان و غوا کند (اعراف ۱۷۵)، و حتی با داشتن علم الهی نیز ممکن است این طغیان و غوا صورت پذیرد او سعی می کند به وسیله انسان خلقت خدا را دگرگون کند( نساء ۱۱۹) و سعی می کند که حزبش را بر جهان مسلط کند ولی خداوند حزب او را دچار خسران می کند ( مجادله ۱۹)، و نهایتاً سعی می کند که با مسخ کردن انسان و تصرف او، عذاب خدا را برا او جاری سازد (ص۴۱)، و او را به سوی عذاب سعیر سوق دهد ( لقمان ۲۱)، در دلش دائماً حزن و اندوه جاری سازد ( مجادله ۱۰)، آنها را از آخرت بی اعتقاد گرداند و در قیامت آنها را در کنار خود محشور ببیند ( مریم ۶۶ الی ۶۸).
شیطان در تمام داستانهای کهن و در تمامی ادیان وجود دارد، شیطان آمده است تا انسان خلیفهالله نباشد. شیطان بسان تاریکی مطلق در مقابل روشنایی و نور رحمت الهی است. هر چند در ابتدا بشر سعی داشت تا از شیطان دوری کند و از شر او در امان باشد اما بشر امروزی در پی فنا شدن در نیروی شیطان است.
دستهبندیهای شیطان پرستی:
برای این آیین دروغین ، دستهبندیهایی وجود دارد، که اغلب به دو دسته شیطان پرستان فلسفی و دینی تقسیم میشوند.
شیطان پرستی فلسفی، مبادی زندگی وحدانی و عدالت الهی را در کائنات زیر سوال میبرد، خداوند را به عنوان قدرت وجود کائنات میپذیرد،اما علم و حیات و قدرت مطلق خداوند و آخرت را نمیپذیرد. به طور استعاری میتوان گفت که دستان خداوند را فرو میبندد. این نوع از شیطانپرستی سعی میکند که حضور خداوند را در زندگی انسان کم کند.
در شیطان پرستی دینی، خدا به محاق میرود و شیطان در جایگاه خدا مینشیند. نمادهای تخیلی-وهمی همراه با بت پرستی جدید که در قالبهای پوشاک، رفتار، ادبیات و نوع خاصی از آرایش است. مطلقا نمیتوان اذعان کرد که شیطان پرستان به معنای فلسفی شیطان پرستی رسیدهاند، اما نمیتوان انکار کرد که این افرادممکن است به شیطان پرستی دینی هم برسند. برخی افراد هم بواسطه متفاوت بودن شیطان پرستی را میپذیرند.
به هر حال نقطه آغاز گرایش به شیطان متفاوت است. خطر و پلیدی شیطان پرستی دینی به مراتب شدیدتر و جدیتر از شیطانپرستی فلسفی است. شیطان پرستی دینی، بر زندگی و روان فرد تاثیراتی را میگذارد که باعث اغتشاشاتی در اجتماع و از بین رفتن نهاد خانواده، نابودی امنیت فردی و در نهایت به مسائلی چون خودکشی و استفاده از مواد مخدر و داروهای روانگردان ختم میشود.
