علوم انسانی علومی هستند که هیچگاه به طور قطعی و ۱۰۰٪ نمی توان تعریف ها و توصیفهایی را برایشان مطرح نمود. برای مثال در تعریف واژه جامعه شناسی، تعریفها و توصیفهای فراوانی تاکنون از زوایا و منظرهای مختلف ارائه گردیده است که هر کدام از تعریف ها مکملهایی هستند برای تعاریف دیگر. اما در علوم تجربی و ریاضی با انجام یک آزمایش و یا اثبات یک قضیه با استفاده از داده ها و تعاریف بدیهی به راحتی می توان نظرات و آراء قطعی صادر نمود.
زبان شناسی نیز از آنجا که جزء علوم انسانی می باشد از این قاعده مستثنی نیست، با وجود اینکه زبان شناسی تبدیل به علوم زبان شناسی شده، اما تاکنون زبان شناسان نتوانسته اند تعریف ثابتی از زبان مطرح نمایند! پس توضیحات و تعاریفی که در زیر ارائه می گردد (از منظر صاحبنظران و محققان این حیطه) قطعیت نداشته و ممکن است نظرات و آراء دیگری نیز موجود باشند. ابتدا لازم است که تعاریفی را از زبان، گویش و لهجه ارائه نماییم.
زبان:
کاظمی زبان را عبارت از کاربرد الفاظ و واژگانی که یک ملت در شیوه نگارش و کلام به صورتی که افراد یک کشور با آن بنویسند و بخوانند و سیاست واساس ملیت بر آن استوار باشد اطلاق می گردد
زبان یکی از وسایل ارتباط میان افراد بشر است که بر اساس آن تجربهی آدمی در هر جماعتی به گونهای دیگر تجزیه میشود و به واحدهایی در میآید دارای محتوایی معنایی و صورتی صوتی به نام «تکواژ»، این صورت نیز بار دیگر به واحدهایی مجزا و متوالی تجزیه میشود به نام «واج» که تعداد آنها در هر زبانی معین است و ماهیت و روابط متقابل آنها هم در هر زبانی با زبان دیگر تفاوت دارد. {مبانی زبانشناسی و کاربرد آن در زبان فارسی (به نقل از تعریف آندره مارتینه)، ابوالحسن نجفی، صص ۳۳ و ۳۴}
تعریف زبان به نحوی که مورد قبول همهی زبانشناسان و دیگر دانشمندانی باشد که با زبان و مطالعهی آن سر و کار دارند، مقدور نیست. این اشکال از طبیعت خود زبان ناشی میشود. زبان پدیدهی بسیار پیچیدهای است که مطالعهی آن را نمیتوان به یک قلمرو علمی خاص محدود کرد. زبان دارای جنبههای فراوان است. از یک طرف زبان وسیلهی ارتباط بین افراد جامعه است. به بیان دیگر زبان مهمترین نهاد اجتماعی است. از سوی دیگر زبان وسیلهی بیان افکار و احساسات ماست. {پیرامون زبان و زبانشناسی، محمدرضا باطنی، صص ۹ و ۱۰}
گویش:
از آن جایی که ممکن است ازنظر سیاسی و حفظ تمامیت ارضی صلاح نباشد که در کشوری از وجود زبانهای مختلف نام برده شود، بهتر دیده شد، که به جای زبان از اصطلاحی متعادلتر یعنی گویش استفاده شود. گویش از منظر زبانشناسی هیچ تفاوتی با زبان ندارد. تنها عامل غیر زبانی است، که چنین اصطلاحی را به جای زبان در اجتماع مرسوم میسازد. مثلاً میتوان گفت گویش لاری بجای زبان لاری، و یا گویش ترکی بجای زبان ترکی، گویش بلوچی بجای زبان بلوچی و…
لهجه:
لهجه بر شعبه ای از یک زبان که در ناحیه ای از قلمرو آن زبان تکلم می شود. لهجه از شکستگی حرف و کلمه در یک زبان بوجود می آید (تفاوتهایی در سطح آوایی)، بطوری که از زبان جدا نشده و فاصله ی چندانی با آن ایجاد نکند.
بیشتر اختلاف ها بر سر زبان به تعریف هایی برمی گردد که از زبان مورد نظر به عمل می آید. گویش از منظر زبان شناسی هیچ تفاوتی با زبان ندارد، اما در هر کشور و منطقه ای به خاطر حفاظت و حراست از زبان رسمی و زبان اکثریت سخنوران (احتمالا عمدا) تا حد امکان از زبانهای دیگر به عنوان گویش و حتی لهجه سخن به میان می آورند. عده ی زیادی از فارس زبانان زبان کردی را به عنوان گویش می شناسند نه زبان! در حالی که زبان کردی در تقسیم زبانهای ایرانی یکی از ۶ شاخه اصلی زبان های ایرانی می باشد. (درآمدی بر زبانشناسی تاریخی، نوشته آنتونی آرلاتو، ترجمه یحیی مدرسی)
این مصداق دقیقا شامل زبان هورامی نیز می شود و هورامی به دلایلی بیشتر به عنوان گویش مطرح شده است.
