پنجشنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳ Thursday, 21 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2440 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 1908×
چند نمونه‌ی ضروری در نماز
شناسه : 3009

نویسنده: فاروق فرساد /// ١.«خشوع»، روح نماز است و نماز بی‌خشوع مانند پیکر بی‌جان است. در قرآن هم صلاتی موجب فلاح نامیده شده که خاشعانه باشد: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿١﴾ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿٢﴾ برای تحصیل ملکەی خشوع مراقبت و پیگیری فراوان و مستمر و استمداد و طلب از خداوند لازم است. چیزی […]

ارسال توسط :
پ
پ

نویسنده: فاروق فرساد /// ١.«خشوع»، روح نماز است و نماز بی‌خشوع مانند پیکر بی‌جان است. در قرآن هم صلاتی موجب فلاح نامیده شده که خاشعانه باشد:

قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿١﴾ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿٢﴾

برای تحصیل ملکەی خشوع مراقبت و پیگیری فراوان و مستمر و استمداد و طلب از خداوند لازم است. چیزی که نقش مهمی در حصول خشوع خواهد داشت، علم و شعور به نظارت و مراقبت همیشگی خداوند می‌باشد. پیامبر عظیم‌الشأن –ص- در حدیث احسان، آنجا که از ایشان پرسیده می‌شود که:

ما الإِحْسَانُ؟  می‌فرماید: «أَن تعبد الله کَأَنَّکَ تَرَاهُ فَإِنَّکَ إِنْ لَا تَرَاهُ فَإِنَّهُ یراک»

 در این جواب دو مرتبەی عالی و نازل احسان آموزش دادە شده است. مرتبه‌ی عالئ آن است که خدا را چنان عبادت کنی که گویی او را می‌بینی و مرتبەی نازال آن است که اگر موفق به سطح عالی نشدی، با علم و فهم و ایمان به این حقیقت که خداوند تو را می‌بیند به عبودیت بپردازی. برای به دست آمدن خشوع، نمازگزار بایست از اول تا آخر نماز، در عین توجه به همەی ارکان و اوراد و الفاظ و دل دادن به جایگاه و حکمت آنها، خدا را ناظر بر خود و مراقب  و تماشاگر خود بداند. پیگیری این مطلب، بی‌شک ثمره‌اش خشوع خواهد بود- ان‌شاء‌الله.

٢- تجدید وضو برای هر نماز و نمازگزاردن درحالیکه دل به پارە‌ای از امور مشغولیت جدی ندارد، از ضروریات جدی برای روح نماز است. طمأنینه از ارکان هر رکنی است، از آن غافل مباش.

٣- عمل کردن به آنچه می‌دانی، دوری از لغو، غیبت، دروغ و دیگر منکرات موجب تحصیل خشوع است.

۴-« نماز صبح» از جهات مختلفی دارای اهمیت است و این اهمیت بە حدی است که قرآن از آن بە نمازی که مورد مشاهده و عنایت مخصوص است، تعبیر نموده:

أَقِمِ الصَّلَاهَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا ﴿الإسراء: ٧٨﴾

نماز را از زوال آفتاب تا نهایت تاریکى شب برپادار، و [نیز] نماز صبح را، زیرا نماز صبح همواره [مقرون با] حضور [فرشتگان‌] است.

نکته‌ی دیگر آن است از آن با نام «قرآن» یادشده، قرآن مصدر و بە معنی قرائت است. یعنی: نماز صبح، قرائت صبحگاهی نامیده شده است. این تعبیر، این نکته را می‌رساند که قرائت طولانی قرآن، بیش از همە در نماز صبح اهمیت دارد. سعی کن نماز صبح را با قرائت سوره‌های طولانی مبارک و پرخیر گردانی. حضرت ابوبکر- علیه‌السلام- که همیشە نماز صبح را تا نزدیکی‌های طلوع ادامه می‌داد، روزی بە تلاوت همەی سوره‌ی بقره پرداخت. پس از سلام، بعضی از مأمومین به او گفتند: «یا خلیفه رسول‌الله! کادت الشمس تطلع!» و ابوبکر در جواب فرمود: «لو طلعت لم تجدنا غافلین» و در حدیث صحیحی که مسلم از عمّار بن یاسر نقل کرده، پیامبر–صلّی‌الله علیه وسلّم– طولانی شدن صلاه را نشانه‌ی فقه ودرک عمیق او دانسته است.