ادیان مختلف آیینها، مناسک، مراسم خود را دارند، آیین و مناسک شیطان پرستی چیست؟ و پیروان شیطان در مناسک خود چه اعمالی را انجام میدهند؟
برای آشنایی بهتر لازم است نگاهی به کلیسای شیطان بیندازیم. کلیسای شیطان در سال ۱۹۶۶ در شیکاگو توسط «آنتوان لوی» بنیان گذاشته شد. لوی در ۳۰ آوریل همین سال خود را «اسقف اعظم کلیسای شیطان» مینامد و لقب پاپ سیاه را برای خود برمیگزیند. در کلیسا قرار میگیرد اما اعمال غیر متعارفی را انجام میدهد. اعمالی چون استفاده و نوشیدن خون، غسل تعمید با خون و استفاده از اجساد مردار حیوانات جزیی از شعائر آنها به شمار میرود. به بیان دقیقتر؛ زنای با محارم، تجاوز و سوء استفاده جنسی کودکان در انظار عمومی، عریان شدن در میان جمع همراه با رقص آتش، همراهی با موسیقی دهشتناک و مدرن و استفاده از نمادهایی که گاهی صهیونیستی است، بخش دیگری از شعائر شیطان پرستان است. استفاده از مشروبات الکلی، مواد مخدر و موادی که در زندگی مورد توجه نیستند و اکثرا ناپاک به شمار میروند در شیطانپرستی مباح است. در واقع در این آیین ناپاکی جایگزین پاکی میشود. در این آیین هیچگونه، حریم و یا خط قرمزی وجود ندارد. مسئولیتپذیری انسان نادیده گرفته میشود، همه چیز در زمان حال وجود دارد. مردان زن پرست، دختران تن پرست، چشمان هرزه بین، گامهای هرزه پو. لباس، آرایش و مد ، یکی از ابزارهای شیطان پرستی است، متأسفانه این روزها در خیابانهای شهرمان شاهد جوانانی هستیم که ظاهر و پوشششان بیانگر شیطان پرستی است، مدگرایی، سطحیترین زاویه برخورد ما با شیطان پرستی است. اولین فصل متمایز شیطان پرستی نوع لباس، پوشاک و ادبیات است. استفاده از نمادهایی که در آن عدد شش به کار رفته ، صلیب شکسته معکوس، مثلثی که در درون آن عکس یک بز وحشی در داخل یک دایره قرار گرفته، ستاره پنج پر که نماد اصلی صهیونیستیهاست ، استفاده فراوان و شدید از رنگ قرمز و سیاه در آرایشها، آرایش موی سر به شکلی که هیچ گونه نظمی در آن نباشد به رنگهای سیاه، قرمز و نارنجی، کوتاهکردن موهای سر به شکلهای عجیب و به نحوی خاص، نزدیک شدن به نمادهای فاشیستی و هیتلری در فضای جدید امروزی، پوشیدن لباسهای کاملا غیرمتعارفی که هم بدن را نشان میدهد و هم نشان نمیدهد. اینها بخشی از اقدامات شیطان پرستان د این تفاسیر جوانان باید آگاهانه لباس بپوشند، اما این آگاهی به طور صحیح و اصولی به جوانان ارائه نشده است.
شیطان پرستی به معنای دینی و حتی فلسفی آن در کشورمان، طرفداران بسیار اندک و ناچیزی دارد. اما به لحاظ نمادها، در سطح شهرها، نمادها و پوششهای شیطانی مشاهده میشود.
اصول اعتقادات شیطانپرستی نوین: شیطانپرستان دارای اعتقاداتی هستند که در کتاب انجیل شیطانی آمده است. فصل اول انجیل شیطانی حاوی اصول نه گانه شیطانپرستی است: 1. شیطان به جای ریاضت نماینده افراط است.یعنی شیطان دست و دلبازی کردن را بجای خساست واجب کرده است. 2. شیطان به جای اینکه نماینده توهمهای معنوی باشد نماینده زندگی مادی است 3. شیطان نشان دهنده عقل پاک به جای خودفریبی متظاهرانه است. 4. شیطان نشانه عشق به افرادی است که لیاقتش را دارند نه هدر دادن آن برای افراد نمک نشناس. (درست برعکس مسیحیت و سایر ادیان که عشق به انسانها را به انسان آموزش میدهد.) 