یکی از مباحثی که در زبان شناسی برای شناساندن و تعریف یک زبان ارائه می گردد آواشناسی آن زبان است. در ادامه مقاله توضییحاتی راجع به آواشناسی زبان اورامی (لهجه پاوه) ارائه می گردد.
آواشناسی زبان اورامی (لهجه پاوه) :
دستگاه واجی لهجه پاوه ایی شامل ۴۶ واج، متشکل از ۳۱ همخوان و ۱۵ واکه (۹واکه ساده و ۶ واکه مرکب) است.
الف- همخوان ها:
ب) واکه ها:
واکه های ساده:
واکه های مرکب:
ساختمان هجا:
هجا یک واحد هدایت کننده انتزاعی است که گفتار بر اساس آن تولید می شود.(کنستویچ و کیسه برت، ۱۹۷۹، ۵۶)
انواع هجا در گویش هورامی: c صامت – v مصوت
واحدهای زبرزنجیری:
عمده ترین واحدهای زبرزنجیری عبارتند از: تکیه و آهنگ.
تکیه:
علی محمد حق شناس(۱۳۷۴،۱۲۲) تکیه را چنین تعریف می کند:
«تکیه از نظر تولید مختصه های تغییر در فشا هوا، اختلاف در درجه زیر و بمی و تفاوت در کشش واکه ای حاصل می شود و از نظر شنیداری به رسائی بیشتر تعبیر می شود.»
تکیه در دو سطح ظاهر می شود: در سطح واژه و در سطح جمله. در زبان اورامی، جایگاه تکیه معمولا قابل پیش بینی است و عامل تعیین کننده ی جایگاه تکیه در این زبان به طور کلی مقوله ی دستوری است. یعنی در خارج از بافت جمله می توانیم جایگاه تکیه واژه را تعیین کنیم.
نقش تکیه در اورامی:
جای تکیه در این زبان تمایز دهنده است. شناخت چنین موضوعی بنا به نظر زبان شناسان از راه مقایسه جفت های یکسان، که تنها از نظر تکیه با هم در تقابل و در معنی متفاوت باشند، میسر است. با این توضییح و بر مبنای چند مثالی از جفتهای یکسان که در زیر می آید، ملاحظه می شود که تکیه در اورامی کارکردهای گوناگونی دارد.
آهنگ در اورامی:
در زبان اورامی همچون زبان فارسی آهنگ تمایز دهنده است. جمله ها و گفته هایی که اختلاف آنها تنها از نظر آهنگ باشد، تفاوت معنایی ایجاد می کنند. این تفاوت سبب اختلاف در معنای واژه نیست، بلکه در معنی احساسی و عاطفی بیان کننده سخن یا نوع جمله است.
مثال:
(میلاد فردا می رود.) /milad saway malo/
(میلاد فردا می رود؟) /milad saway malo?/
————————————————————————–
منابع:
۱- شهرام نقشبندیان(۱۳۷۵)، واج شناسی زایشی گویش اورامی، پایان نامه، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
۲- سعدی سپنجی(۱۳۸۸)، آواشناسی زبان اورامی (لهجه پاوه)، پایان نامه، کرمانشاه: دانشگاه رازی.
۳- فاتح رحیمی(۱۳۸۹)، دستور زبان کردی «هه ورامی»، سنندج: نشر مولف.
۴- سلیمی ، صهبا. مقاله جستار زبان، گویش و لهجه؛ www.Persianlanguage.ir
هوالمستعان*سلام خواگیانی سه ر تا بوو. ده س تا وه ش بو .سه ر به رزی بیدی.
سلام آقای یوسفی وجود همچین مقاله هایی در سایت پینوس لازم بود ممنون واسه مقاله خوب و قوی تون
سلام و سپاسی خودا گه وره له ئیوه…
با به هه ورامی بینووسم.باس باسی هه ورامییه.
ده ستا وه ش بو کاک میلاد.
مه قاله که تا فره فره به یاگی و دیاره ن فره یچ سه رشه نه کار کریان.
راسش…من که م که م یاوینا پا باوه ریه که هه ورامی زوانیه جیاوازه ن جه کوردی.
وه لی هه ر ریشه شا گیلووه پیی یه ک سه رچه مه ی…
کاک میلاد دیوه ر سوئالیم بینی جه باره و هاورامیه نه:
۱.زوانی ره سمی هه ورامی جه قه دیمه نه چیش بییه ن؟
یانی پاوه یی بیه ن یا له هجانیوه ته ر؟
هه ر پاسه مزانمی زوانی ره سمی جه کوردستانه نه “هه ورامی بیه ن”
موله وی جه ئه سله نه هه ورام نیه ن به لام شیعره کیش هه ورامیینی!
