یکشنبه, ۴ آذر , ۱۴۰۳ Sunday, 24 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2441 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 1908×
توضیحی بر پیشنهاد انتقال پیکر میرزا
شناسه : 1442

پس از انتشار مقاله ­ی «گُفت و گِریه» در سایت پاوه پرس پیشکسوت فرهیخته، معلم محقق و شاعر ارجمند جناب آقای سید باقر هاشمی یادداشتی کوتاه ارسال نمودند که حاوی نکات قابل توجهی بود لذا با کسب اجازه از ایشان به شرح زیر به اطلاع علاقمندان می رسد. لازم به ذکر است که جناب آقای […]

ارسال توسط :
پ
پ

پس از انتشار مقاله ­ی «گُفت و گِریه» در سایت پاوه پرس پیشکسوت فرهیخته، معلم محقق و شاعر ارجمند جناب آقای سید باقر هاشمی یادداشتی کوتاه ارسال نمودند که حاوی نکات قابل توجهی بود لذا با کسب اجازه از ایشان به شرح زیر به اطلاع علاقمندان می رسد.

سید باقر هاشمی

لازم به ذکر است که جناب آقای سید باقر هاشمی متولد سال ۱۳۱۸ه.ش در روستای «تَم تَم» از توابع شهرستان روانسر و اینک ساکن شهر کرمانشاه می باشند. مدت ۳۵ سال به عنوان دبیر ادبیات در دبیرستان های شهر کرمانشاه به آموزش و پرورش نسل جوان مشغول بوده اند و از آن سال ها خاطرات شیرینی را به یاد دارند که امید است به یاری پروردگار سبحان در فرصت های مناسب نشر و شرح یابند. مدتی را هم در اوان جوانی در شهر پاوه به تحصیل و تدریس مشغول بوده اند، و ابیاتی را نیز در وصف پاوه سروده اند از آن جمله اند:

 

ئه­ گه­ ر کوردستان بده­ ی به پاوه / نیه جیگایی خوشتر له پاوه

له هه­ ر بابه ­تی پاوه ته­ واوه / سه ­فای پی داوه سه ­ر لوتکه ­­ی شاوه

هه­ تا­کو ماوم ته ­نانه­ ت تاوی / له یادم یادی، هه ­رگیز ون ناوی

 

گفتنی است آثار زیر از ایشان تاکنون منتشر گردیده و دیوان میرزا را هم در دست انتشار دارند:

 

۱-تصحیح اشعار و چاپ دیوان مرحوم ئاغه عنایت در سال ۱۳۷۸

۲-مجوعه شعری تحت عنوان «هانای دل» در سال ۱۳۸۱

 

متن یادداشت ارسالی

جناب آقای حبیب اله مستوفی

 

با سلام و احترام و تبریک سال نو، برای مطالعه مطلبی که در «سایت پاوه پرس» با عنوان «گُفت و گریه» نوشته بودید خوشبختانه فرصت کافی فراهم شد. حقیر با دقت و علاقه نوشته شما را که با عبارات و انشایی بسیار زیبا و شیوا به رشته تحریر درآورده بودید، همچنین نظرات کلیه عزیزان و خانم ها و آقایان محترم را درباره آن مطالعه نمودم. بر فکر و اندیشه و نیز توانایی قلمت آفرین می گویم و من نیز جمله دست مریزاد را تکرار می کنم. اما در مورد انتقال آرامگاه میرزا عبدالقادر پاوه ای به پاوه ابتدا لازم است از احساسات پاک و بی شائبه­ ی آن بزرگواران که در نهایت صفای سینه و دلسوزی چنین تصمیمی را اتخاذ فرمودند تشکر کرد و به ایده­ی آنان احترام گذاشت.