5. شیطان به ما انتقام جویی را به جای برگرداندن طرف دیگر صورت نشان میدهد. (درست برخلاف کلام حضرت عیسی(ع) که پاسخ سیلی را برگرداندن طرف دیگر صورت میداند. در اسلام نیز هر چند در برابر ظلم سکوت نمیکند اما پاسخ یک سیلی را فقط یک سیلی میداند و بس!) 6. شیطان به ما مسئولیت در برابر مسئول را به جای مسئولیت در برابر موجودات ترسناک خیالی میآموزد. (یک شیطانپرست خود را فقط در برابر کسی مسئول میداند که در برابرش مسئولیت دارد نه سایر افرادی که ممکن است درگیر عملی شوند که او انجام میدهد اما افراد مومن به ادیان تنها به خاطر ترس از معاد تن به انسانیت دادهاند.) 7. شیطان میگوید که انسان حیوان دیگری است، گاه برتر و اکثر مواقع به دلیل "روح خدایی و پیشرفت ذهنیاش که از او بدطینتترین حیوان را ساخته است" پست تر است. (دقت کنید که روح خدایی که به اعتقاد ادیان منشاء و دلیل بزرگی و خوبی انسانهاست در این نظریه دلیل بدطینتترین بودن اوست.) 8. شیطان آنچه را که گناه مینامند، عواملی برای ارضای نیازهای فیزیکی، حسی و روانی میداند. (یعنی گناهان را برای ارضاء نیازهای انسانی لازم میداند.) 9. شیطان بهترین دوست کلیساست زیرا در تمام این سالها وجود شیطان باعث ماندگاری کلیسا شده است. عرصه های اصلی فعالیت شیطا ن پرستان: سینما : سینما یکی از تأثیر گذارترین هنرهاست. هنگامی که فیلم شیطان در تاریخ ۶/۶/۱۹۷۶ پخش شد کسی فکر نمیکرد که چقدر مؤثر واقع شود به طوری که هنگام پخش نسخه دوم این فیلم در این تاریخ بسیاری از مردم از خانه بیرون نیامدند تا عاق شیطان آنها را نگیرد و عدهای هم کارهای مهم خود را نظیر عروسی و غیره به این روز انداخته بودند تا از نیروی شیطان بهرهمند شوند! جنبش شیطانگرایی در راستای جا انداختن این دروغ بزرگ که در دوران غلبه نیروی شیطان به سر میبریم، دست به فعالیتهای تبلیغی گستردهای زده است. از جمله تولید فیلمهایی نظیر کودک رزماری، دروازه نهم و گابریل. رومن پولانسکی در فیلم کودک رزماری (۱۹۶۸) تولد شیطان را اعلام کرد، تولدی که همه از آن خوشحال اند و او را فرزند قدرتمندترین قدرتمندان میدانند. سپس در فیلم دروازه نهم (۱۹۹۹) شیطان را به صورت نیرویی که غلبه یافته معرفی میکند. نیرویی که خیلی از مردم و حتی افراد شاخص نظیر اساتید دانشگاه و ثروتمندان در جستجوی راهی برای سپردن روح و جسم خود به او و متقابلاً برخورداری از قدرت او هستند. سرانجام در فیلم گابریل تولید سال ۲۰۰۸، میبینیم که زمین را ظلمت و پلیدی فرا گرفته و خداوند فرشتگان را برای نجات زمین میفرستد؛ اما آنها نیز آلوده میشوند و در پایان گابریل که همان جبرئیل است با دلخوری از خداوند، دست از زمین میکشد و به آسمان صعود میکند، تا نگذارد که خدا فرشتگان دیگر را به زمین بفرستد. این فیلمها که با تکنیکهای بالا و جذابیتهای زیاد داستانی تولید میشود، در نهایت باور یا دست کم این احتمال را تقویت میکند که نیرویی به نام نیروی شیطان وجود دارد و پیوستن به او بسیار مفید و مؤثر است موسیقی : توصیه ای