برگردان: رحمت الله خردنیا /// لبیک اللهم لبیک… چه زیباست عظمت ربوبیت! و چه عظیم است فضل الوهیت!.
و چه زیباست که خداوند بر بندگانش منت نهاده و آنها را به بیت عتیق فرا میخواند تا گناهانشان را بیامرزد، قلوبشان را مطهر سازد، پاداششان را مضاعف کند، روحیهی ایشان را تجدید کند و از فضلش برکاتی را به آنها ببخشد که نه چشمی دیده است و نه گوشی شنیده و نه حتی به قلب بشری خطور کرده است!.
و چه زیباست که مؤمن با رویی گشاده این ندای علوی را بپذیرد، آنچنانکه گل قطرات باران را میپذیرد و با آن زنده میشود، و چه زیباست که با خوشحالی وافر، فوراً برای اجابت دعوت الله و پیوستن به قافلهی گرامیش با نیت هجرت به حرم مقدسش و خانهی امنش مجهز و آماده شود و از اعماق قلبش ندای لبیک اللهم لبیک را فریاد بزند!.
برادر گرامی..
اگر از کسانی هستی که این نداء را شنیدهاند و واین دعوت را لبیک گفتهاند و حضور در قافلهی خداوند متعال نصیبشان شده است، بدان که این نور سعادت و دروازهی تمام خوبیها و سند رضایت خداوندی است؛ تو را دعوت کرده چون تو را دوست دارد و تو را صدا زده تا تو را ببخشد، (وَ اللّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَهً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللّهُ واسِعٌ عَلیمٌ) بقره ۲۶۸٫ «ولی خداوند از جانب خود به شما وعده آمرزش و بخشش مىدهد، و خداوند گشایشگر داناست.»
پس به خاطر این فضل بزرگ به خودت تهنئت بگو و تهنئت ما برادران دوستدارت را نیز پذیرا باش.
و اگر نتوانستی به قافلهی حجاج بپیوندی، پس قلباً با آنها باش و و روحاً آنها را در مناسک حج همراهی کن، زیرا اگر خدا بخواهد همانند آنها به تو هم ثواب میدهد و پیامبر صلی الله علیه و سلم در حدیثی بدین مضمون خطاب به یارانش میفرماید: «شما هیچ مسیر و صحرا و درهایی را نپیمودهاید مگر اینکه اقوامی در مدینه نیز با شما بودند! گفتند چطوری یا رسول الله؟ فرمود: آنها معذور بودند.»
خداوند توفیق حج خانهاش و زیارت پیامبرش و قبول آن را نصیب ما و شما بفرماید آمین. (هفته نامهی اخوان المسلمین)
حج فریضهایی از فرائض الله است که بندگانش را به آن امر نموده و ادای آن را بر آنها تکلیف کرده است، و برای فاعلین آن اجر عظیمی در نظر گرفته است، و تارکین آن را به اشد مجازات وعید داده است، در صورتی که قادر و مستطیع باشند. حج رکنی از ارکان پنجگانهی دین است که با آن ارکان دین کامل و بدون آن ناقص است. و حج در بین ارکان پنجگانه عبادت عمر و پایان کار محسوب میشود، و خداوند در این باره میفرماید: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ اْلإِسْلامَ دینًا) مائده ۳ . «امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را براى شما (به عنوان) آیینى برگزیدم.» و در این خصوص آیات و احادیث زیادی وارد شده است.
۱- خداوند میفرماید: (وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِیُّ عَنِ الْعالَمینَ) آلعمران ۹۷ . «و براى خدا، حج آن خانه، بر عهده مردم است؛ (البته بر) کسى که بتواند به سوى آن راه یابد. و هر که کفر ورزد، یقیناً خداوند از جهانیان بىنیاز است.»
این ترکیب دلالت بر عنایت ویژه به حج و تاکید بر فرضیت آن دارد. آیا نمیبینی که خداوند آن را به عنوان دَینی بر گردن بندگان نهاده است، (وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ) !؟ و آیا نمیبینی که خداوند امتناع از اداء حج را کفر دانسته که مستحق شدیدترین عذاب است، (وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِیُّ عَنِ الْعالَمینَ). و این ترکیب به غیر از حج برای هیچکدام از فرائض دیگر در قرآن نیامده است، پس این نشان از عظمت جایگاه و بزرگی منزلت حج دارد.
۲- خداوند میفرماید: (وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَهَ لِلّهِ) بقره ۱۹۶ . «و برای خدا حج و عمره را کامل کنید در حالیکه از اوامر خدا اطاعت و دعوتش را اجابت میکنید.»
و در این آیه قابل ملاحظه است که خداوند حج و عمره را خاص خودش قرار داده و این هم تاکیدی بر معنای آیه اول و مزید عنایت بر این دو عمل بزرگ است.
