صادق صدرایی /// جمعی از نمایندگان مجلس به دنبال آن بودند تا فوریت طرح «عفو عمومی» را در مجلس به تصویب برسانند.
طرح مهمی که علاوه بر آثار سیاسی و اجتماعی آن میتوانست در این وانفسای اقتصادی منفذی برای تنفس ایجاد کند. اما آنچه در عمل مشاهده شد آن بود که اکثریت مجلسنشینان نه به دو فوریت این طرح و نه به یک فوریت این طرح رای مثبت ندانند تا طرح «عفو عمومی» به شکل عادی در مجلس بررسی شود. بررسی عادی یک طرح در مجلسی با این حجم از طرحها و لوایح باقیمانده از قبل به معنای حذف و کنار گذاشتن یک طرح خواهد بود.
حداقلیترین فایده تصویب فوریت این طرح میتوانست کمکی به بُعد رسانهای و تبلیغاتی حضور رییسجمهور در آمریکا باشد. به طور طبیعی روحانی نیز مانند سایر روسای جمهور ایران و همچون سالهای گذشته و حتی شاید بیشتر از قبل مورد پرسشهای انتقادی رسانههای جهانی در زمینههای مرتبط با حقوق بشر و امثال آن قرار خواهد گرفت. روحانی میتوانست با اشاره به بررسی چنین طرحی در مجلس ایران حداقل در ظاهر مدعی شود که ساختار سیاسی به دنبال اصلاح نگاه خود به چنین موضوعاتی است و از آن نگاه بسته و البته در عمل شکست خورده عبور کردهایم.
ثمره دیگر چنین طرحی آن است که میتواند به ایرانیان خارج از کشور که در سالهای اخیر و به دلیل بحث کاملا جناحی و سیاستبازانه «دوتابعیتیها» دچار هراس شدهاند این اطمینان را بدهد که نظام سیاسی کاملا حامی و پشتیبان ایرانیان در هر جایی از جهان است و فضا برای بازگشت آنان به خانه خود فراهم است.
و نتیجه دیگر تصویب و اجرای چنین طرحی که از نگاهی مهمترین دستاورد این طرح میتوانست باشد جذب سرمایههای انسانی و مادی است که به هزار و یک دلیل از ایران خارج شدهاند و با وجود تمایل به بازگشت از احتمال برخوردهای سخت امنیتی و قضایی واهمه دارند.
اما همه این نتایج مثبت طرح «عفو عمومی» به دلیل خطای محاسباتی نمایندگان مجلس کنار گذاشته شد. خطای محاسباتی نمایندگان و به طور کلی کسر قابل توجهی از مسئولان نظام آن است که افراد حامی و دلسوز ایران را در یک کلیشه خاص میبینند و هر فردی که در چنین کلیشهای قرار نگیرد از نظر آنان قابل اعتماد و اطمینان نیست. مسئله دوتابعیتیها، حذف کاوه مدنی از ساختار مدیریتی کشور، برخورد با فعالان مدنی، عدم پذیرش پیشنیازهای انتخابات آزاد، کنار گذاشتن طرح «عفو عمومی» و. . . همه و همه نمونههایی از همین طرز تلقی نادرست نسبت به این مسئله است.
شعار «ایران برای همه ایرانیان» که دو دهه پیش مطرح شد همچنان و همچنان تنها راه عبور از گردنههای سختی است که کشور دچار آن شده است. نمیتوان با تکیه بر یک اقلیت (چه از نظر جمعیت و چه از نظر فکری» این پیچهای تند تاریخی را به سلامت طی کرد. تنها راه عبور از این روزهای سخت پذیرش این نکته بدیهی است که ایران برای همه ایرانیان است.
منبع : بهار نیوز
ثبت دیدگاه