که شیطان پرست ها ناگزیر به انجام آنند. شنیدن آهنگ های تند همراه با خشونت است. که وحشت و نفرت را با خود دارد. آنان موظفند همیشه خشم و نفرت خود را نسبت به مسیح و سایر مقدسات اعلام کنند. خود را بی خانمانی بیابانگرد بپندارند که از عشق و محبت متنفرند. آنان خوانندگان بسیار خشنی، که در صدایشان می توان غرش حیوانات وحشی را شنید، سمبل قدرت شیطان پرستی می دانند. که کمبود و نیاز خود را با خشونت زیاد رفع می کنند. اهانت به ادیان به عنوان آزادی بیان در تصنیف های خوانندگان شیطان پرست ترویج و تبلیغ می شود. اکنون موسیقی بی ریشه جاز که از موسیقی Yidish یهودیان گرفته شده در همه زوایای ذهن جوان آمریکایی و… رخنه کرده، به طوری که مایکل جکسون یهودی را از تمام مقدسین کلیسا بر تر می دانند. روزی گروه بیتل ها از سر مزاح اعلام کرده بود که از خدا نیز معروف تر است و امروز گروه های موسیقی شیطان پرست عملا پرچم جنگ با خدا را بر افراشته اند. در موسیقیهای شیطان پرستی، گریمهای وحشتناک خواننده، اشعار تند و پرنفرت، صدای بلند و حجم بالای صدا، سرعت ریفها و ملودی، استفاده از تکنیکهای پالم میوت، افکتهای دیستروشن و صحنه پردازی هول انگیز و نعرههای دلخراش، هر بیننده و شنوندهای را تحت تأثیر قرار میدهد و قلب او را میلرزاند. این هیجان برای عدهای از جوانان دلپذیر است. به ویژه اگر تصور کنیم که جوان امروز سالهای پرشور زندگی خود را بدون توجه به نیازهای طبیعی در مدلی تحمیلی و تکراری و میگذراند، جوانی که ناگزیر است تا اواسط دهه سوم زندگی درسهای بیارزشی را بخواند که در آینده به هیچ دردی نخواهد خورد و در اوج استعداد و غرور و توانایی به عنوان یک شهروند کامل شناخته نمیشود، نه شغل، نه ازدواج و نه هیچ یک از خواستههای او به موقع تعریف نشده است. در این شرایط اگر به معنویت ناب و معرفت خداوند هم دستی نداشته باشد، فضای موسیقی شیطانگرا و هراس و هیجان آن تنوع جالبی به زندگی او میدهد. و پاسخی موقت و دروغی خوشایند خواهد بود. در سال ۱۹۸۱ نوازنده درام به نام لارس الریچ با انتشار آگهی فراخوان تشکیل گروه هوی متال را اعلام کرد و پس از مدتی موفق به جذب افراد مختلفی شد.چند سال بعد این گروه پیشنهادهای بلک متال را عرضه کرد. ایده متال بازگشت به تاریکی (یعنی محور اصلی تفکرات شیطان پرستی)، بی رحمی، تجاوزات جنسی، فحاشی، هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومی آن است. خوانندگان این گروه روی صحنه ودر کلیپهای خیابانی دست به خوردن و آشامیدن کثافاتی مانند میوههای فاسد، خون، مردار و… میزنند و از کثیفترین گروههای هنری موسیقی جهان به شمار میروند. مرلین منسون از چهرههای مشهور و مبتذل موسیقی متال آمیخته با راک است که با ارائه کارهایی با ویژگیهای فوق و با حمایت رسانههای آمریکایی توانست هم طرفداران زیادی از میان شیطان پرستان به دست آورد و هم ثروت کلانی را به جیب بزند. امروزه چهره آراییهای مرلین منسون ترکیبی از نمادهای شیطان پرستی را نشان میدهد و هوادارانش او را با اسم مختصر mm میخوانند. متالیکا مدافع همجنس بازی است وآلبومی را در سالرورز مر گ" کوئین" همجنس باز