تدوین و تقدیم : موسسه فرهنگی قرآن و سنت نبوی روانسر
از دیدگاه اسلام خداوند ،جهان را برای استفاده انسان آفریده است . و در این باره می فرماید: خدای شما کسی است که همه ی موجودات و پدیده های روی زمین را برای شما آفرید .
بنابراین ، آدمی حق دارد از هر آنچه که در جهان است، آن گونه که خداوند مقرر نموده ، نه آن گونه که نفس اماره و نیروهای شر و تمایلات ناروا درخواست می نمایند ، از نعمت ها بهره مند شود . چون این نعمت ها از آنِ خداوند است و آنها را برای انسانها آفریده است .
هدف از آفرینش انسان چیست ؟
هنگامی که پدیده ها ، اشیاء و اسباب و امکانات موجود در محیط پیرامون خویش را نظاره کنیم ، در می یابیم که هریک حامل هدفی و برای جلب منفعت و دفع مضرتی بوجود آمده اند … حال راستی باید هدف خداوند متعال از آفرینش انسان چه بوده باشد که هر آنچه در زمین قرار داده همه را برای استفاده و بهره مندی او آفریده است ؟
هنگامی که انسان با چنین معمایی روبرو می شود در پی حل آن بر می آید و می خواهد بداند که هدف از آفرینش او چه بوده است !
این معما از جنس عالم شهاده نیست تا بتوان به کمک حواس پنجگانه ، در دایره شناخت خود قرار دهد . عقل هم از رسیدن به پاسخ این سئوال عاجز و ناتوان است . لذا انسانها در مقابل این معما به سه دسته تقسیم می شوند :
-۱ دسته اول کسانی هستند که هر چه بر مغز و نیروی تعقل خود فشار می آورند و به اندیشه و تفکر می پردازند از یافتن پاسخ ناکام می مانند. لذا رهایش می کنند زندگی عادی را درپیش می گیرند و هر گونه که میسر شد زندگی می کنند و اهمیت نمی دهد. ( هر چه بادا باد ) .
از این دسته ، عده ای چنان می پندارند که انسان برای خوردن آفریده شده است لذا با ولع بسیاری به خوردن می پردازند و دچار شکمبارگی سیری ناپذیر می شوند سرانجام به قول خود می خواهند شکمی ازعزا دربیاورند،آنقدر می خورند تا می ترکند …
عده ای دیگر می پندارند برای شهوت رانی و لذت جویی آفریده شده اند ، لذا آنقدر پیش می روند تا اینکه سر از اعتیاد در می آورند و از مرز خودکشی می گذرند …. عده ای دیگر …… و……
-۲دسته دوم کسانی هستند که با وجود تلاش زیاد، از یافتن پاسخ ناکام می مانند ، اما این معما آنها را به حال خود رها نمی کند و همچنان بدنبال حل معما هستند اما چون مسیر را غلط می روند به جواب صحیح نمی رسند . اینان همچون دسته اوّل پیش می روند امّا چون دسته اول ، برای اینان درس عبرت می شوند ، به مرز نرسیده بر می گردند و از فرو افتادن در دام های آنچنانی بدور می مانند، ولیکن چون از یافتن پاسخ صحیح همچنان ناکام می مانند و یا پاسخ حق را مانع خواسته های خود می یابند از قبول آن سرباز می زنند ، در نتیجه اینان همیشه در حیرت و اضطراب و سرگردانی بسر می برند …..
-۳دسته سوم کسانی هستند که موفق به حل صحیح معما می شوند و قلبشان در کنار آن آرام می گیرد ، و نفسشان رام می شود و با اطمینان خاطر در آن راستا گام نهاده و به سیر و صعود می پردازند …
آنانکه که به پاسح صحیح معما دست می یابند، به کلام پروردگار گوش جان می سپارند، آندم که مشیّت او بر آفرینش آدمی تعلق گرفت ، فرشتگان را مورد خطاب قرار داد و فرمود :
من در زمین جانشینی قرار می دهم .
از این دیدگاه انسان خلیفه و جانشین خداست ، و اداره جهان و امور زمین به او سپرده شده است :
خداوند کسی است که شما را از زمین پدید آورد و عمران و آبادانی آن را به شما واگذار کرد .
خداوند برای انسان به عنوان جانشین در سرزمین, تکالیفی را تعیین کرده است و از آن ، به عنوان عبادت یاد کرده است و در این باره می فرماید :من پریها و انسان را جز برای عبادت خود نیافریده ام .
عبادت انسان به صورت کلی دارای دو جنبه است :
-۱فعلیت بخشیدن به استعدادهای بالقوه مفید موجود در نفس خود و جلوگیری از رشد استعدادهای بالقوه منفی موجود در آن .