۳- خداوند میفرماید: (وَ أَذِّنْ فِی النّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلى کُلِّ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجِّ عَمیقٍ ۲۷ لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللّهِ فی أَیّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهیمَهِ اْلأَنْعامِ فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقیرَ۲۸) حج. « و در میان مردم براى (اداى) حج بانگ برآور تا (زایران) پیاده و (سوار) بر هر شتر لاغرى -که از هر راه دورى مىآیند- به سوى تو روى آورند، تا شاهد منافع خویش باشند، و نام خدا را در روزهاى معلومى بر دامهاى زبانبستهاى که روزىِ آنان کرده است ببرند. پس، از آنها بخورید و به درمانده مستمند بخورانید.»
یعنی اینکه خداوند متعال به ابراهیم خلیل علیه السلام امر نمود بعد از اینکه بناء کعبه را تمام کرد از همان لحظه فریضهی حج را اعلان نماید، و ابراهیم نیز اطاعت نمود و اینچنین در بین مردم ندا زد: ای مردم پروردگارتان خانهای را بنا کرده است، پس شما آن را زیارت کنید. و این حکم از زمان سیدنا ابراهیم تا قیام قیامت به منزلهی تقدیس خانهی خدا و مبادرت به حج و عمران آن خواهد بود.
و گروهی دیگر گفتهاند این امر برای پیامبرصلی الله علیه و سلم بوده و اعلامی برای حج در شریعت محمدی است و هر دو نظر قابل احترام است. اما نظر اول، قول جمهور علماء است.
و در این آیات کریمه بعضی از فوائد حج مثل منافع دنیوی و اخروی و دوام ذکر خدا را بیان میکند و حج را سنگینی نفس، نور دل، آرامش قلب، پاکی احساس، معنویت، وفاء به نذرهای خیر و خوب، طواف کعبهی مشرفه و تعظیم حرمات و شعائر خداوند، میداند.
۴- از ابی هریره روایت است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: (العمره إلى العمره کفاره لما بینهما والحج المبرور لیس له جزاء إلا الجنه). أخرجه البخاری ومسلم والترمذی والنسائی وابن ماجه
«یعنی از عمره تا عمرهی بعدی کفارهای است برای آنچه بین دو عمره بوده و حج مبرور پاداشی غیر از بهشت ندارد.»
۵- از ابن عباس روایت است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: (تابعوا بین الحج والعمره؛ فإنهما ینفیان الذنوب کما ینفی الکبر خبث الحدید). أخرجه النسائی
و معنی متابعت بین حج و عمره، تکرار آن برای کسی است که استطاعت داشته باشد، به خاطر حرص بر پاک شدن از گناهان و آلودگیها. و معنی دیگر متابعت، جمع بین حج و عمره است. بدین شکل که اول حج میکند سپس یک یا چند بار عمره انجام میدهد تا این فضیلت حاصل شود.. البته هر دو نظر زیر این لفظ جامع قرار میگیرد، و طبیعی است کسی که خیر بیشتری انجام داد ثواب بیشتری هم داشته باشد.
۶- از ابیهریره روایت است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: (مَن حجَّ لله فلم یرفث ولم یفسق رجع کیوم ولدته أمه) رواه البخاری وأحمد والنسائی وابن ماجه. «یعنی کسی که آداب حج را حفظ کند و لغویات و محرمات را ترک کند، از گناهانش پاک میشود و خدا اشتباهاتش را میبخشد و کاملاً پاک و باتقوا بر میگردد.»
۷- از ابیهریره روایت است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: (الحجاج والعمار وفد الله عز وجل وزوَّاره؛ إن سألوه أعطاهم، وإن استغفروه غفر لهم، وإن دعوا استجیب لهم، وإن شفعوا شُفِّعوا). رواه ابن ماجه وابن حبان
«یعنی کسانی که به حج و عمره میروند مهمانان و زائران خدا هستند؛ اگر درخواستی داشتند به آنها اعطا میکند، و اگر استغفار کردند آنها را میبخشد، و اگر دعا کردند آنها را اجابت میکند، و اگر طلب شفاعت کردند، شفاعتشان میکند.»
۸- از ابیهریره روایت است که: (سُئل رسول الله صلى الله علیه وسلم: أی الأعمال أفضل؟ قال “إیمان بالله وبرسوله” قیل ثم ماذا؟ قال: “ثم الجهاد فی سبیل الله” قیل ثم ماذا؟ قال: “ثم حج مبرور) رواه البخاری ومسلم. و حج مبرور حجی است که معصیت خداوند در پی نداشته باشد.
«از پیامبرصلی الله علیه و سلم پرسیده شد چه عملی برتر و افضلتر است؟ فرمود: ایمان به خدا و رسولش. پرسیده شد بعد از آن؟ فرمود: جهاد در راه خدا. پرسیده شده بعد از آن؟ فرمود: حج مبرور.»