معروف آمریکایی منتشر کرد. صنعت سکس و تخدیر: صنعت سکس و بازرگانی تن که در ردیف سود آورترین تجارت های جهان است به همراه صنایع مشروب سازی، قاچاق مواد مخدر، قمار و صنعت سینما در انحصار یهود است. شبکه وسیعی از کلوبهای شبانه و فاحشه خانه ها توسط ویلیام ساموئل رزنبرگ، مشهور به بیلی رز، که از یهودیان مهاجر به آمریکا است، تاسیس شد. غول صنایع مشروب سازی، یهودی مهاجر، ساموئل برنفمن است. که امروزه دفتر مرکزی کمپانی مشروبات الکلی برونفمن ها، به نام سیگرام در نیویورک است و در ۱۲۰ کشور جهان شعبه دارد و فروش سالانه آن بیش از یک میلیارد دلار است. سلطان دنیای پنهان شخصی است یهودی، به نام روچیلد، که بزرگترین امپراطوری قمار را در ایالات متحده ایجاد کرد او در قاچاق مشروبات الکلی و مواد مخدر، سرمایه گزاری عظیمی نمود. نماد های شیطان پرستی در جوامع امروزی: یکی دیگر از علل گرایش به جنبشهای شیطانی استفاده وسیع آنها از نمادهاست. انتقال و نشر اندیشهها از طریق گفتن یا نوشتن دشوار است و تعداد محدودی از مردم با آن ارتباط برقرار میکنند. اما نمادها به راحتی جایگاه خود را در فرهنگ عمومی پیدا میکنند و به خاطر اینکه ظرفیت کار هنری دارند، به صورت جذابی در جامعه، به خصوص بین جوانان و زنان گسترش مییابند. نمادها همواره حامل معنا و پیام هستند و نوعی نگرش یا فکر را تداعی میکنند و رفتار خاصی را یادآور میشوند. مثلاً مردم با دیدن گلدسته یاد مسجد و نماز میافتند. با دیدن چراغ قرمز احساس خطر میکنند و میایستند. جنبش شیطانگرایی با استفاده وسیع از نمادها و به کارگیری ظرفیتهای هنری نظیر گرافیک، سینما و از همه بیشتر موسیقی به عرصه آمده است. نمادها و سمبولهای شیطانی روی لباسها، گردنبندها و دستبندها، انگشترها و ساعتها، از کفش تا کلاه همه جا دیده میشود. این نمادها با طراحیهای متنوع و زیبا افراد را جذب میکنند، پس از اینکه استفاده از آنها تکرار شد و به عنوان بخشی از رفتار و سلیقه شخص در آمده و به نوعی هویت و خودپنداره فرد را تشکیل میدهد، در این شرایط با افراد دیگری که نمودهای رفتاری و ذوقی همانندی را دارند، احساس همزاد پنداری کرده و خود را از آنها و آنها را از خود میپندارد و در رفتار و گفتار و افکار به طور ناخودآگاه شبیه به آنها میشود. به قول ارنست کاسیرر انسان حیوان نمادساز است و به خاطر قدرت تفکر و معناجویی یا معنا بخشی، کنشهای متقابل انسانها به صورت نمادین شکل میگیرد. و از این راه معانی را به هم منتقل میکنند. مثلاً دو نفر که به هم میرسند برای هم دست تکان میدهند و این حرکت نماد توجه، محبت و احترام است برخی از مهم ترین این نمادها عبارتند: نمادهای شیطان پرستی در گستره بسیار وسیعی ازپیراهن، شلوار، کفش، ادکلن، انگشتر، دستبند، زیورآلات، عروسک بچهها تا رنگ و طرح داخل اتاق خواب و دهها شیء دیگردیده پنتاگـــرام (ستاره پنج ضلعی وارونه) از جمله معروف ترین نمادهای شیطانگراها پنتاگـــرام است، نشانه ستاره صبح، نامی که به شیطان تعلق دارد. این علامت در مراسمهای مخفیانه و جادوگری برای احضار ارواح شیطانی استفاده میشود. پنتاگرام شیطانی نمادی پیچیده است که