شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Saturday, 27 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2342 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 1908×
عمربن عبدالعزیز
شناسه : 1913

  نویسنده: ابراهیم کامران پور  اوقبل از رسیدن به خلافت شخصی شیک پوش وخوشگذران بود اما هرگزاز وی هرزه گی وسبکسری مشاهده نشده است.ابن عبد الحکیم در کتاب خود به نام [سیره عمر بن عبدالعزیز] دوران خلافت او را اینگونه توصیف میکند "عمر بن عبدالعزیز از حیث ناز ونعمت وملک ورفاه از بزرگترین مردان وخاندان […]

ارسال توسط :
پ
پ

 

نویسنده: ابراهیم کامران پور

 اوقبل از رسیدن به خلافت شخصی شیک پوش وخوشگذران بود اما هرگزاز وی هرزه گی وسبکسری مشاهده نشده است.ابن عبد الحکیم در کتاب خود به نام [سیره عمر بن عبدالعزیز] دوران خلافت او را اینگونه توصیف میکند "عمر بن عبدالعزیز از حیث ناز ونعمت وملک ورفاه از بزرگترین مردان وخاندان اموی بوده وازنعمت فراوان بهره مند بود.

ولی این زهد وکناره گیری وتحولی که در زندگی عمربن عبدالعزیز پدید آمدودوران خلافت راشده ی اورا در برگرفت زائیده ی یک شب طولانی وناشی از انتقال خلافت به او نبود بلکه رهین روزها وسالهایی است که عمر طبق سفارش پدر ومادرش نزد دایی اش [عبدالله بن عمر] گذراند.

 مادرش در سیمای او نبوغی را مشاهده کرد وسزاوار ندانست فرزندش را از جوهرعطر آگین مدینه ی منوره دور نماید. مادرش برای این کار او را نزد دایی اش عبدالله بن عمر فرستاد تا همزمان او را از حیث علم وتزکیه وتهذیب تربیت کند. تعلیم وتربیتی که ابن عمر به او آموخت بنیان تربیت روحی عمر بن عبدالعزیز را تشکیل داد حتی قبل از رسیدن به خلافت بعضی از آثار مبارک همین تربیت در وی متبلور بود این امر سبب تاثیر پذیری عمیق وی از الگوهای زهد وتقوای آن روزهای مدینه شد وبا بدست گرفتن منصب خلافت این آثار به اوج خود رسیده است. در این نوشتاربه نمونه های از آثار تعلیم وتزکیه ی عمر بن عبدالعزیز میپردازیم تا شاید از این شخصیت بزرگوار بهره ای برده باشیم. او که میدانست که یکی از شرایط پذیرش اعمال اخلاص است به همین علت نفس خود رادر یرابرگفتار وکردارهایی که از او صادر میشد شدیدا محاسبه میکرد تا مبادا آنچه را که میگویدیا انجام میدهد خالصانه برای خدا نباشد. اودرباره ی نفس میگفت [ترس از مباهات وفخر نفس نمی گذارد زیاد سخن بگویم.]

عمربن عبدالعزیز پیوسته خدا راشاهد وناظر میدانست وهمواره احساس میکرد که او در همه ی امور بر وی ناظر است نقل است که مقداری عنبر یا مسک را که از (فیء)بود برای او آوردند کمی ازآن را بدست وصورت مالید بلافاصله دست وصورت خود را شست تا اثر بوی خوش نماند کاتب وی به نام [لیث بن ابی رقیه] عرض کرد چندان مصرف نکردی که با این عجله آن را بشویی؟ گفت تعجب میکنم از تو ای لیث!!! مگر استفاده ازآن به همین اندازه نیست که از بوی آن استفاده کنی؟ چرا که عطر وعنبر خورده یا نوشیده میشوند؟ وی از فرط هراس از سوال وجواب روز قیامت تنها به یک دست لباس اکتفا میکرد وباآن به میان مردم می رفت اگه کثیف میشد آن را میشست ومجددا به تن میکرد وهمچنین تمام طلای همسرش را به بیت المال میداد تا صرف امور مسلمانان شود.از خدای متعال خواستارم که مارا از رهروان واقعی افرادی همچون عمربن عبد العزیز قراردهد که بتوانیم با سربلندی خدا ورسولش را ملاقات کنیم..

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.