نویسنده : برهان عبدی ( کارشناس ارشد شهرسازی )
امروزه تنوعی که در زندگی شهری پاوه موجود است و اجتماعی که از تجمع نزدیک ده ها هزار نفر مردم صورت پذیرفته ، این شهر را به مکانی تبدیل نموده است که هر گوشه آن داستانی شنیدنی دارد.
مظاهر فرهنگی و اجتماعی دیرین که هر جز و هر سنگش در جایگاه خود قابل نقد و بررسی است اما دلبستگی عمیق انسان های پیرو همواره مانعی بزرگ بر سر راه این امر بوده و این عقاید و داشته های فرهنگی ممکن است به صور گوناگون به نظام در آمده باشند.هر چند هدف از نوشته حاضر مورد خطاب قرار دادن برخی عقاید شهروندان نیست و اشاره به رخداد دیگری دارد ، اما نگرانی نگارنده این یادداشت از وقوع پدیده ای است که ابزار تحقق آن از همین مظاهر فرهنگی و اجتماعی بوده و هر چه زمان می گذرد احتمال وقوع آن شدت می یابد.
متاسفانه در محدوده جغرافیایی زندگی می کنیم که بر اساس آمار و ارقام و پژوهش های موجود[i] در سطوح عقب مانده استان و کشور قرار گرفته و به گواه همین آمارها شهرستان پاوه در جایگاه عقب مانده ترین منطقه استان کرمانشاه در طی سال های گذشته بوده است. در طول این سال ها پاوه و اورامانات به عنوان توسعه نیافته ترین منطقه ، تقریبا درهمه موارد نیز به تفکیک بخش های مختلف (صنعتی –آموزشی ، کشاورزی و …)در زیر خط توسعه یافتگی قرار گرفته و به جز در موارد معدودی ، در مجموع وضعیت محدوده نسبت به سایر مناطق در طول زمان بدتر شده و در پله های توسعه یافتگی با سقوط همراه بوده است.
حال پرسش های اساسی این است که ریشه ها ، دلایل و مشکلات عقب ماندگی پاوه چه بوده و راهکارهای عملی مقابله با آنها کدامند؟ چه راهبردهایی می تواند سرزمینمان را از این وضعیت خارج کند ؟
اشتیاق برای بهتر زیستن و حرکت به سوی فرداهای روشن و داشتن سرزمینی سرشار از رفاه ، از آرمان های بزرگ همه ملت ها بوده است و مردم همواره دستیابی به این آرمان وایده آل خود را در تلاش های سیاستمداران ، دولت مردان و اندیشمندان جامعه خویش پی گیری و تصور می نمایند. در عصری زندگی می کنیم که شاهد تلاش های میلیون ها انسان در سراسر جهان برای رسیدن به رشد و توسعه است.توسعه ای که دیگر تصادفی نیست و بر اساس برنامه صورت می گیرد. شهرستان پاوه و در راس آن شهر پاوه در حرکت به سوی توسعه با مشکلات متعددی روبرو است و گفتن این ضعف ها ، برای راه یافتن به درمان است.
هرچند توسعه به خودی خود دارای مفهومی پیچیده و چند بعدی بوده اما بر اساس اسناد مختلف، مدیریت شهری مهمترین نقش را به منظور قرار گرفتن در مسیر توسعه بازی می کند. شهر به عنوان یک منبع توسعه مطرح است و جایگاه مدیریت شهری در روند توسعه شهر ، نقشی بسیار مهم و تعیین کننده دارد. این مورد بیشتر از این جهت اهمیت دارد که نحوه مدیریت بر جریان مطلوب زندگی شهری ، می تواند در بهبود سکونتگاه های انسانی اعم از شهری و روستایی مهمترین نقش را ایفا کند زیرا عامل اجازه دهنده و تنظیم کننده برنامه های شهری از کارایی مدیریت شهری نشات می گیرد.
آنچه مسلم است زادگاهمان اکنون در مقطع ورود به مرحله ای خاص از تاریخ حیات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی است که دادن تحلیلی واقع بینانه از آن ، به ما کمک خواهد کرد تا با اتخاذ واکنش های مناسب از وقوع پدیده های نامطلوب جلوگیری کنیم.مهمترین ویژگیهای مقطع جدید را می توان افزایش سرمایه گذاری دولتی-احداث سد- ، تحولات بازارچه مرزی ، تحولات مربوط به بازگشت نیروهای تحصیلکرده ، تغییرات مربوط به تحولات فرهنگی و … دانست.
به اعتقاد صاحبنظران چگونگی پیدایش مدل یا الگوهای نو ، نتیجه ناتوانی الگوهای موجود در پاسخ گویی به مشکلات پیش رو است.با توجه به وضعیت موجود ، مدیریت شهری پاوه نیازمند طراحی سازمان جدید و شکل جدیدی از روابط است. تخصص و آشنایی به مسائل عمده مدیریت شهری باید در بین تشکیلات فرمانداری ها ، شهرداری ها و نهادهای دیگر گسترش یافته و نهادینه شود. مشکلات مدیریت شهری و در راس آن شورا و شهرداری پاوه از جوانب مختلفی قابل بحث و بررسی است.مدیران اغلب از تخصص لازم برخوردار نیستند. فقدان خلاقیت و نوآوری و عدم آشنایی کافی با عرصه های مدیریت شهری و افتادن در مقررات دست و پا گیر اداری و عدم وجود مشاوران و نیروی انسانی متخصص از خصوصیات بارز مدیریت شهری پاوه است. مشکلات کلان هم به نوبه خود- از جمله کاغذ بازی و فقدان برنامه و طرح- به مشکلات موجود دامن زده است.