-۲فعلیت بخشیدن به استعدادهای بالقوه مفید موجود در جهان و جلوگیری از رشد استعدادهای بالقوه منفی موجود در آن .
منظور از استعدادهای بالقوه موجود و مفید در نفس آدمی : استعداد کسب علم ، ایمان ، حیات معنوی ، اراده ، رحم و شفقت، بصیرت، حکمت، قدرت، عفو و گذشت، ایثار، شهامت و شجاعت، عطاء و بخشندگی و…. ، و منظور از استعدادهای منفی ، نقطه مقابل استعدادهای مثبت ، همچون : جهل ، کفرو شرک، زندگی پست حیوانی، ضعف اراده و تقلید کورکورانه، ظلم و ستم و شقاوت، ترس و عجز و ناتوانی، بخل و حسادت و …. که بر آدمی لازم است به منظور تحقق عبودیت با کنار زدن موانع ، زمینه شکوفایی استعدادهای بالقوه مثبت و مفید موجود در نفس را فراهم نماید و استعدادهای بالقوه منفی را کنترل و مانع رشد آنها شود…. این یک بخش از وظیفه و عبودیت انسان است .
بخش دیگر وظیفه انسان شکوفا ساختن استعدادهای بالقوه مثبت و مفید موجود در جهان همچون ، عمران و آبادانی زمین ، استخراج معادن ، توسعه کشاورزی ، دامداری ، صنعت و…. و کنترل انسانهای سودجو و منحرف از صراط مستقیم در ممانعت از توسعه استعدادهای منفی و مضر موجود در زمین همچون : فساد در جو و فضا با توسعه گازهای گلخانه ای ، فساد در زمین با توسعه تسلیحات مخرب و انجام آزمایشات هسته ای و نابودی حیات گیاهی و حیوانی و انسانی ، فساد در بحر و دریا با ریختن زباله های اتمی و صید و شکار بی رویه ، فساد در عالم حیوانات با تبدیل حیوان گیاهخوار به گوشتخوار و درنده ، و پیروزی بر نیروهای مخرب طبیعت می باشد.
باید دانست که هدف خداوند متعال از قرار دادن استعدادهای بالقوه مثبت و منفی در وجود انسان و جهان، به منظور ابتلا و امتحان او می باشد تا آنانکه برابر دستورات او عمل می نمایند و حق عبودیت را ادا می کنند ، در بهشت به آنها پاداش نیکو و عمر جاوید عطاء فرماید و آنانکه از وظیفه عبودیت سرباز می زنند برابر عملکرد خود و نمره کسب کرده در آزمون ، مواخذه و سزا داده شوند. و منظور این فرموده حضرت رسول (ص) « الدّنیا مزرعه الاخره » دنیا کشتزار آخرت است . همین است . نیک بکاری نیکو برداشتی خواهی داشت بد بکاری ، بد دروی خواهی داشت …
بنا براین انسان، خلیفه و جانشین، درسرزمین بوده و وظیفه اش عبادت و بندگی پروردگار می باشد . با این توضیح که انسان به اراده و اختیار خود می تواند امر خلافت و جانشینی خداوند متعال را بپذیرد و عبودیت و بندگیش را بجا آورد و یا با میل و اراده خود از امر خلافت و جانشینی تعیین شده، امتناع ورزد و بجای عبودیت پروردگار ، دار و دسته شیطان و پیرو هوای نفس اماره باشد …
خلاصه و نتیجه گیری
از دیدگاه جهان بینی غیر دینی، جهان حکم جنگل را دارد که گرگ و پلنگ و شیر ( انسانهای قدرتمند ) از حق طبیعی شکار حیوانات دیگر ( انسانهای ضعیف ) برخوردار می باشند . و این همان چیزی است که علم به ما می گوید و هرکس که جهانبینیش علمی است باید علمی هم عمل کند .
از دیدگاه اسلام جهان برای استفاده انسان خلق شده است ، امّا نه آنچنانکه خود می خواهد بلکه برابر قوانین و مقرراتی که خداوند برای وی وضع نموده است ( همچون قوانین راهنمایی و رانندگی او را محدود می کند اما این محدودیت به نفع او و نسل – های بعدی است ) . و از این دیدگاه انسان خلیفه و جانشین خدا در سرزمین است و وظیفه اش عبودیت و بندگی است و عبودیت هم به معنی پاکسازی درون خود از تمایلات ناروای شیطانی و مخرب و حیوانی و درنده خویی ، و پرورش و شکوفایی صفات نیکو در درون خود ، و عمران و آبادانی زمین و جلوگیری از تخریب آن می باشد…
ثبت دیدگاه