گفتوگوی اختصاصی اصلاحوب با عبدالعزیز سلیمی، نویسندە و کارشناس مسائل دینی درباب حملەی نظامی ترکیە بە عفرین // بە دنبال حملەی نظامی ترکیە به عفرین در شمال شرق سوریە اصلاحوب چند پرسش اساسی را با چند کارشناس در میان گذاشتە است و پاسخهای ایشان را بە محضر مخاطبان عزیز عرضە میدارد. تذکار این نکته لازم است که انعکاس نظرات کارشناسان محترم، لزوماً دیدگاه مختار پایگاه اطّلاعرسانی اصلاح نیست.
– پس از چند روز گلوله باران منطقهی کردنشین «عفرین سوریه» که از نیمه شب پنجشنبه ۲۸ دیماه ٩۶ آغاز شده بود؛ سرانجام، نیروهای زمینی ترکیه، روز یکشنبه و تحت عنوان عملیات «شاخهی زیتون» پیشرویهای خود را به درون خاک همسایه و به سمت منطقهی تحت کنترل کردها آغاز کردند. به نظر شما چرا ترکیه به عفرین حمله کرد؟
«بسم الله الرحمن الرّحیم
پیش از پاسخ به پرسشتان لازم میبینم به چند نکته اشاره کنم:
یکم: اقدام هر دولت و گروهی با هر اسم و مسمّایی، جهت ایجاد ناامنی، ویرانی و آواره ساختن مردم کرد و غیر کرد را اقدام و عملی مجرمانه، غیر قانونی و غیر اخلاقی میدانم.
دوم: نگاه من به مسائل اجتماعی، سیاسی و اوضاع منطقهای و بینالمللی بر پایه باورها و ارزشهای الهام گرفتهام از متون و نصوص دینی فراتر از مسائل نژادی ترکی، کردی و عربی است؛ زیرا که خداوند نژاد و قومیت را آیهای از آیههای خود برای ایجاد ارتباط و همگرایی به شمار میآورد و مخاطب بسیاری از آیههایش مردم -صرفنظر از کیش و نژاد آنان- است.
«اى مردم! شما را از مرد و زنى آفریدیم و ملّتها و قبیلههایی گرداندیم تا یکدیگر را بشناسید، به راستی گرامیترین شما نزد الله، پرهیزکارترینتان است، بیگمان الله (به پندار و کردارتان) دانایی آگاه است.»[١]
بر این اساس هرگونه تلاش برای هویّتزدایی از قوم و نژادی در عمل رویارویی با قانون و سنتهای الهی و یکی از بزرگترین چالشهای فراروی توسعه سیاسی و اجتماعی است.
همچنین پیامبر برادری و آزادگی –صلّیالله علیه و سلّم– در خطابه «حجه الوداع» -که به مثابه آخرین توصیههایش به همه مردم در همه تاریخ تلقّی میشود- فرمودهاند:
«ای مردم! بیگمان پروردگارتان یکی است و پدرتان نیز یکی؛ همه شما فرزندان آدم هستید و آدم از خاک بود، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزکارترینتان است، عرب بر غیر عرب و سرخپوست بر سیاهپوست و سیاهپوست بر سرخپوست هیچ برتری ندارد مگر به وسیله پرهیزکاری، آیا پیامم را رسا رساندم؟ خداوندا تو خود شاهد باش!»[٢]
در این رابطه فرازی از سخنان کاک علی جوانمردی -گزارشگر شناخته شده و ملّیگرای کرد مقیم آمریکا- برایم بسیار تازه و جالب بود؛ بسیاری از ما سالهاست آرزو داشتیم که سران گروهها، جماعتها و جوانان و خیرخواهان ملّت کرد و دیگر ملتها به این نتیجه برسند که نژاد و قومیت معیار برتری و نیک و بد نیست و آن را مبنای رویکردهای اجتماعی و سیاسی خود بگردانند؛ آقای جوانمردی میگوید:
