بسم الله الرحمن الرحیم والصلاه و السلام علی النبی الأمین
و علی آله و صحبه اجمعین.
نگارنده اسری حکمتی.
مقدمه:
در زندگی شخص مسلمان مسائل و مباحثی وجود دارد که پرداختن به آن ها واجب و عدم آگاهی و شناخت نسبت بدان باعث بروز ناهنجاری ها و مشکلات عدیده ای می گردد.
از جمله ی این مباحث،مباحث فقهی می باشد که گاه به دلیل عدم شناخت کافی از آن ها خانواده ها از هم فرو می پاشند و مصلحت های بزرگتر به خطر می افتند…
کما اینکه در سیره ی پرنور پیامبر رحمت(ص) به وضوح مشاهده می کنیم که پیامبر مسائل فقهی را راحت بیان می فرمودند و اصحاب ایشان به راحتی مشکلات شخصی خود را با ایشان در میان می گذاشتند و چه بسیار احادیثی که از زبان حضرت عایشه در ارتباط با مباحث شخصی و فقهی (که شاید از نظر ما اصلا صحبت کردن در رابطه با آن ها درست نباشد)بیان گردیده است.در حالی که اگر ایشان در آن عصر و علمای اسلام در این عصر مباحث را به روشنی بیان نکنند و روشن گری هایی درموارد فقهی نکنند بسیاری از این مسایل مشکل ساز شده باعث غافل ماندن از بسیاری از احکام صریح خداوند می گردد.
اکنون باید پرسید در صورت خاموش ماندن در رابطه با احکام و آداب فقهی، چه کسی در ارتباط با آن ها سخن بگوید؟و چگونه حکم و آداب آن ها را متوجه شویم؟….
بنابراین بنده بر آن شدم در رابطه با یکی از مسائل فقهی که کاملا ریشه در قرآن نیز دارد،چند سطری ارائه کنیم.
شخص مسلمان و مؤمن به آیات قرآن بر این باور است که خداوند علیم و حکیم است و کلمات و اصطلاحات وارد در آیات قرآن کریم دارای معانی بسیار دقیق می باشند.
خداوند متعال با علم و حکمتش هرکلمه ای را با نهایت دقت و ظرافت در مکان و جایگاه مشخص خودش آورده است، و هیچ گاه چیزی را به جای چیز دیگری به کار نبرده است…
در همین راستا نگارنده بر این است که در رابطه با بعضی از مصطلحات و واژه ها توضیحاتی ارائه دهد. از جمله ی این واژه ها حیض است که نیاز به توضیح و دقت و تأمل بیشتری دارد.
خدای متعال در قرآن کریم در تعریف حیض می فرماید:
«ویسئلونک عن المحیض قل هو أذی فاعتزلوا النساء فی المحیض…»
در این آیه خدای حکیم در تعریف حیض از کلمه ی "أذی" به معنای اذیت استفاده فرموده است.در حالی که…
شخص مسلمان و مؤمن به آیات قرآن بر این باور است که خداوند علیم و حکیم است و کلمات و اصطلاحات وارد در آیات قرآن کریم دارای معانی بسیار دقیق می باشند.
خداوند متعال با علم و حکمتش هرکلمه ای را با نهایت دقت و ظرافت در مکان و جایگاه مشخص خودش آورده است، و هیچ گاه چیزی را به جای چیز دیگری به کار نبرده است…
در همین راستا نگارنده بر این است که در رابطه با بعضی از مصطلحات و واژه ها توضیحاتی ارائه دهد. از جمله ی این واژه ها حیض است که نیاز به توضیح و دقت و تأمل بیشتری دارد.
خدای متعال در قرآن کریم در تعریف حیض می فرماید:
«ویسئلونک عن المحیض قل هو أذی فاعتزلوا النساء فی المحیض…»
در این آیه خدای حکیم در تعریف حیض از کلمه ی "أذی" به معنای اذیت استفاده فرموده است.در حالی که می توانست کلمه ی مرض یا هر لغت دیگری را به کار ببرد .
چرایی استفاده از کلمه ی" أذی" مدنظر ماست! چرا حیض اذیت است؟چرا خداوند اذیت را به کار برده است؟
نکته ی دیگر در رابطه با نکره آمدن کلمه ی أذی می باشد. چرا أذی به صورت نکره آمده است؟
و در ادامه ی آیه؛ منظور از اعتزال از زنان در هنگام حیض چیست؟
با توجه به این سوالات نگارنده در پی پاسخ به این سوالات می باشد.
در ارتباط با سؤال اول باید گفت که یکی از اسباب اذیت و آزار روحی و جسمی زن، حیض است.
آزار جسمی همانند درد در شکم،کمر، سردرد، حالت تهوع و سرگیجه و….آزار روحی همانند افسردگی ، کسالت ، زودرنجی، تمایل شدید به تنهایی، عصبانیت زودهنگام ، پرخاش گری ، تمایل به تاریکی و…مجموع همه ی این مشکلات روحی و جسمی و فکری با همدیگر در یک کلمه جمع می شود و آن "أذی" است.و در ارتباط با سؤال دوم باید گفت که نکره آمدن این کلمه نشان از عمومیت و شمولیت این آزار و اذیت دارد.
بدین معنا که حیض هرگونه آزار و اذیت و زحمتی را در برمی گیرد و همه نوع آزاری را شامل می شود.
بنابراین تعریف خداوند از کلمه ی حیض به صورت أذی این است که" حیض شامل تمام اذیت ها و آزار های جسمی و روحی است".
(البته باتوجه به سیستم فیزیولوژیکی هر زن این گونه علائم ممکن است در آنان متفاوت و گوناگون باشد.)
