در حالیکه مافیای رسانهای افراطیون و تندروها، با پخش فیلمهایی سعی در القای خشم معدنچیان از حسن روحانی داشتند، تا ایشان را مسبب این حادثه نمایند!!
و بالاتر از آن ناجوانمردانه از این مهمل انسانی و اجتماعی، برای خود خوراکی انتخاباتی دست و پا نمایند، اما از خود عامدانه نپرسیدند روحانی با وجود مخالفت مسئولان استان و مشاوران خود شرافتمندانه و مردانه به میان داغداران و آسیب دیدگان رفت، اما مالکان این معدن این روزها کجایند! معدنچیان داغدار حق دارند اعتراض کنند و حتی وظیفه مسئولان و رییس جمهور است اعتراضات را تحمل کند. به خصوص اینکه رییسجمهوری که اصرار داشته باشد به جمع معترضان رفته و حتی ناسزایی که سهم دیگران بوده را بخورد نشانگر شهامت و مردانگی اوست اما در این میان این نوع اقدام رسانه های امپراطوری دروغ و ریا چگونه قابل هضم است حتی با کمترین معیارهای اخلاقی؟ و پاسخ هم ندادند: مالکان کیستند و چرا پاسخگو نیستند و غیبشان زده است و …؟!
نکتهای که خود آقای روحانی، هم دیشب در اجتماع پرشور مردم ارومیه به آن اشاره کرد و پرسید: چرا نهادی که مالک معدن آزادشهر است، پاسخگو نیست؟ رییس جمهور گفت: پیش از اینجا به آزادشهر رفتم تا وضعیت معدنچیان آنجا را بررسی کنم. این معدن در اختیار بخش خصوصی و یک نهاد بوده است. این نهاد باید پاسخگو باشد. ما با همه توان در کنار کارگران و معدنچیان خواهیم بود. آنها که مسئول این معدن بوده اند چرا مهر سکوت بر لب زدهاند؟
در این باره حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور با انتشار پستی در توئیتر از مخالفت خود و استاندار گلستان از سفر رئیس جمهور به معدن زمستان یورت و پاسخ رئیس جمهور به مخالفت آنها گفته است. روحانی گفت فقط به معدن می روم تا آنها با فریاد کشیدن بر سر بالاترین مقام رسمی کشور احساس آرامش کنند. ابوطالبی در این مطلب نوشته است: استاندار محترم گلستان از من خواست با سفر رییس جمهور به معدن زمستان یورت آزادشهر به علت غم و اندوه بالای کارگران و التهاب خانواده های آنان مخالفت کنم. دکتر روحانی با مخالفت به من گفت: من رییس جمهور زمان درد مردم و التهاب آنان هستم، اگر فریاد آنان در برابر من،سبب آرامش ملی خواهدشد، من باید بروم. دکتر روحانی گفت:من تنهابه معدن می روم تا معدنچیان برای فریاد کشیدن بر سر بالاترین مقام رسمی کشور احساس آرامش و راحتی کنند؛ این افتخار من است.
حسامالدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس جمهور هم در این باره گفت: حجت الاسلام حسن روحانی در طول ریاست جمهوری خودش را موظف می دانست که صدای اقشار مختلف مردم را بشنوند؛ ایشان هم به صدای دانشجویان در ۱۶ آذر گوش دادند هم اعتراضات معلمان را در روز معلم شنیدند و هم ناله ها و گلایه های معدن کاران را در بازدید از معدن یورت. برای رئیس جمهور این مهم است که بی واسطه و با عبور از رویه های مرسوم اداری حقایق را از نزدیک و از دهان مردم بشنوند. تجربه معدن یورت به همه ما آموخت که هیات ملی گزارش پلاسکو مسیری درست برای شناسایی دقیق علل و عوامل حوادث بزرگ در پیش گرفته بود. مساله مسئولیت پذیری مالکان و سهامداران در قبال این حادثه تلخ، ضوابط بیمه ای میان کارفرمایان، معدنکاران و سازمان تامین اجتماعی، میزان مسئولیت پذیری مقامات اداری و محلی، بازنگری شرایط ایمنی و و ایمنی محل کار، استاندارد سازی شرایط کار، مساله بازنشستگی و حمایت های حقوقی از معدن کاران، مسائل تکنولوژیک استخراج معادن و … از جمله مسائل مهمی است که باید در گزارش ملی معدن یورت مورد توجه قرار گیرد. مشاور فرهنگی رئیس جمهور در پایان گفت: هیاتهای مستقل، اعضای حرفه ای دانشگاهی و مستقل این هیات می توانند آینده معدنکاری در ایران را تغییر دهند.