۵- در انتقال به رکوع همراه به ذکر تکبیر، مناسبت دارد که دو دست بلند شود تا هر چه غیر از خدا در فکر و ذکر وجود دارد، به پشت سر افکنده شود و سپس به رکوع که مرتبه‌ای برتر است، انتقال به حالت احتدال هم که برخاستن از رکوع است، بلند کردن دست، تناسب کامل دارد. امّا در حالت انتقال به سجود که به خاک ذلّت افتادن است، دست‌ها حق ندارند بلند شوند، و لحظه‌ای از سیر به‌سوی پایین عقب بمانند و لذا می‌بینیم که در سنّت نبوی، رفع یدین در انتقال به سجود تشریع نشده است.

۶- در هر تکبیر انتقال، برای فرار از عُجب می‌توانی به این هم بیندیشی که خداوند از هر چیز و هر کس و از تو و این عبادتی که می‌ورزی، بزرگ‌تر است.

٧- چون سجده ذلیلانه‌ترین حالت نماز است و دعا هم که نشانه‌ی فقر و حاجت است، دال بر ذلّت است، سجود محلّ مناسبی برای دعا و امید و استجابت آن است.

«أَقْرَبُ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ مِنْ رَبِّهِ وَهُوَ سَاجِدٌ، فَأَکْثِرُوا الدُّعَاءَ»

به همین دلیل در سجود تلاوت قرآن جایز نیست و کلام خداوند عزیز را نمی‌توان در حال ذلت خواند.

٨- اصل در عبادات این حدیث نبوی است که:

«مَنْ عَمِلَ عَمَلًا لَیْسَ عَلَیْهِ أَمْرُنَا فَهُوَ رَدٌّ»

مراقب باش که به هیچ وجه عبادات و اعمالت را به «بدعت» آلوده نکنی، سنت مطهر پیامبر (ص) هیچ کوچک و بزرگی را بدون بیان کافی و شافی وا نگذارده است. اتباع از سنت خود نیز از موجبات تحصیل خشوع است.

٩- نماز اول وقت، بسیار مهمتر از آن است که تا به حال اندیشیده‌ای. نمازهایت را اول وقت ادا کن و از آنان مباش که بدون هیچ عذری نماز را به تأخیر می‌اندازند.

١٠- در حالات مناسب دعا، برای این برادرت که تو و نماز تو برایش مهم بوده و اقدام به نوشتن این مطلب نموده، تا شاید بإذن الله کمکی به بیشتر خاشع بودنت کرده باشد، از طلب مغفرت و رحمت و عفو غافل مباش.

خداوند به لطف خود تو را – و همه‌مان را- در راه کسب خیر و رسیدن به مقام با عظمت «مقیم صلاه بودن» موفق بدارد.

رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاهِ وَمِن ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ وَآخِرُ دَعْوَانَا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِینَقَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿١﴾ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿٢﴾

برای تحصیل ملکەی خشوع مراقبت و پیگیری فراوان و مستمر و استمداد و طلب از خداوند لازم است. چیزی که نقش مهمی در حصول خشوع خواهد داشت، علم و شعور به نظارت و مراقبت همیشگی خداوند می‌باشد. پیامبر عظیم‌الشأن –ص- در حدیث احسان، آنجا که از ایشان پرسیده می‌شود که:

ما الإِحْسَانُ؟  می‌فرماید: «أَن تعبد الله کَأَنَّکَ تَرَاهُ فَإِنَّکَ إِنْ لَا تَرَاهُ فَإِنَّهُ یراک»

 در این جواب دو مرتبەی عالی و نازل احسان آموزش دادە شده است. مرتبه‌ی عالئ آن است که خدا را چنان عبادت کنی که گویی او را می‌بینی و مرتبەی نازال آن است که اگر موفق به سطح عالی نشدی، با علم و فهم و ایمان به این حقیقت که خداوند تو را می‌بیند به عبودیت بپردازی. برای به دست آمدن خشوع، نمازگزار بایست از اول تا آخر نماز، در عین توجه به همەی ارکان و اوراد و الفاظ و دل دادن به جایگاه و حکمت آنها، خدا را ناظر بر خود و مراقب  و تماشاگر خود بداند. پیگیری این مطلب، بی‌شک ثمره‌اش خشوع خواهد بود- ان‌شاء‌الله.

٢- تجدید وضو برای هر نماز و نمازگزاردن درحالیکه دل به پارە‌ای از امور مشغولیت جدی ندارد، از ضروریات جدی برای روح نماز است. طمأنینه از ارکان هر رکنی است، از آن غافل مباش.

٣- عمل کردن به آنچه می‌دانی، دوری از لغو، غیبت، دروغ و دیگر منکرات موجب تحصیل خشوع است.

