تدوین و تقدیم : موسسه فرهنگی قرآن و سنت نبوی روانسر
عقل : نیروی تعقل ، نیروی کشف مجهولات از رهگذر معلومات است.
بدین معنی که نیروی تعقل از دستاوردهای حواس پنجگانه و یا معلومات کسب شده قبلی ، استفاده نموده و با تجزیه و تحلیل آنها ، آنچه که خارج از دایره حواس پنجگانه است کشف می نماید مثلاً با مشاهده حرکت پرّه های پنکه و چرخ گوشت و روشن شدن لامپ به وجود نیروی الکتریسته در سیم پی می برد.و با مشاهده فعالیتهای های حیاتی ، به راز حیات نامرئی در درون سلول پی می برد ، و با مشاهده آثار و نشانه های علم و قدرت و حکمت و نظم حاکم بر جهان هستی به وجود خداوند متعال ایمان و اعتقاد پیدا می کند .
در قالب مثال دیگری عمل نیروی تعقل را به تصویر می کشیم : دوستمان به ما می گوید ، با ۱۷۵۰تومان پولی که پدرم به من داد، ۵دفتر و ۳خودکار ۱۵۰تومانی خریدم و دیدم ۳۰۰تومان از پولم باقی مانده است ؟ به نظر شما هر دفتر را چقدر خریده ام ؟
ما به کمک حواس پنجگانه نمی توانم جواب این معما را بیابیم چون هنگامی که خرید کرده است او را ندیده ایم و از کسی هم نشنیده ایم که هر دفتر را چقدر خریده است لذا بایستی با نیروی تعقل و با استفاده از این معلومات، مجهول (قیمت هر دفتر) را بیابیم.
به روش معادله یک مجهولی جواب را پیدا می کنیم:
۵x+(3 / 150) + 300 = 1750
۵x = 450+ 300 = 1750
۵x = 1750 – 750 = 1000
قیمت هر دفتر X = 1000 : 5 = 200
محدودیت عقل :
ازآنجائیکه توانایی حواس ما محدود می باشند لذا نیروی تعقل ما هم همچون حس بینایی و یا شنوایی ما محدود می باشد و خارج از آن محدوده قادر به درک حقایق نیست . مثلاً هر انسان عاقلی از خود می پرسد : راستی این عالم هستی محدود است یا نا محدود ؟
اگر بگوید عالم هستی محدود است و انتهایی دارد خواهد پرسید بعد از انتهای عالم هستی چه چیزی هست ؟ و اگر خطاب به نفس خود بگوید : نه ، عالم هستی را انتهایی نیست ! در دل خود خواهد گفت : چگونه امکان دارد که چیزی وجود داشته باشد و انتهایی نتوان برای آن تصور کرد ؟!
عقل در میان این دو احتمال همچنان سرگردان باقی می ماند و ره بجایی نمی برد ، چون عقل در دایره زمان و مکان محدود است و نمی تواند از آن خارج شود . و به همین گونه هم نمی تواند بر خداوند سبحان که نا محدود و نامتناهی است احاطه پیدا نماید !
آدمی در بسیاری از موارد چاره ای جز این ندارد که به آثار و نشانه ها اکتفا نماید و از لجاجت دست بردارد و به یقین بداند نمی تواند همه چیز را در دایره حواس قرار دهد . مثلاً : دو قطعه آهن در اختیارت قرار می دهند هر دو از نظر شکل و رنگ و اندازه و وزن و لمس و … کاملا یکسان و مشابه هستند و پرسیده می شود ، تفاوت این دو در چیست ؟ ! وقتی از تمام جهات این دو قطعه آهن یکسان می باشند ، ما از کجا بدانیم که در یکی از آن دو نیروی مغناطیسی وجود دارد و در واقع یکی آهن و دیگری آهنرباست ؟!
خبر صادق و صحیح:
پی بردن به پاره ای از حقایق دیگر ( عالم غیب ) خارج از دایره حواس و عقل آدمی است. و با این دو هرگز نمی توان آن حقایق را کشف نمود. بلکه تنها از طریق خبر صادق و صحیح و درست امکان پذیر است .
منظور از عالم غیب هر آن چیزی است که ادراک آن به صورت عادی امکان پذیر نباشد و خود دارای مراتبی است . مثلاً وجود کشوری همچون هند ، و یا وقوع جنگ جهانی اول و دوم ، مبعوث شدن محمد (ص) به پیامبری از سوی خداوند متعال و… این گونه امور فقط از طریق خبر صادق به وجود آنها علم و یقین پیدا می نمائیم . و الاّ ما به سرزمین هند نرفته ایم و به کمک حواس پنجگانه هم اطلاعاتی جمع آوری ننموده ایم تا در اختیار نیروی تعقل قرار دهیم تا سرانجام آن را کشف نماید بلکه با توجه به اجماع جغرافیدانان جهان بر وجود سرزمینی به نام هند و جای دادن آن در نقشه جغرافیایی و پذیرش آن از سوی متخصصین این فن ، ما را ناچار به علم و یقین بر وجود چنین سرزمینی می نماید و هکذا سایر امور…
وحی صادق ترین و صحیح ترین خبر صادق است که به صورت پیامی از طرف خداوند به پیامبر ابلاغ می شود و پیامبر هم مسئول رساندن آن به مردمان می باشد.
ثبت دیدگاه