شهرزاد همتی – روزنامه نگار و وبلاگ نویس / مردم علایق متفاوتی دارند. کسی دلش می خواهد بخشی از درآمدش را برای سفرهای خارجی بگذارد. عده ای دلشان می خواهد هرچه دارند را در دوبی و مالزی و پاتایا و آنتالیا خرج کنند.
هیچ کس هم از ما آریایی های اصیل یه آن ها نمی گوید این دبی که همه اش ماکت است و مصنوعی، اتفاقا متعلق به اعراب است و نروید و پولتان را در جیب عرب ها نریزید. هیچ کس نمی گوید شما که تمام سوراخ سمبه های ترکیه را بلدی، آیا ایران را به خوبی گشته ای؟ هیچ کس از آن ها نمی پرسد که چرا به جای اینکه ۵ میلیون تومان برای ۳ روز بدهی و آنتالیا بروی و بپری توی استخر، چرا کمک به یک جوان بیکار نمی کنی؟ اما وای به حال آدمی که سال ها در انتظار بوده تا به حج برود… وقتی فاجعه ای اتفاق می افتد همه می شوند مدعی العموم. همه می گویند حقش بود، می خواست نرود. همه می گویند به جای پول دادن به عرب ها یک مدرسه بسازد… هیچ کس فکر نمی کند هر آدمی حق دارد بخشی یا همه پولش را هر طور که دوست دارد خرج کند، هیچ کس فکر نمی کند شاید آن حاجی بیچاره اتفاقا آدم خیری هم بوده و حالا به آرزوی دیرینه اش که سفر حج واجب هم بوده جامه عمل پوشانده… اگر هواپیمای دوستان در راه تایلند هم سقوط می کرد، آیا شمایی که خون آریایی داری می گفتی حقش بود؟ اگر هواپیما در راه دبی منفجر می شد، شما می گفتی وقتی به هواپیماها اعتباری نیست، می خواست نرود تا پولش را تقدیم به این اعراب سوسمار خور بکند؟ کمی منصف باشید. به آرزوی پیرمردی فکر کنید که تمام این سال ها که در نوبت حج بوده، چقدر دلش خوش بوده، چقدر دوست داشته که با لباس احرام دور خانه خدا بگردد.
پ.ن: انصاف را بین همه آدم ها رعایت کنیم.
منبع : ویسگون
ثبت دیدگاه