«لازم است ما کردها این واقعیتها را بپذیریم که در دنیای امروز نزاع و اختلافها نه نژادی و قومی بلکه بر پایه منافع و مصالح هستند؛ ترک، فارس و عرب به عنوان نژاد و قومیت دشمن قوم کرد نیستند و از هرگونه اهانت به آنها باید پرهیز کنیم؛ زیرا ما چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم، ٧٠ نماینده کرد ترکیه –که پنج شش میلیون انتخاب کننده کرد پشت سرشان قرار دارند- عضو حزب اردوغان و پشتیبان او هستند؛ همچنین چه بپذیریم و چه نپذیریم بیش از ٣ هزار نیروی مسلّح کردی –در گردان صلاحالدین ایّوبی- همراه با ارتش آزاد سوریه و ارتش ترکیه بر ضد گروه «پی د» میجنگند.»[٣]
سوم: تعدادی از شخصیّتهای سیاسی کرد ازجمله عبدالباسط سیدا، امین تمو و عثمان اوجلان و بسیاری دیگر بر این باورند که برخی از سران احزاب و گروههای مسلّح و غیر مسلّح کردی، افرادی سودجو، مقامطلب و ماجراجو هستند و بر روی مسأله حقوق ملت کرد تجارت میکنند و نه اینکه هیچ پروژهای علمی و واقعبینانه برای احقاق حقوق ملت کرد ندارند؛ بلکه عملاً به مثابه ابزار و پیادهنظام قدرتهای منطقهای و بینالمللی عمل میکنند و نمایندگان مردم مسلمان کرد، به شمار نمیآیند.(۴)
چهارم: به گواهی تاریخ، پروژههای حزبی و حکومتی بر پایه نژاد ترکی، کردی و عربی و… پروژههایی شکست خوردهاند و جز عقبماندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، دستاورد دیگری برای ملّتهایشان نداشتهاند. همچنین نباید فراموش کنیم که خود ما کردها، در پروسه تلاش برای دستیابی به حقوق مشروع خویش –بهویژه پس از شکلگیری جمهوری مهاباد توسط مرحوم «قاضی محمد» در جریان مبارزات ملک محمود بر ضد انگلیسیها و پس از رفراندوم اخیر کردستان عراق، به خاطر همکاری با دولتها و گروههای مخالف خود، در ناکامیهای ملت خویش نقشی بسیار منفی بازی کرده و خون هزاران جوان کرد، سالها درد و رنج، آوارگی، انفال و غیره را به باد دادهایم.
در پاسخ به پرسش نخست شما عرض میشود که:
از نظر بسیاری از تحلیلگران اوضاع منطقه، اقدام ترکیه به عملیات نظامی در منطقه «عفرین» و پیش از آن در شهرهای «جرابلس» و «الباب» واقع در شمال شرق حلب، عکسالعملهایی در برابر تحرّکات سیاسی و نظامی دو گروه کردی «پیی د» و «ی پ گ» که از نظر آنکارا شاخه سوری گروه «پ ک ک» به شمار میآیند؛ همچنین واکنشی است در برابر برنامه علنی آموزش، سازماندهی و تسلیح آن گروهها، توسط دولتهای منطقهای و بینالمللی، در کنار مرزهای ترکیه.
من بر این باورم که پاسخ به چرایی عملیّات «عفرین» پیش از تحلیل و برّرسی کارشناسانه و بیطرفانه مسائل زیر، نمیتواند دقیق و واقعبینانه باشد:
– بررسی سابقه همکاری «پی د» در غرب فرات –بهویژه در مناطق حلب و منطقه عفرین- با دولتهای سوریه و روسیه در برابر گروههای غالباً اسلامگرای ارتش آزاد.
– هدف آمریکا –پس از ناکامی کودتایش در ترکیه- از آموزش، تسلیح و سازماندهی ٣٠ هزار نیروی غالباً عضو و هوادار آن دو گروه کرد –از میان بیش از ١۶ گروه- در کنار مرزهای ترکیه
– انگیزه دولتهای سعودیه و امارات، از پشتیبانی مالی و رسانهای از «پی د» و برخی از عشایر عرب، از طریق گروه «احمد جربا» عضو سابق ائتلاف نیروهای مخالف دولت سوریه.