۹- از ابیهریره روایت است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: (مَن مات ولم یحج فلیمت إن شاء یهودیًّا وإن شاء نصرانیًّا) أخرجه الترمذی. «کسی که وفات نمود و حج نکرد اگر خواست بر دین یهود بمیرد و اگر هم خواست بر دین نصاری.»
و این شدیدترین وعید برای کسانی است که استطاعت حج را دارند، اما به خاطر سهلانگاری و تنبلی آن را اداء نمیکنند، و شأن و منزلت حج را اهمال میکنند، و حق آن را ضایع و از تاکیدی که بر فرضیت حج شده غفلت میکنند.
و در حدیث روایات دیگر نیز آمده است مثل:
سیدنا عمر رضی الله عنه میفرمود: (لقد هممتُ أن أبعث رجالاً إلى هذه الأنصار فینظروا کلَّ مَن کان له جده ولم یحج فیضربوا علیهم الجزیه؛ ما هم بمسلمین) رواه سعید فی سننه.
«من اراده کردم افرادی را به نزد این گروه بفرستم تا بررسی بکنند اگر کسی لباس نو داشت و حج نکرده بود، جزیه برای آنها مقرر کنند؛ در حالیکه آنها مسلمان نبودند.»
۱۰- از ابن عمر روایت است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: (استمتعوا من هذا البیت؛ فإنه هُدم مرتین ویرفع فی الثالثه) رواه البزار وابن حبان والحاکم وصححه. «از این خانه استفاده ببرید؛ زیرا که دو بار خراب شده و برای بار سوم برداشته میشود.»
یعنی اینکه پیامبر صلی الله علیه و سلم، امتش را به غنیمت شمردن وجود کعبهی مشرفه که منشأ برکت و هدایت و رحمت و امنیت است امر میکند، قبل از اینکه حوادث دنیوی آن را از بین ببرد و یا خداوند متعال دنیا را به سرانجام برساند؛ زیرا قبل از بعثت، کعبه خراب شده بود که دوباره بنا نهاده شد. یکبار عمالقه آن را بنا کردند و بار دیگر هم بنو جرهم آن را بازسازی کردند. سپس در قرن دوم قبل از هجرت، جد پیامبر صلی الله علیه و سلم قصی بن کعب آن را خراب کرد و مستحکمتر از قبل بنا نمود و در سقف آن از تنهی مقل و نخل استفاده نمود، و در کنار آن دارالندوه نیز بنا نمود، و بار دیگر سیل آن را خراب کرد که برای چندمین بار قریش آن را بازسازی نمودند و پیامبر صلی الله علیه و سلم آن زمان ۳۵ ساله بود و قضیه رداء ایشان در این داستان مشهور است. و شاید اشارهی حدیث به این دو بار باشد که دارای اهمیت بیشتری بوده است و سایر موارد فقط ترمیم و بازسازی بوده است، و یا اینکه عدد ذکر شده در حدیث برای تکرار است و حصر را نمیرساند.
احتمال دارد به خاطر سهلانگاری مردم در امر حج خدا خانهاش را از روی زمین بردارد و برکات سابق را از اهل زمین به خاطر غفلت از ندای پروردگارشان و اهمال فریضهی حج و ترک پیامبرشان، برگیرد.
اینجاست که تاکید فریضهی حج و اجر بزرگ آن برای کسی که آن را ادا کند، و عقوبت شدید و سخت برای کسی که آن را ترک کند و در ادای آن سهلانگاری کند، فهمیده میشود.
و به خاطر این است که امت بر فرض بودن حج برای شخص توانا و با استطاعت اجماع کردهاند؛ و ابوحنیفه و مالک و بعضی از شوافع و همچنین از اهل بیت، زید بن علی و هادی و مؤید بالله و ناصر نظرشان بر اینست که حج واجبی است که شخص مستطیع در اسرع وقت باید آن را ادا کند. و دلیلشان حدیثی است که ابن عباس از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت نموده که میفرماید: (تعجَّلوا إلى الحج، یعنی الفریضه؛ فإن أحدکم لا یدری ما یعرض له) رواه أحمد. «بشتابید به سوی فریضهی حج؛ زیرا که کسی نمی داند چه سرنوشتی در انتظار اوست.» و همچنین حدیثی که سعید بن جبیر از ابن عباس و از افضل روایت میکند که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: (مَن أراد الحج فلیستعجل؛ فإنه قد یمرض المریض وتضل الراحله وتعرض الحاجه) رواه أحمد وابن ماجه. «کسی که حج میخواهد باید عجله کند؛ زیرا که ممکن است مریض شود و یا سواریاش را از دست بدهد و یا کاری برایش پیش بیاید.»