۴-« نماز صبح» از جهات مختلفی دارای اهمیت است و این اهمیت بە حدی است که قرآن از آن بە نمازی که مورد مشاهده و عنایت مخصوص است، تعبیر نموده:

أَقِمِ الصَّلَاهَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا ﴿الإسراء: ٧٨﴾

نماز را از زوال آفتاب تا نهایت تاریکى شب برپادار، و [نیز] نماز صبح را، زیرا نماز صبح همواره [مقرون با] حضور [فرشتگان‌] است.

نکته‌ی دیگر آن است از آن با نام «قرآن» یادشده، قرآن مصدر و بە معنی قرائت است. یعنی: نماز صبح، قرائت صبحگاهی نامیده شده است. این تعبیر، این نکته را می‌رساند که قرائت طولانی قرآن، بیش از همە در نماز صبح اهمیت دارد. سعی کن نماز صبح را با قرائت سوره‌های طولانی مبارک و پرخیر گردانی. حضرت ابوبکر- علیه‌السلام- که همیشە نماز صبح را تا نزدیکی‌های طلوع ادامه می‌داد، روزی بە تلاوت همەی سوره‌ی بقره پرداخت. پس از سلام، بعضی از مأمومین به او گفتند: «یا خلیفه رسول‌الله! کادت الشمس تطلع!» و ابوبکر در جواب فرمود: «لو طلعت لم تجدنا غافلین» و در حدیث صحیحی که مسلم از عمّار بن یاسر نقل کرده، پیامبر–صلّی‌الله علیه وسلّم– طولانی شدن صلاه را نشانه‌ی فقه ودرک عمیق او دانسته است.

۵- در انتقال به رکوع همراه به ذکر تکبیر، مناسبت دارد که دو دست بلند شود تا هر چه غیر از خدا در فکر و ذکر وجود دارد، به پشت سر افکنده شود و سپس به رکوع که مرتبه‌ای برتر است، انتقال به حالت احتدال هم که برخاستن از رکوع است، بلند کردن دست، تناسب کامل دارد. امّا در حالت انتقال به سجود که به خاک ذلّت افتادن است، دست‌ها حق ندارند بلند شوند، و لحظه‌ای از سیر به‌سوی پایین عقب بمانند و لذا می‌بینیم که در سنّت نبوی، رفع یدین در انتقال به سجود تشریع نشده است.

۶- در هر تکبیر انتقال، برای فرار از عُجب می‌توانی به این هم بیندیشی که خداوند از هر چیز و هر کس و از تو و این عبادتی که می‌ورزی، بزرگ‌تر است.

٧- چون سجده ذلیلانه‌ترین حالت نماز است و دعا هم که نشانه‌ی فقر و حاجت است، دال بر ذلّت است، سجود محلّ مناسبی برای دعا و امید و استجابت آن است.

«أَقْرَبُ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ مِنْ رَبِّهِ وَهُوَ سَاجِدٌ، فَأَکْثِرُوا الدُّعَاءَ»

به همین دلیل در سجود تلاوت قرآن جایز نیست و کلام خداوند عزیز را نمی‌توان در حال ذلت خواند.

٨- اصل در عبادات این حدیث نبوی است که:

«مَنْ عَمِلَ عَمَلًا لَیْسَ عَلَیْهِ أَمْرُنَا فَهُوَ رَدٌّ»

مراقب باش که به هیچ وجه عبادات و اعمالت را به «بدعت» آلوده نکنی، سنت مطهر پیامبر (ص) هیچ کوچک و بزرگی را بدون بیان کافی و شافی وا نگذارده است. اتباع از سنت خود نیز از موجبات تحصیل خشوع است.

٩- نماز اول وقت، بسیار مهمتر از آن است که تا به حال اندیشیده‌ای. نمازهایت را اول وقت ادا کن و از آنان مباش که بدون هیچ عذری نماز را به تأخیر می‌اندازند.

١٠- در حالات مناسب دعا، برای این برادرت که تو و نماز تو برایش مهم بوده و اقدام به نوشتن این مطلب نموده، تا شاید بإذن الله کمکی به بیشتر خاشع بودنت کرده باشد، از طلب مغفرت و رحمت و عفو غافل مباش.

خداوند به لطف خود تو را – و همه‌مان را- در راه کسب خیر و رسیدن به مقام با عظمت «مقیم صلاه بودن» موفق بدارد.

رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاهِ وَمِن ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ وَآخِرُ دَعْوَانَا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.