با اشاره به تشریح حجاب در قرآن کریم (سوره نور/۳۰و۳۱) می توان گفت اولین هدف شارع از تشریع حجاب پوشیده بودن زن و مرد است. اما اشارهای به رنگ حجاب نشده و آنچه مطرح بوده، مستور بودن زنان، برای طهارت قلبها، پاکی دلها و هدایت افراد به سوی اشرف مخلوقات شدن، بوده است. بیشتر توصیههای اسلام بر روی مبانی رفتاری، کلیات و قالبهای حلال و حرام است که چارچوب رفتاری انسانها را تعیین میکند و وارد جزییات آن نمیشود.
روانشناسان معتقدند رنگ سفید نشانه صلح و صفا و تسلیم، سیاه نشانه وقار یا عزا، سبز نشانه معصومیت، سرخ نشانه خونخواهی و انقلابیگری است. لذا روانشناسان به ارزشهای روانی رنگهای گوناگون توجه میکنند زیرا رنگها بر نیازهای روحی روانی، شرایط یادگیری، کنترل رفتارهای خشمگین، احساسات، درمان افسردگی و اختلالات یادگیری و سطح انرژی تاثیر دارد.
بحث حجاب نوعی یکدستی، یکسانی و سادگی در پوشش و رفتار در جامعه است و هدف از حجاب، پوشاندن بدن و نداشتن خودنمایی و ایجاد جامعه ای سالم برای انجام فعالیت های اجتماعی است. اما این که حجاب باید چه رنگی داشته باشد و آیا ضرورتا باید تیره و سیاه باشد یا روشن، دیگر به حجاب مربوط نمیشود.
بحث حجاب در دین مطرح میشود. اما زمانی که صحبت از رنگ حجاب میشود پای فرهنگ کشورها به میان میآید، چرا که انتخاب رنگ حجاب تحت تاثیر فرهنگ جوامع و نه دین آنها صورت میگیرد. بنابراین باید بحث رنگ حجاب را از معنای دینی آن جدا کرده و به آن سبک و سیاق فرهنگی داد. در هر یک از جوامع مسلمان، زنان تقریبا دارای پوشش مشابهی هستند اما رنگ، مدل لباسها و مسائلی از این قبیل در آنها متفاوت است. برخی از کشورها برای پوشش خود رنگهای شاد مانند قرمز، زرد، سفید و… را برگزیده و برخی دیگر از رنگهای تیره استفاده میکنند.
دلیل انتخاب رنگ سیاه به عنوان رنگ حجاب در جامعه ما به فرهنگ، عرف و پیشینه تاریخی کشورمان برمی گردد. آرامش برخی رنگها و رنگ آرامشبخش حجاب، دو مقوله جدا از هم هستند. برخی رنگها خوب هستند ولی وقتی به عنوان رنگ حجاب مطرح میشوند، باید سنجیده انتخاب شوند. مثل رنگهایی که در طبیعت وجود دارد و ممکن است آرامشبخش هم باشند، ولی نمیتوان آن را برای حجاب انتخاب کرد، زیرا حجاب و رنگ آن باید هدف تشریع حجاب یعنی پوشیده بودن و جلب توجه نکردن را تامین کند. گاهی اوقات جذابیت برخی رنگها توجه افراد بیمار دل را جلب میکند. پس باید در نظر داشت که رنگ برای چه کاری استفاده میشود.
هم چنین نباید از تاثیر روانی برخی رنگها بر روی انسان غافل بود؛ علاوه بر تاثیر مزبور و حتی خاصیت درمانی آنها، باید در انتخاب رنگ حجاب به عرف جامعه نیز توجه کرد. به عنوان مثال، رنگ لباس احرام مکه که سفید است یک مساله عرفی است و ربطی به دین ندارد. پس باید عرف جامعه را متوجه این قضیه کرد که رنگ حجاب به دین ارتباطی ندارد و هدف دین از حجاب تنها پوشیده بودن برابر نامحرم و مستور کردن جذابیتهاست. اما نباید فراموش کرد که یک رنگ به دلیل تایید عرف جامعه، به عنوان رنگ حجاب انتخاب میشود ولی با گذشت زمان این رنگ تغییر میکند. نوع پوشش و لباس هر جامعه مرتبط با سابقه فرهنگی و تاریخی آن جامعه است. فرم و مدل هر لباسی و پوشش در جامعه مسبوق به سابقه بوده و ریشه در عرف و فرهنگ یک جامعه دارد و به راحتی قابل تغییر نیست.