– بررسی عملکردهای گروه «پی د» در ارتباط با دیگر گروههای کرد، بهویژه: بستن دفاتر گروههای تشکیل دهنده «شورای ملی کردستان سوریه»، کنار گذاشتن عمل به قوانین شرعی مربوط به ازدواج، طلاق، ارث و… در مناطق تحت نفوذ خود، همکاری تنگاتنگ با دولت سوریه در مناطق و شهرهای قامشلو، حسکه و… و اقدام مستقیم و غیر مستقیم گروه «پی د» جهت آواره کردن بیش از ٣۵٠ هزار کرد منطقه عفرین، پس از تسلّط بر آن منطقه!
بررسی هر یک از این موارد، توسط تحلیلگران بیطرف کار بسیار پیچیدهای نیست؛ زیرا دلایل، شواهد و اعتراف طرفهای درگیر در آن کشور و گزارش سازمانها و ناظران مستقل زیادی، برای اثبات آنها وجود دارند.
– هدف ترکیه از اجرای این عملیات چیست؟
اقدام نظامی ترکیه در عفرین را نباید با توافقهای سهجانبه، میان ایران، روسیه، ترکیه در آستانه و زمینهسازی برای برپایی کنفرانس «سوچی» در بارهی آینده سوریه، بیارتباط دانست.
مسؤولان ترکیه اهداف خود از اقدام نظامی در شمال سوریه را اینگونه اعلام کردهاند:
– اردوغان میگوید: «ابتدا گروههای تروریستی را در عفرین ریشهکن و سپس منطقه را به محلّی قابل سکونت، برای ٣.۵ میلیون سوری ساکن در ترکیه، تبدیل خواهیم کرد»
– بینالی یلدرم نخستوزیر: «عملیات شاخه زیتون، با هدف تأمین امنیّت مرزی، استقرار ثبات در منطقه و پایان دادن به خشونتها و فشارهای تروریستهای پ.ک.ک/پ.ی.د و داعش در شمال غربی سوریه صورت میگیرد.»
– مسؤولان دولت ترکیه و گروههای همسو با آن در سوریه، بهویژه، فرماندهان و نیروهای کرد گردان ٣ هزار نفری «صلاحالدین ایوبی» وابسته به ارتش آزاد سوریه، ادّعای اقدام دولت ترکیه بر ضد مردم کرد را به دلایل زیر نفی میکنند:
یکم: برخورداری کردهای اسلامگرایی همچون بینالی یلدرم، ابراهیم کالن، هاکان ویدان، محمت شمشک، در پستهای نخست وزیری، مشاور ارشد ریاست جمهوری، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت «مید»؛ معاون نخست وزیر در امور تجارت خارجی
دوم: داشتن رأی اکثریّت حزب عدالت و توسعه، «آ ک پ» در مناطق کردنشین و حمایت ٧٠ نماینده کرد از آن؛ در حالی، که از ۵٩ نماینده حزب صلح و دمکراسی (ح د پ)، به رهبری صلاحالدین دمرتاش تنها ١۵ نفرشان از قومیت کرد هستند.
از سوی دیگر گروههای داخل و خارج مخالف دولت ترکیه نیز، هدف آن کشور از عملیات «شاخه زیتون» در شمال سوریه را ناشی از نگرانی مسؤولان آن کشور از شکلگیری مناطق آزاد و خودمختار کردی و تأثیرگذاری درازمدت آن بر اقلّیّت بزرگ کردهای آن کشور؛ همچنین تقویت خوی نژادپرستی دولتمردان و ارتش آن کشور میدانند.
– رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه نیز پیشتر هدف از آغاز این حمله را «پاکسازی تروریستها» و ایمنسازی مرزهای جنوبی ترکیه اعلام کرده بود. به گفتهی بنعلی ییلدریم، نخستوزیر ترکیه، هدف این عملیات، ایجاد یک «منطقهی امن» تا ۳۰ کیلومتری عمق خاک سوریه است. آیا حملهی اخیر ترکیه به خاک سوریه، مصداق تجاوز آشکار یک کشور، به خاک کشوری مستقل نیست؟
«از همان آغاز انقلاب سوریه، آن کشور به صورت میدانی برای رقابت و تسویهحساب میان دولتهای منطقهای و بینالمللی، بروز و گسترش جنگهای نیابتی میان گروههای گوناگون، کشتار صدها هزار نفر غالباً غیر نظامی توسط رژیم، استفاده مکرّر از سلاح شیمیایی و هدف قراردادن مراکز درمانی و… درآمد؛ به همین خاطر نه بر پایه قوانین و مقررات بینالمللی، بلکه بنا بر اعلام رسمی بسیاری از کشورهای جهان، دولت سوریه مشروعیّت و اعتبار بینالمللی خود را از دست داده است.
همچنین برخی از لوازم اعتبار آن، به عنوان یک کشور مستقلّ، مانند: تسلّط اداری و امنیّتی بر کشور، کنترل مرزها و مقبولیت عمومی و استقلال در تصمیمگیریهای سیاسی و نظامی را از دست داده است.
با توجه به موقعیت حساس و استراتژیک سوریه –بهویژه هممرزی با رژیم صهیونیستی و قرارداشتن در کنار دریای مدیترانه- هر یک از دولتهایی که خود را در آن کشور صاحب منافع میدانند، به دنبال در اختیار گرفتن سهم بیشتر و برگهای برنده بیشتری، برای تأثیرگذاری بر آینده آن کشور هستند.
طبیعی است که ترکیه نیز، برای ایجاد منطقه امن و بازگردانیدن بیش از ٣ میلیون آواره سوری که طی ۶ سال گذشته، بیش از ١٣ میلیارد دلار را برای آنان هزینه کرده، نگران باشد.
همچنین داشتن اطمینان از امنیّت مرزهایش در برابر گروههای مسلّح مخالف، خود را صاحب حق بهشمار آورد.
در واقع، با توجه به حضور و دخالت نظامی ایران و روسیه و سرازیر شدن دهها گروه نظامی و شبهنظامی فرقهای –شیعی و سنی- به میدان نزاع در آن کشور -هرچند با دعوت و رضایت آنچه دولت قانونی سوریه نامیده میشود- و همچنین تسلّط آمریکا بر چاههای نفتی مناطق کردنشین، زوم کردن بر روی دخالت نظامی ترکیه در آن کشور و بیتوجهی به حضور و دخالت دیگر کشورها، معنادار و غیر واقعبینانه است.
– بهنظر شما چرا ترکیه در این بازهی زمانی به عفرین حمله کرد؟
«همانگونه که پیشتر اشاره شد، مسؤولان ترکیه اهداف خود را از این عملیات و عملیات قبلی در منطقه جرابلس و الباب به نام «سپر فرات» پنهان نکرده و در اظهاراتشان، به موارد زیر اشاره کردهاند:
– جلوگیری از روبهرو شدن با واقعیت شکلگیری ارتش سیهزار نفره، متشکل از مخالفان کرد و عرب تحت حمایت آمریکا، عربستان، امارات و مصر در کنار مرزهای کشورش و جلوگیری از قطع ارتباط جغرافیایی ترکیه با نیروهای همپیمان خود در سوریه
– تأمین امنیّت مناطق عبور و مرور ارتش آزاد و ساکنان استانهای ادلب، اطراف حلب، حماء و مناطق الباب، إعزار و… به خاک ترکیه
– ناامیدی از حل بحران سوریه، توسط شورای امنیّت و بینتیجه بودن نشستهای ژنو و برخی امیدواریها به حل آن با همکاری ایران و روسیه در کنفرانس «سوچی»
– گروه «ی پ گ» و متحدانش، هرگونه ارتباط با گروههای تروریستی را رد کردهاند؛ آمریکا نیز این ادّعای کردها را تأیید میکند، چرا با وجود تأیید آمریکا، باز ترکیه اقدام به حمله در مناطق کردنشین سوریه را عملی کرد؟
«آمریکا آموزش و سازماندهی «ی پ گ» را انکار نمیکند؛ بیشتر آگاهان اوضاع کردستان ترکیه و سوریه، «ی پ گ و پی ی د» را شاخههای سوری «پ ک ک» میدانند که از نظر آمریکا و اروپا نیز در زمان حاکمیت دولتهای قبلی ترکیه، به عنوان گروهی تروریستی معرفی شده است.
همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد، پس از موفقیتهای اقتصادی دولت عدالت و توسعه و بالا رفتن سطح درآمد سرانه مردم از ١۵٠٠ دلار به ١١هزار دلار، دارا بودن رتبه ١٧، در میان کشورهای صنعتی «جی ٢٠» و برنامهریزی برای دستیابی به عضویت در گروه «جی ١٠» تا سال ٢٠٢٣م، حمایت سیاسی و رسانهای از انقلابهای مردمی دنیای عرب، پناه دادن به صدها شخصیّت اسلامگرای تحت تعقیب توسط دولت کودتایی مصر و دولتهای قبیلهای امارات و سعودیه، حمایت از مردم فلسطین در نوار غزّه، تأسیس پایگاه نظامی در کشورهای سومالی، سودان، قطر و احتمالاً کویت، نزدیک شدن و همپیمانی –دستکم از نظر تاکتیکی- به ایران و روسیه، شکست کودتای مورد حمایت دولت آمریکا و دولتهای هم پیمان با آن و خودداری آمریکا از تحویل فتحالله گولن به ترکیه و… اسباب نگرانی برخی از دولتهای غربی به ویژه آمریکا را فراهم ساخته و دیوار بیاعتمادی میان آنها را روز به روز بلندتر نموده است؛ به همین خاطر دولت ترکیه به خود حق میدهد که به اقدامات آمریکا در سوریه به شدت مشکوک باشد.»
– روسیه، نسبت به آنچه در شمال سوریه میگذرد، ابراز نگرانی کرد و برخی از سربازان خود را که در این منطقه مستقر بودند، را تخلیه کرد. همچنین مسکو، در نشست سازمان ملل، از ترکیه خواست تا عملیات خود در سوریه را متوقّف کند. نقش روسیه و نیز آمریکا را در این عملیات چگونه ارزیابی میکنید؟
«روسیه و آمریکا به دنبال منافع سیاسی، نظامی و اقتصادی خود در سوریه و دیگر کشورها هستند؛ روشن است که برای دستیابی به آن، اضافه بر اهرمهای سیاسی و نظامی خود، به نیروهای انسانی محلّی نیز، نیاز مبرم دارند؛ به گفته دکتر سید احمد عبدالوهاب عالم برجسته کردستان عراق: «غرب و روسیه به کردها، تنها به عنوان همپیمانی جنگجو و ابزاری نظامی نگاه میکنند، نه ملتی که دنبال دستیابی به آزادی و حقوق ملّی خویش است.»
درخواست روسیه از ترکیه برای توقف عملیات عفرین را من نشنیدهام؛ اما نباید فراموش نمود که آمریکا و روسیه، علیرغم اختلافهایی که بر سر تقسیم منافع خود در سوریه دارند، دارای منافع و مسؤولیتهای مشترکی با همدیگر نیز هستند، که میتوان به اختصار، به این موارد اشاره کرد:
– حمایت نظامی روسیه از دولت بشار اسد پس از ملاقات با نخستوزیر اسرائیل
– سکوت آمریکا، در برابر کشتار غیر نظامیان و استفاده مکرّر آن رژیم از سلاح شیمیایی
– پاسداری مشترک سیاسی و نظامی از امنیت اسرائیل
– جنگ با اسلام جهادی و منزوی نمودن اسلام سیاسی زیر پوشش مبارزه با تروریسم
– تضعیف و محاصره ترکیه، در راستای جلوگیری از ارائه الگویی از حکومتداری، توسط اسلامگرایان؛ هرچند در سایه قانون و سیستم لائیسم باشد.
