افراد نیز براساس هدفها و نیازها (فردی و اجتماعی) آگاهانه یا نا آگاهانه و در ارتباط با شرایط محیطی، عقاید رفتارها، نقشها، وظائفی بر عهده میگیرند و با دنیای اطراف خود پیوندی نسبی دارند که خود یک حالت تعادلی را نشان میدهد.
اگر عاملی این نقشها و رفتارها را طوری تغییر دهد که تعادل فردی و اجتماعی او رامتغیرسازد میگوئیم مشکلی بوجود آمده است. مشکل : پدیدهای را گویند که بر کارکرد فردی- اجتماعی شخصی و بر کارکرد گروه و یا جامعه معیّن اثر میگذارد و یا از آن متأثر میشود.
۱- مطالعات علمی نشان میدهد که دوره نوجوانی دارای مشکلات بسیاری است که باید هم برای نوجوانان و هم برای گروه اجتماعی او حل و فصل شود تا نوجوان شاد و مطمئن به توانایی خود شود.
۲- نوجوان برای معلمان، والدین و جامعه (بطور کلّی) مشکل آفرین است زیرا مشکلات نوجوان گستردهتر از مشکلات کودکان است و افراد بیشتری را متأثر میسازد.
از طرفی نوجوان برای خود نیز مشکلزا است زیرا در نقش جدید خود در زندگی کاملاً سازگاری نیافته و در نتیجه غالباً سردرگم ،نامطمئن ومضطرب است و اگر این مشکل با پشتوانه عاطفی و راهنمایی والدین و مربیان حل نشود چه بسا که فرد را در حالت انتقال از کودکی به نوجوانی متوقف کند و رشد شخصیّت فرد را مختل نماید.
بهطور کلّی میتوان مشکلات نوجوانی را به دو دسته تقسیم کرد:
الف: مشکلات کلّی که نوجوان از دوران کودکی خویش در رفع و حلّ آنها کوشش داشته ولی در حل آن کاملاً موفق نبوده است.
ب: مشکلات ویژه که قسمت عمده آنها در رابطه با مرحله رشد او کاملاً طبیعی به نظر میرسد.
طرح مشکلشناسی
دوره نوجوانی و جوانی از آن جهت یکی از بحرانیترین دوران زندگی فرد بشمار میرود که فرد در مرحله عبور از مرز کودکی به مرحله نوینی است که عمیقترین تغییرات شخصیّتی و فیزیولوژیک را به همراه دارد و همواره برای سازگاری با موقعیتهای جدید تلاش میکند.
بحران زمانی است که با اتخاذ تصمیمات نامناسب در این موقعیت درباره نوجوانان احتمال آن را دارد که کارشان به بزهکاری بیانجامد و بر عکس با چند حادثه و حتی لحظات آموزنده و خوشبختی آفرین ممکن است او را در مسیر یک برنامهریزی صحیح و موفق برای آینده سوق دهد.
مشکلات این دوره مورد توجّه بسیاری از متخصصین قرار گرفته و دانشمندان زیادی این مشکلات را از دیدگاههای مختلف طرح و طبقهبندی نمودهاند.
از دیدگاه رواشناسی بلوغ و نوجوانی و مسائل نوجوانان بیشتر از نظر فردی تحت عنوانهای زیر بررسی میشوند:
۱- رشدی
۲- سازشی
۳- شخصیتی.
روانشناسی اجتماعی مسائل نوجوانان را در زمره پدیدههای اجتماعی میداند
از سوئی دیگر مسائل نوجوانان که به شکل اختلالات در فرد ظاهر میشوند باید در روانشناسی مرضی طرح و طبقهبندی شوند.
از مجموع نظرات محققین چنین استنباط میشود که مهمترین اقدام در جهت حلّ مشکل، تشخیص آن است. در تشخیص یک مشکل هم توجّه به نکات ذیل از اهمیّت بسیار بالایی برخوردار میباشد.
۱- مشکلات نوجوانان و مسائل او غالباً آمیختهای از چند اختلال است.