و شافعی و اوزاعی و ابو یوسف و محمد و از اهل بیت قاسم بن ابراهیم و ابوطالب گفتهاند که حج واجبی است که در فرصت مناسب میشود آن را انجام داد، و دلیل آوردهاند که پیامبر صلی الله علیه و سلم سال پنجم و یا ششم حج کرده است.
و اما عمره:
امام احمد آن را برای یک بار در عمر واجب دانسته، و قول مشهور امام شافعی، اسحاق، ثوری، مزنی و ناصر نیز آن را تایید میکند و دلیلشان این است که خداوند متعال حج و عمره را در آیهی کریمه با هم آورده است (وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَهَ لِلّهِ) و در تاکید آن، حدیث ابی رزین العقیلی را آوردهاند که نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: پدر من پیر و کهنسال است و برای یک بار هم قادر به ادای حج و عمره نیست، که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: (حج عن أبیک واعتمر) رواه الترمذی ومسلم والبخاری وأبو داود والنسائی وصححه الترمذی. «به جای پدرت حج و عمره را ادا کن».
و قول مبنی بر واجب از علی، ابن عباس، ابن عمر، عائشه، طاووس، حسن بصری، ابن سیرین، سعید بن جبیر، مجاهد و عطاء نیز روایت شده است.
و قول مشهور مالکیها بر عدم وجوب عمره است، و این قول حنفیها و زید بن علی و هادویها نیز میباشد و دلیلشان حدیثی است که ترمذی آورده و احمد و بیهقی و ابن ابیشیبه و عید بن حمید آن را صحیح دانستهاند؛ حدیثی که جابر نقل میکند از اعرابی که آمد نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم و پرسید: ای رسول الله.. مرا آگاه کن که آیا عمره واجب است؟ ایشان فرمودند: (لا، وأن تعتمر خیرٌ ذلک). «خیر، و اگر عمره انجام بدهی، برایت بهتر است.»
نهایت مطلب اینکه هیچ خلافی بین ائمه در مطلوب بودن عمره و اینکه از جملهی بهترین اعمال تقربجویانه به سوی خداوند متعال است، وجود ندارد.
و اما زیارت قبر رسول الله صلی الله علیه و سلم:
زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و سلم مطلوب و تقرب به درگاه خداست. زیرا دارقطنی حدیثی از ابن عمر نقل میکند که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: (مَن حجَّ فزار قبری بعد وفاتی فکأنما زارنی فی حیاتی) «کسی که حج کند و قبر مرا بعد از وفاتم زیارت کند مانند اینست که مرا در حیاتم زیارت کرده است». آثار دیگری بدین معنی نیز روایت شده است.
بعضی از علماء این آثار را ضعیف دانسته و به آن استناد نکردهاند چون زیارت قبور را عموماً مطلوب دانستهاند، زیرا پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودهاند: (کنت نهیتکم عن زیاره القبور فزوروا القبور؛ فإنها تُزهِّد فی الدنیا وتُذکِّر الآخره) رواه ابن ماجه عن ابن مسعود. «من شما را از زیارت قبور منع میکردم، حالا قبور را زیارت کنید؛ چون باعث زهد در دنیا و یاد آخرت میشود.» و در حدیث دیگر از انس آمده: (کنت نهیتکم عن زیاره القبور إلا فزوروها؛ فإنها ترق القلب وتدمع العین وتُذکِّر الآخره، ولا تقولوا هجرًا) رواه الحاکم. «من شما را از زیارت قبور منع میکردم حالا قبور را زیارت کنید؛ چون قلب را نرم میکند و چشم را اشکریزان میکند و یادآوری آخرت میکند، و از ترک آن سخن نگویید.» اگر زیارت قبورعموم مؤمنین مطلوب است، پس زیارت قبور اولیاء اولیتر است، زیرا پند و اندرز بیشتری در پی دارد، و قبر پیامبر صلی الله علیه و سلم اولی و اولیتر است، چون پند و اندرز و برکت را با هم به دنبال دارد.
و اما حدیث (لا تشد الرحال إلا إلى ثلاثه مساجد: المسجد الحرام ومسجدی هذا، والمسجد الأقصى) رواه أحمد البخاری ومسلم وأبو داود والنسائی وابن ماجه وغیرهم. « بار مسافرت به سوی غیر از این سه مسجد نبندید: مسجد الحرام و مسجد من و مسجد الأقصی.» استدلال به این حدیث، استدلال به غیر موضع خلاف است؛ زیرا حدیث دلیلی بر ممنوعیت مسافرت خاص به مسجدی غیر از سه مسجد مذکور است و دلیلی برای ممنوعیت مسافرت برای اغراض جائز و شرعی دیگر نمیشود و من خلاصهایی از بحث طولانی که باحثین در این زمینه ارائه کردهاند را ذکر کردم.
والله یقول الحق و هو یهدی السبیل
منبع : تابش
ثبت دیدگاه