رئیسجمهورِ دردهای مردم
احمد ابوالفتحی در روزنامه بهار نوشت: نالههای دردناک معدنکاری که از بتونه (باتوم) سخن میگفت و از کتکخوردن و حقوق نگرفتن و شرم در برابرِ زن و فرزند… نالههای معدنکاری که بهحق میپرسید آقای رئیسجمهور تا به حال کجا بودهای؟ و شرمِ #روحانی که استحقاقِ شرمندگی را داشت، همچنان که تمامِ مسئولان استحقاقِ چنین شرمی را دارند، قصهی تلخِ امروز بود. قصهای که حتا فریادهای روحانی در ارومیه که از بیتعهدیِ نهادهای خاص که مسئولیتِ معدن یورت به گردنِ آنهاست گفت و از ژستِ مضحکِ آزادیستیزانی که منادیِ آزادی شدهاند و فراریانِ مالیاتی که منادیِ مالیات شدهاند و خواصی که عینکِ هشتمیلیونی را توی جیب گذاشتهاند و با این تصور که عوام (این واژهی موهوم) حافظهای کوتاهمدتتر از ماهی دارند، در پیِ فریب هستند هم نتوانست تسکینش بدهد. روحانی امروز به دلِ درد زد و دردها را شنید. امروز رئیسجمهورِ دردهای مردم شد و آنچه سزاوارش بود را هم از معدنکاران شنید. آنچه که دیگران برای شنیدنش سزاوارترند، آنچه که "ناسزا" نیست در این روز و روزگار. آنچه امروز شنیدید گوارایتان آقای رئیسجمهور. گوارای شما و گوارای دیگرانی که سزاوار شنیدنند و خودشان را به نشنیدن زدهاند. فرق شما با آنها این است که میشنوید.
برای تخریب دکتر روحانی تا معدن یورت هم آمدند
در حالی که یکی از خبرگزاریهایی که با بودجه عمومی و با استفاده از بیت المال در حال طرفداری از طیف خاص و یک کاندیدای مشخص در انتخابات ریاست جمهوری است با انتشار عکسی و با دروغ پراکنی مدعی برخور بد محافظ رییس جمهور با یک کارگر شده بود، پس از تحقیقات و پرس جو از شاهدان عینی مشخص شد آن فرد کارگر معدن یورت زمستان نبوده است و برای جوسازی علیه رییس جمهور و مطرح کردن کاندیدای جریانی خاص به آن منطقه آمده بود که با هوشیاری کارگران و تیم حفاظت به مقاصد خود نرسید.
ایرنا نوشت: رئیسجمهوری که چهار سال است روز ۱۶آذر در دانشگاه حضور پیدا می کند تا درد دل دانشجویان را بشنود ، امروز هم با وجود توصیه همه مقامات محلی برای عدم حضور در محل حادثه معدن زمستان یورت آزاد شهر استان گلستان، به دلیل شدت التهاب و ناراحتی مردم، بی واسطه در میان معدنچیان حضور می یابد تا نه تنها صدای آنها را بشنود بلکه امکان انعکاس آن را نیز فراهم کند.
دکتر حسن روحانی در این بازدید از معدنچیان مصدوم و خانواده های آنان می خواهد دردشان را فریاد کنند و بی ملاحظه و نگرانی از سرکوب صدایشان، به آنها اجازه می دهد هر طور که می خواهند درد و رنج خود را ابراز کنند. روحانی گلایه های معدنچیان را می شنود همچنانکه تاکنون این رفتار او را با سایر اقشار جامعه شنیده و دیده ایم؛ چه در میان معلمان، چه کارگران و چه اقوام و مذاهب گوناگون. اینها تابوهایی است که پیش از این کسی آن را نشکسته بود.
روحانی می دانست که با اعتراض معدنچیان زمستان یورت مواجه می شود اما رفت تا صدای اعتراض آنها را بشنود، در این روزهای اندوه، در کنارشان باشد و تلاش کند که دردها و آلام آنها را التیام بخشد. و چه بسا، اگر او به دیدار معدنچیان نمی رفت رازهای پشت پرده معدن های ایران افشا نمیشد. روحانی به جای مالکان و سهامداران معادن ایران، گلایه های بازماندگان حادثه و کارگران را شنید و آن را به جان خرید. رییسجمهور به میان معدنکاران نرفت تا با آنان عکس بگیرد، بلکه رفت تا صدای آنان را به گوش همه ما برساند و چشمان ما را با چهره افسرده آنان آشنا کند.
ثبت دیدگاه