(بعضی از روانشناسان معتقدند آمیختگی بحدی است که دو شکل یکسان را بندرت میتوان در رفتار افراد مشاهده کرد)
۲- بین نوجوانانی که در آستانه بیماری روانی قرار دارند و نوجوان مسئله ساز از نظر بالینی علائم مشترکی دیده میشود.
۳- نامگذاری و طبقهبندی مسائل نوجوانان مبنائی برای کمک گرفتن از مطالعات در ابتدای کار است ولی در عمل اختلالات از یکدیگر مجزا نیستند.
۴- اختلالات بدنی، مشکلات عاطفی و رفتاری را بدنبال دارند و همچنین مشکلات عاطفی و رفتاری گاه موجب اختلالاتی در نظم بدن میشوند بنابراین وجود اختلالات بدنی در مسئله داران را باید جدّی گرفت و آنرا با تعارض معادل نساخت.
۵- اختلالات روانی دارای نشانههای فراوانی است که در این مجموعه به تعدادی از نشانهها اشاره میشود.
۶- در شناسائی عوامل ایجاد کننده اختلال در فرد توجّه به میزان تفاوتهای فردی، میزان رشد شخصیّت، بلوغ عاطفی و … از اهمیّت بالائی برخوردار است.
توصیههای لازم و نکاتی که در قضاوت والدین و مربیان درباره مشکلات نوجوانان باید مورد توجّه قرار گیرد:
– والدین و مربیان اغلب رفتاری از نوجوانان را که مخّل نظم و کارآئی در خانه و مدرسه است رفتار دشوار یا مشکل رفتاری توصیف میکنند. هر اندازه این رفتارها برای بزرگسالان ناراحتکننده باشد کاملاً غیرمنصفانه است که آنها را مشکلات رفتاری بدانند و دانشآموز را به خاطر آن یا رفتاری مشابه آن تنبیه نمایند.
غالب اشکال رفتار به واقع دشوار برای سنین پایینتر کاملاً هنجار است و بیشتر اوقات نوجوانان به رفتارهای ناپخته و نادرست تنها به این دلیل دست میزنند که یاد نگرفتهاند نیازهای خویش را با شیوههای درست برآورده کنند.
هیچ نوع رفتار دشوار نوجوان را نباید به صرف آن از نوع مشکلات سنّی اوست و از بین خواهد رفت کم اهمیّت و نادیده گرفت
باید توجّه داشت که اشکال مختلفی از رفتار که برای سن خاص که در آن رخ میدهد هنجار است و نباید برای سنهای بالاتر تحمّل گردد چه بسا این رفتارها باید اصلاح و بهبودی یابند زیرا رفتارهای فرد کم کم باید منبا اجتماعی و جامعهپسند خود را پیدا کنند.
– چرا که احتمال بقای هر نوع رفتاری وجود دارد، از طرفی اگر این گونه رفتارها نادیده گرفته شود نوجوان فکر میکند رفتارش پسندیده است و آن را ادامه خواهد داد.
– در قضاوت رفتاری کودکان و نوجوانان به انگیزهها باید توجّه داشته باشیم زیرا ممکن است فرد کار ضعیف را به انگیزه جلب توجّه، جلب محبّت و تأیید اجتماعی گروه همسن خود انجام دهد.
——————————————————————————————————
منبع: روشهای هدایت رفتاری نوجوانان وجوانان – محمد قمی ف
سپاس
با سلام خدمت دوست خوبم
به نظر من در این دوران بیشتر مشکلات روانی جوانان و نوجوانان بر میگردد به برخورد فرهنگ ها و افکار با یکدیگر به طوری که اگر کسی بخواهد بیش از حد نیاز افکار فیلسوفان شرق و غرب را بخواند و بخواهد به نتیجه گیری قطعی برسد نه تنها به نتیجه گیری کاملی نمی رسد بلکه مایه ی آزار خویش می شود.البته انسان لازم است از هر فکری و گرایشی اطلاعاتی داشته باشد ولی قطعا نمی تواند به همه ی آن ها جامه ی عمل بپوشاند.(با تشکر مجدد)