آزادی در انتخاب رنگ حجاب همواره دیده میشود در برخی کشورها، زنان و مردان در محیطهای اداری و سازمانها دارای لباس خاص با رنگهای تعریف شده هستند.در ایران نیز در سالهای ۵٩ و ۶٠ دستورالعملهایی برای پوشش زنان کارمند صادر شد. اما اکنون از این دستورالعملها جز ردپایی کمرنگ در برخی ادارات چیزی باقی نمانده است. اگر در ادارات کشوری افراد با فرم و رنگ پوشش خاصی ظاهر میشوند به این دلیل است که در مکانهای رسمی جنبه رسمی پیدا کنند و به نوعی نظم را با یکسانی و یکدستی لباسها نشان دهند وگرنه هیچ اجباری در رنگ و مدل پوشش آنها وجود ندارد. در حال حاضر دختران ایرانی با هر نوع رنگ پوششی در سطح جامعه ظاهر میشوند اما هنگامیکه با همان پوشش وارد محیطهای رسمی چون دانشگاه میشوند، با نگاههای معنیدار اطرافیان و حتی دوستان خود روبرو میشوند.
سابقه پوشیدن مانتوی مشکی در ایران مربوط به جریان تاریخی ابتدای انقلاب است که کمکم عرف جامعه آن را پذیرفت و نهادینه شد. از سوی دیگر زنان شاغل به علت دیرتر کثیف شدن رنگ مشکی و هماهنگی آن با هر رنگ شلوار، مقنعه یا روسری این رنگ را پذیرفتند. پس نتیجه می گیریم که رنگ مشکی در فرآیندی خود به خودی و طبیعی که تا حدودی هدایت شده بود، در عرف جامعه تثبیت شد.
با این اوصاف به نظر میرسد که تداوم و پذیرش یک رنگ در جامعه دارای سابقه تاریخی بوده که با تغییراتی به نسل حاضر رسیده است.
در حال حاضر در عربستان، قطر، دبی و امارات نیز رنگ مشکی بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. در دورههای قبل و بعد از انقلاب نیز هیچ بحثی برای رنگ حجاب مطرح نشد در نتیجه رنگ حجاب مشکی در این زمان نیز تبدیل به عرف شد.
اینکه برخی میگویند فلان رنگ زننده یا سبک است، این طرز فکر غلط است. گاهی اوقات دیده میشود که به رنگهایی مانند قرمز، صورتی، زرد، سفید و… صفاتی چون زننده و تند میدهند و رنگهای تیره مانند مشکی، قهوهیی، سرمهیی و… را رنگهایی سنگین میشناسند، اما این نوع دستهبندی رنگها، هیچ پشتوانه علمی و قانونی ندارد و این موضوع تنها به نگرش فرد و جامعه بستگی دارد. لازم به ذکر است که از نظر علمی هیچ دستهبندی در رنگها وجود ندارد و اینکه به یک رنگ خاصی عنوان زننده داده میشود به دلیل نا آشنایی آن رنگ با چشم است. زیرا چشم ما آن رنگ را کمتر دیده و به آن عادت نکرده است. باید در نظر داشت که در کشورهای مختلف فرم لباسها متفاوت است. در مالزی که دنیای رنگ است، زنان و مردان در محیطهای کاری، رنگ روشن و شاد می پوشند و در رنگ پوشش تفاوتی بین زن و مرد نیست یا در کشورهای عربی مردان لباسهایی سفید و زنان چادر و پوشش مشکی دارند در نتیجه تفاوت استفاده از لباس و مدلهایی با رنگهای گوناگون بین مسلمانان موید آن است که اسلام روی رنگ خاصی تاکید ندارد.
قبل از عرف شدن رنگ مشکی، رنگهای روشن پوشیده میشد، ولی زننده نبود. اما پس از فراگیر شدن رنگ مشکی، رفتن از این رنگ به رنگی مثل قرمز و صورتی، پرسش بسیار بزرگی است. بنابراین این کار باید کاملا آهسته و به تدریج انجام میشود. کما اینکه چند سال پیش صورتی و فسفری رنگهایی غیرمعمول بودند. اما امروزه این رنگها در نظام اجتماعی ما پذیرفته شدهاند. گسترش وسایل ارتباط جمعی مدرن مانند تلویزیون رنگی و استفاده از ترکیبهای رنگی روشن در این رسانهها برای برنامههای شاد موجب شد که در جامعه این موضوع مطرح شود که با رنگ شاد هم میتوان حجاب داشت.
باید در نظر داشت که در حجاب مهم پوشش است. بنابراین به تناسب فصول میتوان از رنگهای مختلف استفاده کرد که هم عفت را تداعی کند و هم موجب آرامش بیشتر شود. پس باید برای بهرهگیری از رنگهای شاد و متنوع روشن در حجاب کار فرهنگی و اطلاع رسانی زیادی انجام دهیم.
********************************************************
منابع
۱- قران کریم
۲- مبانی جامعه شناختی حجاب، نشریه اعتماد، سوره حاتم زاده.
ثبت دیدگاه