احمد زید آبادی در روزنامه اعتماد نوشت: در کنار سرعت خارقالعاده تکنولوژی و تاثیر آن بر ذهن و زندگی انسانها، حیات سیاسی و اجتماعی نوع بشر نیز بهطور بیسابقهای ناآرام و متغیر و سریع شده است.
درک و فهم این تغییر و درونیکردن اثرات و عواقب آن، برای افکار عمومی هریک از جوامع ضروری است، زیرا در شرایط کنونی جهان، واکنش افکار عمومی نسبت به حوادث و تحولات، بر روند آنها تاثیر میگذارد.اگر تحولات توسط افکار عمومی بد فهمیده شوند، اوضاع از کنترل خارج میشود و وضعیتی از هرجومرج فکری و رفتاری به دنبال میآورد. در مقابل، اگر تغییرات اجتماعی و سیاسی درست فهم شوند، امکان هدایت رویدادها در جهت صحیح یا دستکم پیشگیری از موج تخریب و ویرانگری آنها فراهم میشود. از اینرو، مراجع اطلاعرسانی در جوامع، از اهمیت حیاتی برخوردارند. این مراجع عمدتا رسانهها هستند.
حتی از این هم بدتر، بسیاری از این رسانهها برای تامین منافعی خاص، اقدام به جعل و تحریف خبرها میکنند و اطلاعات نادرست را به عمد، به خورد مخاطبان خود میدهند. این ماجرا بلبشوی خبری فاجعهآمیزی در سطح جهان پدید آورده و بهطوری که به نظر میرسد در حال خارج شدن از کنترل بشر است! امروزه خبرهای بیاساس و پایه، ذهن بسیاری از مخاطبان بیگناه را انباشت و آنها را ناخواسته به سمتوسوی غلط هدایت میکند. در کنار این، منابع خبری مخاطبان بهشدت پراکنده شده است بهطوری که آنها اطلاعات مشترکی از یک واقعه پیدا نمیکنند و به همین علت به ندرت تفاهمی بین آنها صورت میگیرد. با شروع هر بحث و گفتوگویی بین دو نفر، نزاع نه بر سر تحلیل بلکه بر سر نوع دادههای مورد استناد آنها آغاز میشود و اغلب نیز به خشم و اعصاب خردی میانجامد.
این وضع یعنی از هم گسستن شیرازههای وحدت و تفاهم جوامع که بدبختانه دستکم گرفته میشود. آیا این وضعیت قابل پیشگیری است؟ یا اینکه انسانها محکوم به غرق شدن در باتلاق خبرهای نادرست و در نتیجه فهم غلط از وقایع و جنگ و جدال بیحاصل و دایمی باهم هستند؟برخی دولتها، محدود کردن رسانهها به خصوص در دنیای مجازی را راهحل این بحران تصور میکنند، اما این نه فقط راهحل نیست بلکه هر نوع محدودیت، از قضا به گسترش شایعات و پذیرش سریعتر آنها از سوی مخاطبان منجر میشود.شاید راهحل، بازگشتی انقلابگونه به تاسیس و تقویت رسانه حرفهای باشد؛ رسانهای که رویدادها را بدون حبوبغض و از روی بیطرفی پوشش دهد و در تحلیل آنها جانب انصاف را فرو نگذارد. در این روزگار، برخی با تکیه بر دانش هرمونتیک و تاویلگرایی هر نوع ادعای بیطرفی را مورد مناقشه و طعن قرار میدهند و آن را رد میکنند. به چالش کشیدن امکان بیطرفی در جمعآوری و نشر دادهها در حقیقت اعلان جنگ با عقل سلیم است که از آن جز هرجومرج و جنگ دایمی برنمیخیزد.
ثبت دیدگاه