شاید هنوز خواننده به درستی مفهوم این نوشته را درک نکرده است.واضح تر بگوییم اگر توسعه در پاوه را مثابه ماشینی فرض کنیم ، مدیریت شهری و شوراهای شهر به عنوان بخشی از آن ، می توانند بخشی از رانندگان آتی باشند.برای هدایت کردن هر ماشینی ، بایستی خصوصیات و ویژگی هایی داشت.آیا شرایطی از جمله سلامت و نیت راننده در رسیدن به مقصد ، می تواند نداشتن گواهینامه اش را توجیه کند؟ آیا نیت هیتلر، رهبر نازی ها ، توسعه جهان پیرامونش نبود که عملکردش فاجعه بار شد؟ آیا هر یک از ما به واسطه عدم آگاهی و تخصص و نداشتن توانایی لازم در زمینه ای ، نمی توانیم هیتلر زمانه خود ، البته در مقیاسی به مراتب کوچکتر باشیم؟
هر چند انتخابات آتی شورای اسلامی شهر پاوه پایان همه چیز نیست ، اما نگرانی نگارنده از استفاده ابزاری عده ای فرصت طلب از احساسات شهروندان به منظور جهت دادن رای های آنان به سمت جریانی خاص است. داستان مورد اشاره نویسنده ، علی رغم احترام باطنی به تک تک شخصیت های حقیقی آن ، حاکی از احتمال تکرار اتفاقات پیشین و آفرینش شخصیت هایی حقوقی است که تولدشان ، بهایی جز عقب ماندن زادگاهمان در پی نداشته است.
بدون شک ایجاد آرامش در شهروندان و جلوگیری هر کدام از اعضای جامعه شهری پاوه ،از بها دادن به تفکر فرصت طلبی است که به مرور زمان و با نزدیک شدن به ساعات رای گیری می خواهد با سوء استفاده از احساسات همشهریانمان ، با استفاده از ترفندهای معمول می خواهد نتیجه انتخابات را به نفع خود تغییر دهد . ترفندهایی از جمله ترغیب حامیان سایر کاندیداها به دادن تک رای ، فضای آشوب و استفاده ابزاری از احساسات قومی و طایفه گرایی است.
آسیب شناسی رقابت فوق در یک گام مانده به نقطه پایان ، تنها نگرانی از فراموش کردن هدف و نیت اصلی مشارکت شهروندان در این پروسه است. نیتی که تنها دغدغه اش توسعه بوده و بس و انتخاب افراد تنها از منظر عملکردی و خصوصیاتی از جمله شایستگی ، تخصص ، خلاقیت و تجربه می باشد.
نکته دیگر اینکه بدون شک کاندیدایی که هنوز نتوانسته حامیانش را از موقعیت کنونی آگاه کرده و آراءش تنها بر اساس تک رای هایی باشد که منجر به فراموشی نیت اصلی شود ،-که تنها گام برداشتن به سمت توسعه واقعی و پایدار است – از همان اول شایستگی ورود به نهاد شورای شهر را از دست داده است. برگه رای ما ظرفیتی به اندازه ۷نفر دارد و انتخاب بهترین ها در میان لیست حاضر ، ما را یک قدم به هدف خود نزدیکتر می سازد. دادن تک رای تنها خیانتی به شهر و آرمان های والای شهروندان و مسئولان این شهر است.
نمی توان پیش بینی کرد که آیا انتخابات آتی شورای اسلامی شهر پاوه ، مدیریت شهری را در این محدوده از مدار سنتی آن خارج خواهد کرد؟
آیا در انتخابات پیش رو ، استارت این تغییر زده می شود و راه برای حضور افراد فعال و موثر باز خواهد شد ؟
شاید نتایج انتخابات آتی بتواند پندارهای مثبت اکنون را اثبات کرده و به بدگمانیهای نسبی موجود پایان بخشد ، شاید هم تفکر فرصت طلب یاد شده ، به اوضاع حاکم شده و جریان مورد نظر توسعه را از گردونه حذف کند.
جایگزینی یک تفکر نو و ابداع کننده ، هزینه می خواهد.هزینه آن نیز قربانی کردن منافع شخصی به نفع منافع عمومی و تلاش به منظور آگاه نمودن جامعه در لحظات حساس تاریخی است. لحظاتی که می تواند نقطه عطفی برای آینده ای روشن تر برای سرزمین مادریمان باشد و لازمه آن دخالت و بسیج شدن همه شهروندان آگاه و روشنفکر جدای از معادلات و جهت گیری های سیاسی و کلان در این امر مهم و رخداد محلی است و باور به این که چنین رخدادی بر زندگی تک تک افراد و اشخاص این محدوده به صورت مستقیم تاثیر گذار است. هر چند نویسنده این یادداشت به جایگاه شورای شهر و حتی مشکلات و ضعف های جریان های مورد نظر توسعه واقف است اما از هر آنچه محدوده اش را یک گام به سمت جلو و پیشرفت و آبادانی هدایت کند با قاطعیت حمایت کرده و معتقد است تحولات عمیق تنها از طریق همین گام های کم اهمیت ، اما هوشمندانه میسر می شود.
ملک داری با دیانت باید و فرهنگ و هوش
مست و غافل کی تواند؟ عاقل و هشیار باش!
شیخ سعدی
ثبت دیدگاه