ناگفته نماند که یافته های علمی و پزشکی نیز کاملا مؤید این مطلب است و به طور صریح این موضوع را بیان می کند.
(البته همان طور که علم پزشکی هم این مطلب را تایید می کند، لازم به ذکر است که حیض یک دوره کاملا طبیعی در زندگی زن می باشد که وجود آن نشان از صحت و سلامت فیزیکی زن دارد و عدم بروز آن نشانه ی بیماری است.بنابراین زن هر ماه به وسیله ی حیض کاملا آپدیت می شود و طراوت و شادابی جسمی و روحی بعد از هر حیض برای زن فراهم می شود.بنابراین برای یک زنِ معتقد این روند، یک نعمت از جانب خدای متعال به اومی باشد که بدین وسیله جسمش طراوت و تازگی جدیدی را حس می کند و باید بدین خاطر خداوند را شاکر باشد…)
اکنون با این تعاریف و توضیحات روشن می شود که زن در این دوران کاملا مریض و بیماراست.گرچه به دلیل شرم و حیای وافری که دارد، این شرم و حیامانع بروز واکنش های درد و اذیت در وی می شود، اما واقعیت این است که آن چه زن در این دوران تحمل می کند بسیار بیشتر از آن است که در ظاهرش نمود پیدا می کند.
حال که فهمیدیم زن در این دوران بیمار است و تمام علائم بیماری را در خود دارد، می خواهیم بدانیم که وظیفه ی اعضای خانواده بالأخص همسر در قبال او چیست؟
سوال این جاست که شما وقتی کسی در کنارتان مریض است چگونه با او تعامل می کنید؟ آیا همان انتظارات گذشته را که در زمان صحت و سلامت از او داشته اید ، دارید؟آیا به مراقبت از او نمی پردازید؟ آیا سعی در مداوای او ندارید؟و چندین آیای دیگر..
باید دانست که حیض هم همانند هر بیماری دیگری بیماری و درد است.پس قطعا به مراقبت و نگه داری احتیاج دارد.
وظیفه ی مرد در این زمان این است که: در این شرایط بحرانی و سخت که زن در آن به سر می برد، او را درک کند، به او در کارهای منزل کمک کند، کاملا با لطافت و مهربانی با وی برخورد کند، انتظارات و درخواست هایی را که در زمان پاکی و سلامتش از او داشته است را اکنون از او نداشته باشد و در همه ی زمینه ها سطح انتظاراتش را از او -در این دوران- پایین بیاورد.
چه بسا دلیل عدم شناخت مردان از این ایام و بی اطلاعی ایشان از حالات روحی زنان، که منجر به بروز رفتار ها و کنش های ناملایم شده است ، ظلم های بسیاری را در حق زنان منجر گشته و آزردگی و رنج های فراوان را در ایشان نمودار ساخته است.
در ادامه خدای متعال می فرماید:«فاعتزلوا النساء فی المحیض…»:از زنان کناره بگیرید وراحت شان بگذارید.
در ارتباط با سوال سوم نیز باید گفت:منظور از اعتزال دوری از رابطه ی زناشویی است اما قطعا تنها این معنا مدنظر نیست.
گمان و باور غلطی که در اذهان عمومی رایج است این است که منظور خداوند از این کلمه این است که زن در این دوران نجس و ناپاک است و باید از او دوری جست.یعنی او را همانطور به حال خود رها کرد و تا زمانی که پاک نشده است به او نزدیک نشد.
در حالی که خدای متعال بسیار دقیق تر و ظریف تر از این هاست که بفرماید: مردهمسرش را در دوران سختی و بحران روحی رها کند و از او دوری بجوید!
بلکه بدین معنا است که از انتظارات و درخواست های نابه جای خود در این دوران بکاهد تا او این حالت را به سلامت به سر ببرد و سعی در دادن آرامش به همسر خود داشته باشد و او را رفیقی شفیق و یار و همراه در این دوران باشد.
البته مقصود خداوند در این باب نیز رفته است که: از نزدیکی با همسر خود در این ایام بپرهیزد زیرا این عمل در این ایام حرام و گناه بزرگ است که خداوند به صراحت از آن نهی فرموده است.
بنابراین همانگونه که قبلا در مورد کلمه أذی اشاره شد، در این جا نیز خداوند با دقت لغت"فاعتزلوا" را انتخاب کرده است. در حالی که می توانست کلمه ی ابعدوا عنهن یا اجتنبوا منهن یا لا تبشروهن و… را به کارببردو کلمه ی اعتزال به خوبی نشان می دهد که معنی و مفهومی غیر از هجر و دوری و رها کردن همسر را دارد.
بنابراین مقصود خدای متعال: دوری از نزدیکی با زنان و اما در عین حال مراعات حال و درنظر گرفتن روحیه ی آنان و مهیا کردن اسباب آرامش و راحتی برای همسر می باشد.
این باید در بین مردم باور شود که :" زن در زمان حیض مریض و بیمار است و به پرستاری و مراقبت نیاز دارد".با این باور عملی و رعایت آداب و احکام حیض سهل تر خواهد شد.
برداشت صحیح از آیات و فرموده های خدای متعال همواره باعث رستگاری و فلاح انسان، و برداشت های نامربوط و اشتباه نیزهمواره سبب بیراهه رفتن انسان شده است.
امید است که با تامل و دقت بیشتر در آیات قرآن بنگریم.آن گاه است که از دقت و ظرافت انتخاب کلمات در آیات و سخنان خدای متعال لذت خواهیم برد.
برگرفته و جمع آوری شده از سخنان استاد دکترمحمود ویسی
ثبت دیدگاه