 

اما اگر خواستار نظر و عقیده اینجانب در این مورد باشید باید اعلام نمایم که با چنین برنامه ای موافق نیستم زیرا از انسانی که نزدیک به ۱۱۰ سال پیش به خاک سپرده شده، پیکری جز پاره استخوان هایی باقی نمانده است. درست به خاطر دارم که در سال ۱۳۴۳ ه.ش خیابان مصوری و منزه را در شهر کرمانشاه، احداث و توسعه می دادند و در آن مدرسه و درمانگاه می ساختند و اعلام کرده بودند کسانی که اقوامشان در گورستان این محل (قبر آقا) مدفونند می توانند نسبت به انتقال اجساد اقدام کنند. در سال ۱۳۴۷ ه.ش در کرمانشاه خدمت مرحوم حاج احمد مختاری (خدایش بیامرزاد) رسیدم ضمن صحبت درباره میرزا گفت: «چند روز پیش از میان گورستان قبر آقا که مرحوم میرزا در آن مدفون است عبور می کردم، قبری را دیدم که روی سنگ آن این عبارت حَک شده بود آرامگاه ابدی مرحوم میرزا عبدالقادر شاعر پاوه ای به دلیل تعلق خاطر، باقی مانده استخوان های پیکر او را در کیسه ای ریخته به قبرستان مینا آباد بردم و دفن کردم.» اما به خاطر ندارم که آیا سنگ قبر را هم باخود برده یا خیر؟

 

اکنون اینجانب بر این عقیده هستم که آن عزیزان به جای انتقال پیکر آن مرحومِ مَحروم از یار و دیار خود یعنی شهر پاوه در اندیشه آن باشند تا با تشکیل موسسه ای، نام و آثار دیگر بزرگان وادی فرهنگ و ادب را زنده نگاه دارند بویژه نامبردارانی که در دیار غربت از دنیا رفته اند مانند مرحومان خیالی، فکری، ملا عبد الخالق، میرزا محمود مستوفی و ملا فتح الله پاوه ای و چند شخصیت دیگر که در استانبول ترکیه و مسکر آباد تهران و دیگر اماکن غریبانه مدفون و ناشناخته اند.      

 

بزرگوارانی که اگرچه نشیب و فراز زمانه آنها را راهی غربت نموده اما همیشه هوای دیار آباء و اجدادی خود (پاوه) را در سر داشته اند تا آنجا که یکی از این عزیزان که ناخواسته ساکن و نهایتاً مدفون استانبول ترکیه شده در بیتی زیبا پس از آنکه پاوه را بر بسیاری از اماکن آنجا برتری می دهد اعلام می کند که: آنچُنان در اشتیاق وطن می سوزم که حتی تلمبه های پرآب شهر استانبول هم نمی توانند آتش اشتیاقم را حاموش کنند.

 

ئه گه ­ر ترومپای ئه ­­سه مو­ل نه­ د­و­ش  /  ئاو پاشیم که­ را­ن نمه ­بو خاموش

 

باقر هاشمی – فروردین ۱۳۹۳

ثبت دیدگاه

1 دیدگاه برای “توضیحی بر پیشنهاد انتقال پیکر میرزا”
  1. با سلام و ادب
    استاد عزیز جناب آقای هاشمی، حقیر در دوره دبیرستان در شهر کرمانشاه دانش آموز شما بودم. پدرم شاعر بود و آنقدر از شما برایش گفتم و گفتم تا برایتان شعری نوشت، شما نیز پاسخی به اشعار ایشان دادید.هنوز دستخط مبارک شما را دارم. الان ۱۵ سال است که مقیم تهران هستم و دکتری تخصصی خود را در برنامه ریزی توسعه آموزش عالی دانشگاه سراسری گرفته ام.سال هاست که به دنبال شنیدن خبری از شما هستم، وقتی امشب تصویر نورانی شما را در این سایت دیدم در مقابل دیدگان همسر و فرزندانم از شوق گریستم. می خواهم هر طور شما شما را زیارت کنم.لطفا اگر امکان دارد، آدرسی به من بدهید تا همراه خانواده ام به زیارت شما بشتابم. دانش آموز خود را به یاد آوردید استاد….میترا تیموری رشته تجربی دبیرستان دکتر شریعتی کرمانشاه

    پاسخ
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.