۲.له هجه هه ورامیه کی چیشینی؟…چیگه نه هه ر ئاماژه تا به پاوه یی که رده ن.
ئایا هه ورامی له هجانیوه موته فاوتش هه نی؟
ده ستا وه ش بو….
سڵام و عه رزوو ئه ده بی ،
به ڵی ریشه و زوانی کوردی ، هه ورامی و حه تا فارسی یون و گێردێشا جۆزئوو زوانهایێ ئێرانی حه سێوێ میان،جه قه دیمه نه زوانو ره سمی پاوه ی هه ر ئی له جه بیه ن ئه لبه ته به ته فاوۆتانێوه که جه مۆرورو زه مانی سه روو گێرد زوانێوه مه ی، به لێ هه و رامی له هجێ مۆته فاوۆتێش هه نێ ، چی زه مینه نه که هه ورامی چنه له هجێش هه نێ(چند لهجه دارد؟) ئێتێلاعێوه ریکوو پێکێم نیه ن تا ده قیق جواو تا به ونۆوه ئه ما مه تاوو چنه مسالی تا په ی به ونه تا ته فاوۆتوو له هجانوو هه ورامی په یتان روشێنۆ بۆوه؛ هه و رامان جه کورسانوو ئێرانیه نه به په نج به شێ ته قسیم کریان یو شا هه ورامانوو لوهونیه ن، هه ورامانوو لۆهۆنی شاملوو نه وسوودی و پاوه ین، جوملی (من میروم) به هه ورامی نه وسوودی و پاوه ی په یتا مساله مه ده و نه، جه هه ورامی نه وسوودی: مێن مێلونه و جه هه ورامی پاوه ینه : ئه م مه لونه؛ جوملی(کجا می روی؟) جه هه ورامی نه وسوودی: کۆ مێلی؟ و جه هه ورامی پاوه ینه کۆ مه لی؟ . فعل امر (بیار) جه هه ورامی نه وسوودی: با ره و جه هه ورامی پاوه ینه: به وره. ئه گه ر ئێتێلاعاتێوه ده قیق ته رێم ده س که وت مه نیه وش خێزمه تتان.
سپاس کاک میلاد
سه ر به رز وی ان شاء الله
میلـاد جان دستت درد نکنه. مطلبِ قشنگی ارائه دادی. اگه وقت کردی نظریاتِ «نوآم چامسکی» رو هم در موردِ زبان مطالعه کن.
سپاس کاک میلاد .مطلب جالب و منظمی بود امیدوارم که همجنان در مسائل علمی پویا و تلاشگر باشید.
کاک سعدی عزیز از اینکه گذری بر مطلبم انداختید و نظری برایش نگاشتید سپاسگذارم؛ خداوند توفیقمان دهد که از توانایی هایمان حداکثر بهره را ببریم.
با سلام
ده سل وه ش بو کا میلاد.
وقتی شاعره سایت هم تایید می کنه دیگه کار تموم شد!:):):)
جای بحث مذکر و مونث خالی بود!
به عنوان مثال برای تبیین تفاوت واکه های ساده ۵ و ۶ و واکه مرکب ۱ با اجازه کاک میلاد یه مثال می زنم :
(( البته من با لهجه نوسودی می گم نمی دونم بقیه هم همین جوریه ن))
در واژه دختر کردی ” کچ” هیچ مصوتی بین ک و چ وجود ندارد و در اورامی هم این واژه را می توان همانطور تلفظ کرد.
اما در اصطلاح ” ده سه کچه گیری” بین ک و چ واکه ساده ۵ به کار رفته!
در کلمه ” کچ” به معنای کوج و تغییر مکان بین ک و چ واکه ساده ۶ به کار رفته!
در کلمه که و چ ” که وچی و هه نجیری” ” یک مقدار انجیر” بین ک و چ واکه مرکب ۱ بکار رفته.
البته جه هورامی نوسیلینه “مێن مێلو” ماچا
نه “مێن مێلونه”!!
ده سۆ وهش بۆ کاک خالد پهی تهسحیحیتا !
سڵام مامۆ خالد ! / بحث مذکر و مونث در هورامی یه موضوعِ که میشه مانورهای جالبی راجبش زد؛ تا آنجایی که اطلاع دارم این قاعده در دیگر گویشهای کردی وجود نداره و تشابه و نزدیکی جالبی هم با قواعد زبان فرانسوی داره . از اونجا که اطلاعات منظم و علمی در این زمینه نداشتم این مبحث رو در مقاله ام نگنجاندم . اگر منابعی به دستم رسید ان شاالله بهش می پردازم. / دهسۆ وهش بۆ کا خالد پهی مێساڵهکێچت .