از ترکیب ستاره پنج پَر با سر بز به وجود آمده است و این نوع استفاده درعین این که جدیدترین مورد استفاده از پنتاگرام است به همان اندازه شناخته شده ترین و جدال آمیزترین نوع استفاده از پنتاگرام نیز به شمار میآید. پنتاگرام شیطانی همیشه وارونه است با یک رأس رو به پایین و دو رأس رو به بالا. این علامت نشانی از جادوی سیاه است که حاکی از پیروزی ماده و آرزوهای فردی بر عقاید و تعصبات دینی و مذهبی است. پنتاگرام نماد ونوس الاهه زیبایی و عشق شهوانی مادینه است. که به سمبل اصالت انسان و اومانیسم تبدیل شد. ترکیب سر بافومت با ستاره پنجپر، نماد روشن و گویایی برای تعالیم مکتب شیطانپرستی است که شیطان را سمبل انسان محوری و اصالت میدانند. نماد باستانی پنتاگرام در شیطان پرستی مدرن نمادی از هوسها و لذتطلبی بشری و آزادی در برابر مسائل جنسی به حساب میاید. هگزاگرام (ستاره شش پر) هگزاگرام به صورت دو مثلث درون هم نشان داده میشود و نمونه آن ستاره داوود میباشد. که با اعتقادات یهودیان پیوند دارد.این نماد تشکیل شده است از سر بز، بالا تنه انسان، پای جن و با دم کوتاه. این دو مثلث وقتی به صورت معناداری روی هم قرار میگیرد، معنای عشق ـ البته از نوع جنسی آن ـ را بیان میکند و این همان ستاره داوود است که امروزه در وسط پرچم اسرائیل دیده میشود.عدد ۶۶۶ و FFF ششمین حرف انگلیسی که متناظر عدد۶۶۶ است. از نمادهای شیطانپرستی است. ۶۶۶ علامت انسان، نشانه جانور (هیولا) این عدد به گفته مکاشفه یوحنا که یک یهودی تازه مسیحی بود، عدد شیطان معرفی شده است. در مکاشفات نوشته شده: "جانور عجیب دیگری دیدم که از زمین بیرون آمد. این جانور دو شاخ داشت مانند شاخهای بره و صدای وحشتناکش مثل صدای اژدها بود… بزرگ و کوچک، فقیر و غنی، برده و آزاد را وادار کرد تا علامت مخصوص را روی دست راست یا پیشانی خود بگذارند. و هیچ کس نمیتوانست شغلی به دست آورد یا چیزی بخرد مگر اینکه علامت مخصوص این جانور یعنی اسم یا عدد او را بر خود داشته باشد. این خود معمایی است و هرکس با هوش باشد میتواند عدد جانور را محاسبه کند. این عدد اسم یک انسان است که مقدار عددی آن به ۶۶۶ میرسد. (انجیل. مکاشفات یوحنا/۱۱-۱۸: ۱۳) بافومت(Baphomet) یکی دیگر از این نمادها که در عرفان کابالا(عرفان یهودی) نیز جایگاهی دارد، بز یا قوچی به نام بافومت است که هم با جانور شاخ دار یوحنا همانندی دارد و هم در اسطورههای مصری خدای هوش و دانایی معرفی شده و آفرینش انسان به وسیله چرخ سفالگری را به او نسبت میدهند. و دو ماه سیاه و سفید در طرفین او نشانه ترکیب روشنایی و تاریکی است. سر بافومت معمولاً در میان ستاره پنج پر (پنتاگرام) طراحی میشود. استفاده از بز به خرافات قرون وسطی برمی گردد. آنان همواره در توصیف ساحرهها، آنان را همراه با بزها میدانستند. آنان اغلب بز را نماینده شیطان میدانستند. بز در این مفهوم اغلب به عنوان نمادی از سرکوبی جنسی در نظر گرفته میشود. سر بز (Goat Head) بز شاخدار، بز مندس (همان ba'al بعل خدای باروی مصر باستان) این یکی از راههای شیطان پرستان برای مسخره کردن مسیح است؛ زیرا مسیحیان معتقدند مسیح همچون یک برهای برای نجات ایشان قربانی شده است.