به همین خاطر ممکن است، پشت درهای بسته خوابهایی را برای دولت ترکیه دیده و دامهایی را بر سر راه آن پهن کرده باشند.»
- بنابر اعلام منابع رسمی، آمار قربانیان عملیات ترکیه در شهر عفرین و حومهی آن تا این لحظه به دهها تن رسیده است و بیش از یکصد نفر نیز زخمی شدهاند که زنان و کودکان نیز در میان قربانیان و زخمیشدگان مشاهده میشود؛ آیا فاجعهای انسانی و کشتار انسانهای بیدفاع و شهروندان عادی، درحال انجام است یا قضیه بهگونهای دیگر است؟
«همانگونه که اشاره کردم، هرگونه اقدام گروهها، دولتها، بر ضد مردم غیر نظامی، کشتن و آواره ساختن آنها، صرفنظر از نژاد و دینشان، جنایت جنگی و اقدامی غیر اخلاقی و محکوم است؛ اما در هر جنگی ممکن است افراد بیگناه و غیر نظامی قربانی شوند؛ مهم آن است که مناطق غیر نظامی توسط طرفهای درگیر به طور عمد هدف قرار نگیرند.»
– پیامدهای حملهی ترکیه به عفرین، در داخل ترکیه چه خواهد بود؟ آیا این حملات، سبب ناآرامی و اعتراضات داخلی و یا انفجار و حملات تلافیجویانه از سوی نیروهای مخالف کرد نخواهد بود؟
«ممکن است انگیزههایی برای هواداران «پ ک ک» و «ح د پ» جهت پارهای از اعتراضهای اجتماعی و رسانهای بر ضد دولت «آ ک پ» و شخص رئیسجمهور فراهم کند، اما از آنجا که –به گفته صاحبنظران کرد- پایگاه اجتماعی پ ک ک، میان مردم مسلمان کرد ترکیه، بسیار محدود و متزلزل است؛ اعتراضهای مردمی بسیار محدود خواهند بود.
این موضوع، پس از موفّقیّتهای اقتصادی دولت عدالت و توسعه و برخی از امتیازهای فرهنگی، مانند آزادی تدریس زبان کردی در مدارس خصوصی، راهاندازی شبکهی TRT کردی از حدود ۵ سال پیش، وجود چندین شبکه کردیزبان در داخل ترکیه و بخاطر وجود حالت فوقالعاده پس از کودتا، دامنه اعتراضها چندان چشمگیر نخواهد بود»
– بهنظر شما راهحل نهایی این بحران چیست؟ آیا نمیشود دو طرف با گفتوگو و مصالحه در جهت رفع تنازع گام بردارند؟
«چنانکه دکتر علی قرهداغی، دبیرکل «اتحادیه جهانی عالمان مسلمان» در مصاحبه با شبکه «روداو» اظهار داشتند، تنها راه مناسب برای حل و فصل اینگونه نزاعها؛ نشستن دو طرف بر سر میز مذاکره و حل و فصل مشکلات از راه گفتوگوست؛ اما این اقدام به وجود اراده سیاسی مستقلّ از سوی دو طرف، نیازمند است.
در خاتمه یادآوری و ذکر دو نکته را لازم میبینم:
یکم: ادّعایی ندارم که همه آنچه را در این مصاحبه گفتهام عین حقیقت هستند؛ چهبسا منابع خبری و تحلیلی مورد استفاده من تا حدودی حرفهای و بیطرفانه عمل نکرده باشند.
دوم: جز انبیاء -علیهم السلام- هیچکس را از خطا و اشتباه بری نمیشمارم؛ به همین خاطر براین باورم که «رجب طیب اردوغان» بر خلاف داوری برخی از مخالفان و موافقان، نه ابلیس است و نه قدّیس.
منبع : اصلاح وب
ثبت دیدگاه