زمانی که فردی به فردی دیگر علاقه داشته باشد اما فرد مقابل یا از این علاقه اطلاعی ندارد و یا تمایلی به چنین عشقی نشان نمیدهد؛ فرد عاشق، در افکار خود با وی زندگی میکند، روی او تعصب دارد و بهطور کلی خود را مالک فرد مورد علاقهاش میداند. این مسیر اشتباه تا جایی پیش میرود که برخی از افرادی که به مشاوره مراجعه کردهاند از بروز ناخواستهی زنای ذهنی سخن به میان آوردهاند.
"عشق بازی پنهان"، "عشق یکطرفه"، "عاشق اجباری" و … اینها عناوینی هستند که اخیرا در جامعهی ما گسترش چشمگیری داشتهاند. غلیان احساسات سر به فلک کشیده و چارچوبها و مرزهای روابط عاطفی مورد تهدیدات جدی قرار گرفتهاند.
آمار ازدواج رو به کاهش و آمار طلاق رو به افزایش است و همین موضوع زمینهساز اشاعهی فرهنگ تجردگرایی در جامعه شده است. اکثر افراد ترجیح میدهند بهجای ازدواج و قبول مسئولیت یک خانواده، با در پیش گرفتن روابط خارج از عرف و آزاد، به اهداف روحی و جنسی خود نائل آیند و این یعنی نابودی خانواده و جامعه.
کاهش آمار ازدواج
جامعه امروز با دور شدن از سنت حسنهی ازدواج و همچنین روی آوردن جوانان به رفتارهای نامتعارف که مقارن با عرف اجتماعی و جامعه اسلامی ما به شمار می آید دچار آسیب های فراوانی گردیده است. یکی از این معضلات که می توان به آن اشاره نمود روابطه احساسی، عاطفی یک طرفهای که بدون فهمیده شدن از جانب شخص دیگر هست و می تواند به او آسیب وارد نماید. این رابطه احساسی را کراش می نامند.
براساس آمار سازمان ثبت احوال کشور در سال ۱۳۹۵، ۶۶۰ هزار و ۸۰۳ واقعه ازدواج در کشور ثبت شده که اگر این تعداد را با آمار سال گذشته یعنی ۶۸۵ هزار و ۳۵۷ مورد ازدواج مقایسه کنیم، مشاهده میکنیم که میزان ازدواج در سال ۹۵ نسبت به سال قبل روند کاهشی داشته است.(۱)
نمودار آماری
انواع عشق ورزی
مدتها است که در جامعه شاهد نوع جدید از احساس عاطفی، وابستگی و وسواس عشقی هستیم. احساسی که کراش نام دارد و در صورت عدم کنترل درست و به موقع، آسیبهای روحی-روانی فراوانی را برای فرد در پی خواهد داشت. واژهی کراش "Crush" به معنای دلبرِ دستنیافتنی است. این اصطلاح عموما برای عشقهای یکطرفه و یا غیر قابل وصال استفاده میشود.
البته کراش ماهیتا موضوعی با بار منفی نبوده و کسی هم علاقه را نفی نمیکند اما این مسئله از آن زمانی منفی و ناپسند شمرده میشود که فرد را دچار انحراف و وسواس عاطفی کند. این روند به آن معنا است که فردی به فردی دیگر علاقه داشته اما فرد مقابل یا از این علاقه اطلاعی ندارد و یا تمایلی به چنین عشق و علاقهای نشان نمیدهد؛ در چنین شرایطی فردی که نسبت به دیگری علاقه دارد، در افکار خود با وی زندگی میکند، روی او تعصب دارد و بهطور کلی خود را مالک فرد مورد علاقهاش میداند. این مسیر اشتباه تا جایی پیش میرود که افرادی که به مشاوره مراجعه کردهاند از بروز ناخواستهی زنای ذهنی سخن به میان آوردهاند، راهی که روند فکری و جسمی فرد را بهطور کامل منحرف کرده است.
باید توجه داشت که عشق و احساسات عاطفی نیز همچون دیگر مسائل، امروزه دستخوش تغییرات فراوانی شده است، تغییراتی که از سادگی و رنگ و بوی اولیهی آن کاسته و به آن گستردگی و تنوع داده است. از این رو، اندیشمندان غربی برای عشق و علاقه انواعی را در نظر گرفتهاند که رایجترین و معروفترین آن "نظریه عشق استرنبرگ" است.
در "نظریه عشق" استرنبرگ Robert Sternberg؛ سه مولفهی اساسی وجود دارند که عبارتند از: صمیمیت (تمایل به خوشحالی طرف مقابل)، شور و شوق (آشکار شدن اِلِمانهای زناشویی) و در آخر تعهد (ازدواج). این روانشناس آمریکایی معتقد است که اگر علاقهای، توانایی گذر از این ۳ مرحله را داشته باشد، عشق نامیده میشود در غیر این صورت در قالب شهوت و در میان راه از بین میرود.
متاسفانه طی سالهای اخیر و با توجه به تهاجم فرهنگی گستردهای که ایران را در بَر گرفته است، این نوع از عشق که تا پیش از این فراگیر بود، سیر نزولی به خود گرفته است و به ندرت شاهد آن هستیم. در عوض انواع عشقهای مجازی و پوشالی همچون موجی جامعه را دچار دگرگونیهای فراوانی کرده و آسیبهای آن هر روز مشهودتر میشود.
پینوشت:
۱. کاهش آمار ازدواج و افزایش طلاق در سال ۹۵ ،شبکه خبر، ۱۳۹۵
ثبت دیدگاه