به خصوص که آنها بز را نماد شیطان و در برابر بره میدانند شیطان پرستان این آرم را انتخاب کرده اند. صلیب وارونه (pown cross upside) صلیب برعکس نشانی از طغیان، سرکشی در برابر فرهنگ مسیحی است. صلیب وارونه نشانه استهزا و رد کردن مسیح میباشد. گردنبندهای آن توسط شیطان پرستان زیادی به کار میرود. این علامت را میتوان همراه خوانندههای راک و روی آلبومهای آنها دید. صلیب شکسته یا چرخ خورشیدswastika or Sun Wheeic که علامت مذهبی باستانی است. این علامت در کتیبههای بودایی و مقبرههای سلتی و یونانی استفاده شده است. در آیین پرستش خورشید، این علامت به نظر میرسد نشانه مسیر حرکت خورشید در آسمان باشد. چشم شیطان (All Seeing Eye) چشم شیطان یا چشمی که به همه جا مینگرد، آنها معتقدند که این چشم شیطان است و کسی که قدرت کنترل آن را دارد بر تمام داراییها حکومت میکند. این علامت در پیشگوییها به کار میرود. جادوها، نفرینها، کنترلهای روحی و تمامی انحرافات تحت این علامت کار میکنند. این علامت روشنفکران است. بر روی پول رایج ایالات متحده آمریکا این علامت اساس نظم نوین جهانی است. هرج و مرج (Anarchy) این علامت به معنای از بین بردن تمام قوانین میباشد. به عبارت دیگر " هرچه تخریب کننده است تو انجام بده " یعنی همان قانون شیطان پرستی، این علامت توسط پانکها، هوی متالها و راکها به کار میرود. ضد عدالت (Anti Justice) تبر رو به بالا علامت عدالت روم باستان بوده است، شیطان پرستان علامت واژگون شده آن را نشانه ضدعدالت یا شورش و طغیان میدانند. فمنیستها از دو تبر رو به بالا به معنی مادر سالاری باستانی استفاده مینمایند. ابلیسک (obelisk) مشهودترین نماد شیطانگرایی ستون چهار ضلعی بلندی است به نام ابلیسک، که سمبلی از "رع" خدای خورشید در مصر بوده است. بزرگترین ابلیسک دنیا در واشنگتن ساخته شده که ارتفاع آن به ۵۵۵ متر میرسد این ابلیسک در نزدیکی کنگره و خانه اصلی فراماسونری است و رئیس جمهورهای آمریکا سوگند خود را در پای آن یاد میکنند. مشخصات ظاهری یک شیطان پرست: طرفداران شیطانپرستی از نظر ظاهری با گردنبندهای اسکلتی، موهای بلند یا سر طاس و انگشترهای تیغ دار دیده میشوند.اکثراً ابروهایشان را میتراشند یا به سمت بالا طراحی میکنند، رنگ آرایششان اغلب مشکی، بنفش و قرمز تند است، پوست بدنشان را با اشکالی مانند جمجمه و نمادهای مخصوص شیطان پرستیها خال کوبی میکنند، لباسهایشان معمولا گشاد و به رنگ مشکی و قرمز میباشد، چکمههای چرمی ساق بلند که اغلب با فلز تزئین شده است، میپوشند مهمترین راههای ترویج این پدیده: الف) فعالیتهای اینترنتی از جمله وبلاگها، تالارهای گفت و گو و دریافت خبر نامههای مربوط به اخبار شیطان پرستی در دنیا ب) ترویج نمادها (به صورت آگاهانه و نا آگاهانه) در مغازهها به ویژه فروشگاههای پوشاک جوانان و بانوان ج) ترویج موسیقی متال در قالب گروههای مختلف موسیقی د) پارتیهای شبانه و میهمانیهای خاص دوستانه جهت آشنایی آنها با اندیشهها و ظواهر شیطان گرایی ه) تلاش برای کم رنگ نمودن شعائر و جلوههای اعتقادی و افول معنویت
ثبت دیدگاه