یادم می آید چند سال پیش به یکی از شهروندان جوان و از خود راضی! –بخاطر انداختن زباله اش در خیابان- تذکری از سر وظیفه شهروندی دادم و در حالی که انتظارش را هم داشتم در جواب شنیدم؛ به تو چه، مگه تو شهرداری…؟!
جوابی جز سکوت نداشتم و با خود گفتم؛ ای کاش شهردار بودم تا…
بگذریم؛ از این دست رفتارها و ضعف فرهنگ شهروندی که شاید یکی از دلایلش نبود اعتماد متقابل میان شهروندان و شهرداری است هرچه بگوییم کم گفته ایم!
معمولاً در بررسی یا توجیه این رفتارهای ناپسند و غیر اخلاقی، مرسوم است که شهرداری مردم را به بی توجهی، قانون گریزی و بی فرهنگی متهم می کند و مردم شهرداری را به کم کاری، ….!!! و هزاران راست و دروغ دیگر… یکی به منزل مسکونی و اموال شهردار خرده می گیرد و دیگری به آسفالت یا موازیک بودن معابر منتهی به منزل اعضای شورا، یکی از ناحق بودن سهمیه تاکسی فلان آقازاده گلایه دارد و دیگری به پرداخت نکردن جریمه قانونی وابستگان شورا، یکی از برگزاری مناقصات سوال برانگیز شهرداری در عجب است و دیگری از عملکرد شورا، یکی از ساخت و سازهای غیر قانونی نزدیکان شورا و بزرگان گلایه دارد و دیگری از بودجه های گم شده… و بلاخره مهم نیست مدرکی برای اثبات قضایا و ادعاها وجود داشته باشد تا با آن حرف خود را بر کرسی بنشانند! همین که میدان را برای جولان دادن و اظهار نظراتشان باز می بینند کافی ست تا یکدیگر را متهم کنند و ناخودآگاه فضای بی اعتمادی را میان هم بوجود آورند و بدون توجه به عواقب آن بر ادامه راهشان اصرار ورزند. این رفتارهای متقابل کوهی از بی اعتمادی را میان شهرداری و شهروندان بوجود آورده و شرایط را به گونه ای پیش برده که هرگاه شهروندی می خواهد از ارگانی به بدی یاد کند نام شهرداری بر سر زبانش جاری می شود و بدون توجه به بود و نبود مستندات، کارکنان شهرداری را به کم کاری، قانون شکنی و… متهم می کند. و جالب اینکه اگر شهروندی هم وظیفه شهروندی خود را به جای آورد و فعالیتی به نفع شهر انجام دهد گاهاً مورد تمسخر قرار گرفته و برخی فعالیت او را وظیفه شهرداری و حتی خود شهردار می دانند!!
درهر صورت نتیجه این رفتارها، عدم مشارکت شهروندان در امورات شهری و فرهنگی را در پی داشته و شهرداری را با مشکلات عدیده ای در بحث مدیریت شهری مواجه ساخته است. مشکلاتی از قبیل افول فرهنگ شهروندی، بی توجهی به اهداف و برنامه های شهرداری، چشم پوشی از قوانین و ضوابط شهری و ایجاد فضای بی اعتمادی و حتی بی اخلاقی.
این مشکلات به ظاهر خنده دار و این رفتارهای زشت و غیر عقلانی بازگو کننده درد فرهنگی و اجتماعی شهر ماست. دردی که نیاز است همه کسانی که خود را متعهد و مسئول اوضاع حال می دانند چاره ای برای آن بیاندیشند و از سرایت آن به فرزندان و آینده گان این دیار بکاهند. در راس این امور شهردار و اعضای شورای شهر قرار دارند که می بایست مسئولیت شناخت و حل این مشکلات را بر عهده گرفته و با مدیریت و نظارت اصولی و برطرف نمودن مشکلات و نقاط ضعف مجموعه تحت امر خود، راه را بر ایجاد تغییرات فرهنگی و بوجود آوردن فضای اعتماد هموار سازند.
سلام ممنون واقعا از همین مقاله ها کم داشتیم عالی بود… دقیقا ک عرض کردید یک تذکر بجا و منطقی باید متاسفانه در برابرش هزاران دلیل و اما و مگر بشنویم ان شاءالله در میان همه شهروندان محترم این مرز و بوم فرهنگ سازی بشه…..با تشکر
سلام. دستت درد نکنه کاک عبید. حقایق رو اشاره کردید. ان شاالله که بتونیم رفتارهای عمومی رو کم کم و با شروع از خودمان با افزایش آگاهی و اطلاع مردم و تذکرات به جا تغییر بدیم.